out of true


ناجور، جانیفتاده، جانینداخته، (لنگه ی در و غیره) تابدار

جمله های نمونه

1. The walls are slightly out of true.
[ترجمه گوگل]دیوارها کمی خارج از واقعیت هستند
[ترجمه ترگمان]دیوارها تا حدودی از واقعیت دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The door is out of true.
[ترجمه گوگل]در خارج از واقعیت است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت داره راست می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The doorway was out of true.
[ترجمه گوگل]راهروی در خارج از واقعیت بود
[ترجمه ترگمان]در آستانه در واقع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The frame was out of true.
[ترجمه گوگل]فریم خارج از واقعیت بود
[ترجمه ترگمان]فریم از واقعیت بیرون رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our door is out of true.
[ترجمه گوگل]درب ما از واقعیت خارج شده است
[ترجمه ترگمان]در خانه ما از حقیقت خارج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The axle is out of true.
[ترجمه گوگل]محور خارج از واقعیت است
[ترجمه ترگمان]اکسل \"راست میگه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The doorframe was out of true.
[ترجمه گوگل]چهارچوب در خارج از واقعیت بود
[ترجمه ترگمان]چارچوب در راست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I argue that rear axle radius location arm must be out of true.
[ترجمه گوگل]من استدلال می کنم که بازوی موقعیت شعاع محور عقب باید درست نباشد
[ترجمه ترگمان]من بحث می کنم که اون بازوی rear راست باید از حقیقت خارج بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two of the pictures hanging on the wall are out of true.
[ترجمه گوگل]دو تا از عکس های آویزان شده روی دیوار غیر واقعی است
[ترجمه ترگمان]دوتا از عکس هایی که روی دیوار آویزون شدن درست نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not appropriate, not suited to the time

پیشنهاد کاربران

بپرس