other than

جمله های نمونه

1. Holidays other than those in this brochure do not have free places for children.
[ترجمه گوگل]تعطیلات غیر از تعطیلات موجود در این بروشور مکان رایگانی برای کودکان ندارد
[ترجمه ترگمان]تعطیلات غیر از کسانی که در این جزوه دیده می شوند مکان هایی برای کودکان ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The doctor advised about many things other than medicine.
[ترجمه KC] پزشک درباره چند چیز توصیه کرد به جز درباره دارو
|
[ترجمه گوگل]دکتر در مورد خیلی چیزها غیر از دارو توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]پزشک در مورد چیزهای بسیار دیگری غیر از دارو توصیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Does anybody other than yourself know this?
[ترجمه گوگل]آیا کسی غیر از خود شما این را می داند؟
[ترجمه ترگمان]کسی غیر از خودت این رو می دونه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have never known him behave other than selfishly.
[ترجمه گوگل]من هرگز رفتار او را جز خودخواهانه ندیده ام
[ترجمه ترگمان]من تا حالا ندیده بودم که اون مثل خودخواه رفتار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They could do no other than accede to the demands of the victors.
[ترجمه گوگل]آنها کاری جز پذیرش خواسته های پیروزمندان نمی توانستند انجام دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها به هیچ وجه نمی توانستند به خواسته های فاتحان پاسخ دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have no ambitions other than to have a happy life and be free.
[ترجمه گوگل]من هیچ آرزویی جز داشتن یک زندگی شاد و آزاد ندارم
[ترجمه ترگمان]هیچ آرزویی ندارم جز این که زندگی شاد داشته باشم و آزاد باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You can't get there other than by boat.
[ترجمه گوگل]جز با قایق نمی توانید به آنجا برسید
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی به غیر از قایق به آنجا برسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He doesn't eat pork, but other than that he'll eat just about anything.
[ترجمه گوگل]او گوشت خوک نمی خورد، اما به غیر از این، تقریباً هر چیزی را می خورد
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک هم نمی خورد، اما به جز این که فقط در مورد هر چیزی غذا می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That proposal is nothing else other than a patchwork.
[ترجمه گوگل]آن پیشنهاد چیزی جز یک تکه تکه نیست
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد چیز دیگری غیر از وصله کاری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have never known him to behave other than selfishly.
[ترجمه گوگل]من هرگز او را به رفتاری غیر از خودخواهی نشناختم
[ترجمه ترگمان]من هرگز او را ندیده ام که با دیگران رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was no other than my mother.
[ترجمه KC] اون کسی نبود جز مادرم
|
[ترجمه گوگل]کسی جز مادرم نبود
[ترجمه ترگمان] اون غیر از مادرم نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We're going away in June but other than that I'll be here all summer.
[ترجمه گوگل]ما در ژوئن می‌رویم، اما به غیر از آن، تمام تابستان اینجا خواهم بود
[ترجمه ترگمان]ما در ژوئن از اینجا دور می شویم، اما به جز این که تمام تابستان اینجا خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The first speech was given by none other than Clint Eastwood.
[ترجمه گوگل]اولین سخنرانی را کسی جز کلینت ایستوود ایراد نکرد
[ترجمه ترگمان]اولین سخنرانی با \"کلینت ایستوود\" (Clint Eastwood)برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was none other than the professor.
[ترجمه گوگل]کسی جز استاد نبود
[ترجمه ترگمان]این غیر از پروفسور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There's nobody here other than me.
[ترجمه گوگل]غیر از من کسی اینجا نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ کس غیر از من اینجا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] به غیر از، غیر از، متفاوت با، مخالف

انگلیسی به انگلیسی

• in addition to, besides, apart from, except

پیشنهاد کاربران

مگر اینکه
الا اینکه
به غیر از، به حالت متفاوتی با ( از )
arash abbasi
به غیر از، به حالتی متفاوت با ( از )
۱ - اگر قبل ازother thanجمله ی منفی یا جمله ای که معنای منفی از آن استنباط گردد بیاید، به معنای 《به جز ، الا ، به غیر از 》 می باشد.
There's nobody here other than me.
هیچکس اینجا نیست الّا من
We're going away in June but other than that I'll be here all summer
...
[مشاهده متن کامل]

ماداریم میرویم در ماه ژوین، اما به جز کل تابستان را که اینجا خواهیم بود.
توجه: بعداز کلمهbut نظر مخالف می آید ( درواقع جمله اول منفی محسوب می شود در این قاعده )
۲ - اکر قبل ازother thanجمله ی مثبت بیاید به معنای 《علاوه بر، بعلاوه》 ( in addition ) میباشد.
. The doctor advised about many things other than medicine.
پزشک درباره ی چیزهای زیادی توصیه کرد علاوه بر دارو
توجه : در این حالت هم می توانیم از کلماتی مثل《به غیر از، جدای از، . . . به کنار》
( apart from, beside ) استفاده کنیم ولی معنای مثبت ( علاوه بر ) می دهد
پزشک به غیر از دارو ، درباره ی چیزهای زیادی توصیه کرد. ( علاوه بر دارو )

به جز - به غیر از
I'm tired of people speaking other than English and bothering girls in private
خستم از اینکه مردم انگلیسی حرف نمیرنن و مزاحم دخترا میشن درپی وی ( یعنی زبان هایی رو استفاده میکنن به گز انگلیسی )
. . . Other than the fact that
جدا از این حقیقت/موضوع/مورد که. . .
بجز .
غیر از
to show or give information in ways other than talking
غیر از اینکه
به جز، به غیر از، علاوه بر، مازاد بر،
you need approval from government bodies other than social security authority lisence
شماعلاوه بر مجوز سازمان تامین اجتماعی، به تاییدیه نهادهای دولتی هم نیاز دارید
به غیر از
نسبتا
به جز
جدا از. نسبت به دیگری. بعلاوه
بدون اینکه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس