outmanoeuvre

/ˌaʊtməˈnuːvər//ˌaʊtməˈnuːvə/

(verb transitive) در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن

جمله های نمونه

1. He believed he could outmanoeuvre and trap the English king.
[ترجمه گوگل]او بر این باور بود که می‌تواند بر پادشاه انگلیس غلبه کند و به دام بیاندازد
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که می تواند outmanoeuvre و شاه انگلیس را به دام بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was completely outmanoeuvred in his campaign to win the support of other ministers.
[ترجمه گوگل]او در مبارزات انتخاباتی خود برای جلب حمایت سایر وزرا کاملاً مغلوب شد
[ترجمه ترگمان]او به طور کامل در مبارزات انتخاباتی خود غرق شده بود تا حمایت سایر وزیران را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The president has so far managed to outmanoeuvre his critics.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور تاکنون توانسته است بر منتقدان خود غلبه کند
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور تا کنون توانسته بود منتقدان خود را تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the negotiations, he outmanoeuvred his rivals by offering a higher price.
[ترجمه گوگل]در مذاکرات، او با ارائه قیمت بالاتر بر رقبای خود مانور داد
[ترجمه ترگمان]در مذاکرات، او با ارائه یک قیمت بالاتر، رقیبان خود را شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were outmanoeuvred and outfought throughout the winter campaign.
[ترجمه گوگل]ما در طول کمپین زمستانی مانور و جنگیدیم
[ترجمه ترگمان]ما در سراسر جنگ زمستان outmanoeuvred و outfought بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The team was outmanoeuvred physically and mentally.
[ترجمه گوگل]تیم از نظر جسمی و روحی سبقت گرفت
[ترجمه ترگمان]این تیم جسما و روحا outmanoeuvred بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In July Namaliu outmanoeuvred opposition leader Paias Wingti yet again in a vote of no confidence.
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئیه، نامالیو بار دیگر در رای عدم اعتماد از رهبر مخالفان، پایاس وینگتی، مانور داد
[ترجمه ترگمان]در ماه ژوئیه، رهبر مخالفان outmanoeuvred Paias Wingti مجددا به رای عدم اعتماد رای داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aware of being outmanoeuvred she pauses, then gives in, clambering out, water trickling down, darkening the boards.
[ترجمه گوگل]با آگاهی از اینکه تحت مانور قرار گرفته است، مکث می کند، سپس تسلیم می شود، بیرون می رود، آب می چکد و تخته ها را تاریک می کند
[ترجمه ترگمان]با وجود این که از این امر آگاه است، مکث می کند، سپس دست و پا می زند و بیرون می رود و آب از زمین سرازیر می شود و تخته را به تاریکی فرو می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Better prepared and more aggressive, he unexpectedly outmanoeuvred the prime minister.
[ترجمه گوگل]او با آمادگی بهتر و تهاجمی تر، به طور غیرمنتظره ای از نخست وزیر پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]به طور غیر منتظره از وزیر اول دفاع کرد و گفت: بهتر است آمادگی بیشتری داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now Jim is hoping to out-manoeuvre the yobs with his latest set of wheels - a special edition Triumph Trident motorbike.
[ترجمه گوگل]اکنون جیم امیدوار است که با آخرین مجموعه چرخ‌های خود - نسخه ویژه موتور سیکلت Triumph Trident - مانور کند
[ترجمه ترگمان]حالا \"جیم\" امیدوار است با آخرین مجموعه از چرخ ها حرکت کند - یک نسخه ویژه از موتور سیکلت ترایدنت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But most of all he must be a tactical genius able to out-manoeuvre the opposition at a moment's notice.
[ترجمه گوگل]اما مهمتر از همه، او باید یک نابغه تاکتیکی باشد که بتواند در یک لحظه بر مخالفان مانور دهد
[ترجمه ترگمان]اما بیشتر از همه باید یک نابغه تاکتیکی باشد که در یک لحظه متوجه مخالفت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Labour Party is out-manoeuvring the free marketeers.
[ترجمه گوگل]حزب کارگر در حال مانور دادن به بازار آزاد است
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر خارج از کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Galileo was able to outmanoeuvre his rival in the fruitless game of the invention of adhoc devices for the protection of theories.
[ترجمه گوگل]گالیله توانست در بازی بی‌ثمر اختراع دستگاه‌های adhoc برای حفاظت از نظریه‌ها از رقیب خود پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]گالیله قادر بود رقیب خود را در بازی بی ثمر اختراع وسایل adhoc برای حفاظت از نظریه ها رهبری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Both Intesa and Sanpaolo managed to outmanoeuvre big, predatory shareholders to join forces.
[ترجمه گوگل]اینتسا و سانپائولو هر دو موفق شدند سهامداران بزرگ و غارتگر را برای پیوستن به نیروها پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]هم Intesa و هم Sanpaolo توانستند از سهامداران predatory برای پیوستن به نیروهای خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• evade by moving faster; move into a superior position; outwit, outsmart; be superior in handling and maneuvering
to outmanoeuvre someone means to gain an advantage over them in a particular situation by behaving in a clever or skilful way.

پیشنهاد کاربران

پیش دستی کردن، رو دست زدن، رو دست بلند شدن، غافلگیر کردن، سبقت گرفتن/جستن، پیشی گرفتن/جستن، پیش افتادن، برتری یافتن

بپرس