orogeny

/oʊˈrɑːdʒəniː//ɒˈrɒdʒənɪ/

(زمین شناسی و جغرافی) کوه زایی (orogenesis هم می گویند)، orogenesis ایجاد کوه، تشکیل کوه

جمله های نمونه

1. The modem phase of orogeny began in the Miocene with volcanism and the further emplacement of granite intrusions.
[ترجمه گوگل]مرحله مدرن کوهزایی در میوسن با آتشفشان و استقرار بیشتر نفوذهای گرانیتی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]فاز مودم of در Miocene با volcanism و جایگاه بعدی حملات نفوذ گرانیت آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Because of Yizheng orogeny in Late Cretaceous, braided delta system of Anfeng was formed by rifting in Subei Basin and rising of sedimentary base level.
[ترجمه گوگل]به دلیل کوهزایی ییژنگ در کرتاسه پسین، سیستم دلتای بافته آنفنگ با شکافتن در حوضه سوبی و افزایش سطح پایه رسوبی تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]به دلیل of orogeny در اواخر Cretaceous، سیستم دلتای braided با rifting در حوضه Subei و افزایش سطح پایه رسوبی تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The period was one of general emergence and orogeny.
[ترجمه گوگل]این دوره دوره ظهور و کوهزایی عمومی بود
[ترجمه ترگمان]این دوره یکی از emergence و orogeny عمومی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The inhomogenous orogeny in time and space of the adjacent orogenic belts forms the peculiar structure of the basin.
[ترجمه گوگل]کوهزایی ناهمگن در زمان و مکان کمربندهای کوهزایی مجاور، ساختار خاص حوضه را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]The orogeny در زمان و فضای کمربند orogenic مجاور ساختار خاص حوضه را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Orogeny to the surrounding peaks and categorically separate, when weather, standing Gongga Peak to Peak to see the golden light refraction, the distance could see smoke rising wave.
[ترجمه گوگل]کوهزایی به قله های اطراف و به طور قطع جدا، زمانی که آب و هوا، ایستاده قله Gongga به قله برای دیدن انکسار نور طلایی، فاصله می تواند دود افزایش موج را ببینید
[ترجمه ترگمان]به قله های اطراف و به طور قطعی جدا از هم، در زمانی که هوا، قله Gongga پیک تا پیک که انکسار نور طلایی را مشاهده می کند، فاصله می تواند موج رو به افزایش دود را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Mesozoic intracontinental orogeny of the Yanshan Mountains developed on a weak zone within the craton.
[ترجمه گوگل]کوهزایی درون قاره ای مزوزوئیک کوه های یانشان در یک منطقه ضعیف در داخل کراتون توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]The intracontinental orogeny از کوه های Yanshan در یک منطقه ضعیف در داخل the توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Larger scale reservoirs formed during Yanshan orogeny may exist in Jurassicin hinterland of basin.
[ترجمه گوگل]مخازن در مقیاس بزرگتر تشکیل شده در طول کوهزایی یانشان ممکن است در داخل حوضه Jurassicin وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مخازن با مقیاس بزرگ تر که در طول Yanshan orogeny شکل گرفته اند ممکن است در hinterland داخلی حوضه وجود داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cycle of geosyncline formation and orogeny can be integrated with the plate tectonics concept of opening and closing oceans in a simple and natural way.
[ترجمه گوگل]چرخه تشکیل ژئوسنکلین و کوهزایی را می توان با مفهوم تکتونیک صفحه ای باز و بسته شدن اقیانوس ها به روشی ساده و طبیعی ادغام کرد
[ترجمه ترگمان]چرخه شکل گیری geosyncline و orogeny را می توان با مفهوم تکتونیک بشقاب از باز کردن و بسته شدن اقیانوس ها به روشی ساده و طبیعی ترکیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Maginal orogeny was formed on this condition with same relative motion trend between lithosphere and asthenosphere.
[ترجمه گوگل]کوهزایی مغناطیسی در این شرایط با همان روند حرکتی نسبی بین لیتوسفر و استنوسفر تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]Maginal orogeny در این وضعیت با روند حرکت نسبی مشابهی بین lithosphere و asthenosphere تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The earth movements associated with the orogeny triggered an extensive igneous activity.
[ترجمه گوگل]حرکات زمین مرتبط با کوهزایی باعث ایجاد یک فعالیت آذرین گسترده شد
[ترجمه ترگمان]جنبش های زمینی مرتبط با the موجب یک فعالیت آتشفشانی گسترده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Altai orogeny, as one of notable crustal accretion areas, is famous for its abundant mineral deposits.
[ترجمه گوگل]کوهزایی آلتای، به عنوان یکی از مناطق برافزایش پوسته قابل توجه، به دلیل ذخایر معدنی فراوانش مشهور است
[ترجمه ترگمان]آلتای orogeny که یکی از مناطق notable crustal است به خاطر ذخایر معدنی فراوان مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The dolerite intrusion during the Himalayan orogeny enhances the coal maturity and causes a second peak of hydrocarbon generation with the highest maturity up to 95% at local areas.
[ترجمه گوگل]نفوذ دولریت در طول کوهزایی هیمالیا بلوغ زغال سنگ را افزایش می دهد و باعث ایجاد دومین پیک تولید هیدروکربن با بالاترین بلوغ تا 95٪ در مناطق محلی می شود
[ترجمه ترگمان]نفوذ dolerite در طی the هیمالیایی میزان بلوغ زغال سنگ را افزایش داده و باعث اوج دوم تولید هیدروکربن با بالاترین بلوغ تا ۹۵ درصد در مناطق محلی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This would seem to contradict, however, the notion of major transgressions being the much-delayed after-effects of an orogeny.
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می رسد که این با این تصور که تجاوزات عمده اثرات پس از آن بسیار به تعویق افتاده یک کوهزایی است، تناقض دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که این موضوع با توجه به تجاوزات اصلی که پس از اثرات یک orogeny به تعویق می افتد، متناقض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The continental crust was formed through the continental nucleus, platform, Pangea, continental splitting, continental accretion, intercontinental collision and orogeny in its progress.
[ترجمه گوگل]پوسته قاره ای از طریق هسته قاره ای، سکو، پانگه آ، شکافتن قاره ای، برافزایش قاره ای، برخورد بین قاره ای و کوهزایی در پیشرفت خود شکل گرفته است
[ترجمه ترگمان]لایه های قاره ای از طریق هسته قاره ای، سکو، Pangea، شکافته شدن قاره ای، accretion قاره ای و orogeny در پیشرفت آن شکل گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] کوهزایی کوهزایی مجموعه فرایند هایی است که منجر به تشکیل رشته کوه ها می شوند (سیکل نیلسون) فرآیند شکل گیری کوهها. این واژه در اواسط قرن 19 ام به واژه ای متداول تبدیل شد، در آن دوره، این واژه برای هر دو فرآیند تغییر شکل سنگها در کوهها و نیز شکل گیری توپوگرافی کوهستانی، بکار می رفت. بعدها مشخص شد که دو فرآیند مزبور از نظر منشاء و نیز زمان وقوع، ارتباط نزدیکتر با یکدیگر ندارند. در حال حاضر، واژه کوهزایی به مفهوم فرآیندهایی است که منجر به شکل گیری ساختارهای موجود در نواحی کوهستانی چین خورده، شامل چین خوردگی، گسلش و روراندگی در لایه هایی فوقانی و مرتفع تر و چین خوردگی پلاستیک، دگرگونی و فرآیندهای آتشفشانی در لایه های درونی و عمیق تر، می شود. تنها کوه های بسیار جوان مربوط به اواخر دوره نسوزویک دارای شواهدی از ارتباط میان ساختار سنگی و عوارض سطحی هستند، در حالیکه در کوههای مربوط به اوایل این دوره آثار مشابه کمتری وجود داشته و مقدار این آثار و شواهد برای دوره های مزوزوئیک و پالئوزوئیک
[معدن] کوهزایی (زمین شناسی ساختمانی)

انگلیسی به انگلیسی

• formation of mountains, process of mountain formation

پیشنهاد کاربران

orogeny ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: کوه زایی
تعریف: فرایند تشکیل کوه

بپرس