oilskin

/ˈoɪlskɪn//ˈoɪlskɪn/

معنی: پارچه برزنت، پارچه مشمع، کت بارانی
معانی دیگر: پارچه ی موم اندود، پارچه ی شمعی، پارچه ی پاد آب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a cloth treated with oil to make it waterproof.

(2) تعریف: a piece of clothing, esp. a raincoat, made of such cloth.

جمله های نمونه

1. Signe wrapped her yellow oilskin arms around my neck and planted a kiss on me.
[ترجمه گوگل]سیگن بازوهای زرد رنگش را دور گردنم حلقه کرد و بوسه ای روی من گذاشت
[ترجمه ترگمان]دستش را دور گردنم حلقه کرد و مرا بوسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She took her oilskin from the hook on the back door, buttoned herself into it and stepped out, still undetected.
[ترجمه گوگل]او پوست روغنش را از قلاب در پشتی بیرون آورد، دکمه های خود را در آن بست و بیرون آمد، هنوز کشف نشده بود
[ترجمه ترگمان]She را از قلاب به در پشتی برد و خود را در آن بست و بیرون رفت، هنوز دیده نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They gave me a cableknit sweater and an oilskin jacket, which kept me dry on the wettest days.
[ترجمه گوگل]آنها به من یک ژاکت کشباف و یک ژاکت پوست روغنی دادند که در مرطوب ترین روزها من را خشک نگه می داشت
[ترجمه ترگمان]آن ها یک بلوز بافتنی و ژاکت oilskin به من دادند که در طول روز بیشتر مرا خشک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The concept was based on contrasts: utilitarian oilskin leather and sequins or ultralight mohair used for tweedy tailoring.
[ترجمه گوگل]این مفهوم بر اساس تضادها بود: چرم و پولک‌های پولکی از پوست روغنی سودمند یا موهر فوق سبک که برای خیاطی تویدی استفاده می‌شد
[ترجمه ترگمان]این مفهوم در تضاد بود: utilitarian و leather و sequins یا ultralight mohair که برای tweedy خیاطی به کار می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A garment made of oilskin.
[ترجمه گوگل]لباسی از پوست روغنی
[ترجمه ترگمان]جامه ای از oilskin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A wave came aboard when I was on watch with the hood of my oilskin unwisely left down.
[ترجمه گوگل]هنگامی که من در حالی که کاپوت پوست روغنی ام را نابخردانه رها کرده بودم مراقب بودم، موجی به روی کشتی آمد
[ترجمه ترگمان]وقتی حواسم بود با کاپوت of که از آن پایین مانده بود حواسم را جمع کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He'd just remembered he had a couple of toffees in his oilskin coat pocket.
[ترجمه گوگل]تازه یادش آمده بود که چند تافی در جیب کت پوست روغنی اش دارد
[ترجمه ترگمان]او تازه به یاد آورده بود که در جیب کت his مقداری شکلات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As she left the cabin she took one of the oilskin jackets out the hanging locker.
[ترجمه گوگل]هنگام خروج از کابین، یکی از ژاکت های پوست روغنی را از کمد آویزان بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]وقتی از کلبه خارج شد، یکی از نیم تنه های oilskin را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. 'And I'll take this to square the count ,'said I, picking up the oilskin packet.
[ترجمه گوگل]در حالی که بسته پوست روغنی را برداشتم، گفتم: "و من این را به عنوان مجذور شمارش می کنم "
[ترجمه ترگمان]و بسته را برداشتم و گفتم: من این را به حساب کنت خواهم برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Akubra wide-brimmed hat worn by Australian bushmen is considered a strong possibility, along with oilskin coats and boots.
[ترجمه گوگل]کلاه لبه پهن Akubra که بوشمن‌های استرالیایی بر سر می‌گذارند، همراه با کت‌ها و چکمه‌های پوست روغنی، یک احتمال قوی محسوب می‌شود
[ترجمه ترگمان]کلاه لبه پهن Akubra که از طرف خانه بدوشان استرالیایی استفاده می شود، یک احتمال قوی همراه با coats و چکمه های oilskin در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This soiler who has a larger area of oilfield is wearing an oilskin .
[ترجمه گوگل]این خاک گیر که مساحت میدان نفتی بیشتری دارد پوست روغنی پوشیده است
[ترجمه ترگمان]این soiler که حوزه بزرگتری از میدان نفتی دارد، یک oilskin را پوشیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Here it is, sir, 'said I, and gave him the oilskin packet.
[ترجمه گوگل]گفتم آقا اینجاست و بسته پوست روغنی را به او دادم
[ترجمه ترگمان]گفتم: بفرمایید آقا و بسته oilskin را به او دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارچه برزنت (اسم)
canvas, oilskin

پارچه مشمع (اسم)
oilskin, oilcloth

کت بارانی (اسم)
oilskin, poncho

تخصصی

[نساجی] پارچه برزنت - پارچه ضد آب - لباس بارانی

انگلیسی به انگلیسی

• fabric treated with oil to make it waterproof; garment made from waterproof fabric
an oilskin is a coat, pair of trousers, or other piece of clothing that is made from thick waterproof cotton.

پیشنهاد کاربران

بپرس