on the horns of a dilemma

جمله های نمونه

1. The bird is caught on the horns of a dilemma. Should it attack the predator, even though it then risks its own life? Or should it get out while the going is good?
[ترجمه گوگل]پرنده در شاخ یک دوراهی گرفتار شده است آیا باید به شکارچی حمله کند، حتی اگر جان خود را به خطر بیندازد؟ یا باید در حالی که روند خوب است خارج شود؟
[ترجمه ترگمان]پرنده بر روی horns گرفتار می شود آیا باید به شکارچی حمله کند، حتی اگر آن زمان حیات خودش را به خطر بیندازد؟ یا باید بیرون برود در حالی که رفتن خوب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I am on the horns of a dilemma about the matter.
[ترجمه گوگل]من در شاخ یک دوراهی در مورد این موضوع هستم
[ترجمه ترگمان]من در شاخ یک معضل در مورد این موضوع هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Joe found himself on the horns of a dilemma.
[ترجمه گوگل]جو خود را در شاخ یک دوراهی دید
[ترجمه ترگمان]جو خود را روی شاخ و برگ ها یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was on the horns of a dilemma when I was offered another job.
[ترجمه گوگل]زمانی که کار دیگری به من پیشنهاد شد در دوراهی بودم
[ترجمه ترگمان]زمانی که کار دیگری به من پیشنهاد شد، بر سر یک دوراهی قرار گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I on the horns of a dilemma when I was offered another job.
[ترجمه گوگل]وقتی کار دیگری به من پیشنهاد شد، در شاخ یک دوراهی بودم
[ترجمه ترگمان]زمانی که کار دیگری به من پیشنهاد شد، بر سر یک دوراهی قرار گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This places the enemy on the horns of a dilemma.
[ترجمه گوگل]این امر دشمن را در شاخ یک دوراهی قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مکان دشمن را بر سر دوراهی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am on the horns of a dilemma.
[ترجمه گوگل]من در شاخ یک دوراهی هستم
[ترجمه ترگمان]من بر سر یک دوراهی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stirling, who had come direct from Eighth Army Headquarters, was on the horns of a dilemma.
[ترجمه گوگل]استرلینگ، که مستقیماً از ستاد ارتش هشتم آمده بود، در شاخ یک دوراهی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]استرلینگ که مستقیما از ستاد فرماندهی ارتش هشتم آمده بود، روی سر یک دوراهی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Though badly married, Steffens hated divorce, and to she found herself on the horns of a dilemma.
[ترجمه گوگل]اگرچه استفنس به شدت متاهل بود، از طلاق متنفر بود و برای او خود را در شاخ یک دوراهی دید
[ترجمه ترگمان]با آنکه ازدواج کرده و از طلاق نفرت داشت و خود را در شاخ و شاخ و شاخ و دم خود یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• battling with a problem, between a rock and a hard place

پیشنهاد کاربران

بر سر دو راهی ماندن
دو راهی ناخوشایند
یک دوراهی که انتخاب هریک ناخوشایند است.
The medical profession's eagerness for scientific advance had impaled it on the horns of a dilemma, forcing an unnatural choice between science and morality.
Stirling, who had come direct from Eighth Army Headquarters, was on the horns of a dilemma.

بپرس