on trial


1- در دست آزمایش 2- در دست داد رسی 3- در حال گذراندن دوره ی آزمایشی 4- به طور آزمایشی

جمله های نمونه

1. The man was on trial for killing sb.
[ترجمه گوگل]این مرد به جرم قتل sb محاکمه شد
[ترجمه ترگمان]مرد به جرم کشتن sb محاکمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is on trial for murder.
[ترجمه گوگل]او به اتهام قتل محاکمه می شود
[ترجمه ترگمان]او برای قتل محاکمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She will stand trial / go on trial for fraud.
[ترجمه گوگل]او محاکمه می شود / به اتهام کلاهبرداری محاکمه می شود
[ترجمه ترگمان]او در دادگاه حاضر خواهد شد \/ محاکمه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Brady was on trial for assault.
[ترجمه گوگل]برادی به اتهام حمله به دادگاه محاکمه شد
[ترجمه ترگمان]بردی \"داشت محاکمه می شد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Several alleged drug lords are to be put on trial.
[ترجمه گوگل]قرار است چندین نفر از مالکان مواد مخدر محاکمه شوند
[ترجمه ترگمان]چندین تن از اعضای مظنون مواد مخدر قرار است محاکمه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is currently on trial accused of serious drugs charges.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر تحت محاکمه به اتهامات جدی مواد مخدر است
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر در حال محاکمه متهم به اتهامات مواد مخدر جدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was put on trial for war crimes.
[ترجمه گوگل]او به اتهام جنایات جنگی محاکمه شد
[ترجمه ترگمان]او برای جنایات جنگی محاکمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The robots have been on trial for the past year.
[ترجمه گوگل]این ربات ها در سال گذشته آزمایش شده اند
[ترجمه ترگمان]این روبات ها برای سال گذشته در حال محاکمه بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He's on trial for his life.
[ترجمه گوگل]او برای زندگی اش محاکمه می شود
[ترجمه ترگمان]او برای زندگیش در محاکمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The war criminals will be put on trial.
[ترجمه گوگل]جنایتکاران جنگی محاکمه خواهند شد
[ترجمه ترگمان]جنایتکاران جنگی محاکمه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Take the machine on trial fora week.
[ترجمه گوگل]دستگاه را به مدت یک هفته آزمایشی بگیرید
[ترجمه ترگمان]یک هفته ماشین را محاکمه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is presently on trial at the Old Bailey.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در دادگاه اولد بیلی محاکمه می شود
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله در دادگاه اولد بیلی محاکمه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The children on trial were referred to as child X and child Y.
[ترجمه گوگل]کودکان مورد آزمایش به عنوان کودک X و کودک Y نامیده می شدند
[ترجمه ترگمان]کودکان در دادگاه به کودک X و کودک Y ارجاع داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She was put on trial for fraud.
[ترجمه گوگل]او به اتهام کلاهبرداری محاکمه شد
[ترجمه ترگمان] اون برای کلاهبرداری محاکمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They let me have the computer on trial for thirty days.
[ترجمه گوگل]آنها به من اجازه دادند کامپیوتر را به مدت سی روز آزمایشی داشته باشم
[ترجمه ترگمان]آن ها اجازه دادند تا سی روز کامپیوتر را محاکمه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• being tried, being brought to trial

پیشنهاد کاربران

دوره تست . در حال بررسی. زیر نظر برای آزمایش
در حال محاکمه شدن

بپرس