purebred

/ˈpjʊrˈbred//ˈpjʊrˈbred/

اصیل، نیک نژاد، پاک تبار، از نژاد خالص، ناب دودمان، خوش نژاد، پاک نژاد، جانور یا گیاه خوش نژاد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: bred from animals whose pure lineage can be documented.
متضاد: mongrel
مشابه: pure, well-bred
اسم ( noun )
• : تعریف: an animal that is purebred.
متضاد: mongrel

جمله های نمونه

1. purebred poultry
ماکیان خوش نژاد

2. a purebred horse
اسب اصیل

3. Since they are pure-bred cells, they are perfectly capable of meiosis.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که آنها سلول های خالص هستند، کاملاً قادر به میوز هستند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که آن ها سلول های دارای زاد و ولد خالص هستند، کاملا قادر به meiosis هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A pure-bred strain of barley is required in the production of this whisky.
[ترجمه گوگل]برای تولید این ویسکی یک سویه جو از نژاد خالص مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در تولید این ویسکی یک نژاد خالص از جو لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And to the van of them, high upon a pure-bred white Arab stallion, the Wolf of Kabul.
[ترجمه گوگل]و به وانت آنها، بر فراز نریان سفید اصیل عرب، گرگ کابل
[ترجمه ترگمان]و برای وانت آن ها، بالای یک اسب نر سفید خالص عرب، گرگ کابل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What does this say about exhibiting purebred dogs?
[ترجمه گوگل]این در مورد نمایش سگ های اصیل چه می گوید؟
[ترجمه ترگمان]این چه ربطی به این سگ purebred داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am purebred Short - haired Cat note of cats, My master spoils me very much.
[ترجمه گوگل]من اصیل هستم نت موی کوتاه گربه گربه، ارباب من خیلی مرا خراب می کند
[ترجمه ترگمان]، من یه یادداشت گربه purebred دارم ارباب من خیلی منو خراب می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Want to buy a purebred Chow Chow, you buy a purebred chow how much money?
[ترجمه گوگل]می خواهید یک چو چاو اصیل بخرید، چقدر پول می خرید یک چو اصیل؟
[ترجمه ترگمان]می خواهید یک چو چو purebred را بخرید، شما یک سگ purebred را خریداری می کنید که چقدر پول دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Having only one parent that is purebred; half-blooded. Used of animals.
[ترجمه گوگل]داشتن تنها یک پدر و مادر اصیل؛ نیمه خون از حیوانات استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تنها یک والد وجود دارد که اصیل و نیمه اصیل است از حیوونا استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Some of our purebred pets like this bloodhound look like little mutants, and we love them, not in spite of their ugliness, but because of it.
[ترجمه گوگل]برخی از حیوانات خانگی اصیل ما مانند این سگ خونگی شبیه جهش یافته های کوچک هستند و ما آنها را نه با وجود زشتی هایشان، بلکه به خاطر آن دوست داریم
[ترجمه ترگمان]بعضی از حیوانات purebred ما مانند این سگ شکاری کوچک هستند و ما آن ها را دوست داریم، نه به رغم زشتی آن ها، بلکه به خاطر آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Domestic purebred German shepherd dog, 18 months old, race, a loan with the public, price negotiable, interested please call.
[ترجمه گوگل]سگ ژرمن شپرد اصیل اهلی 18 ماهه نژاد وام با مردم قیمت توافقی علاقه مندان لطفا تماس بگیرند
[ترجمه ترگمان]سگ شپرد خانگی اصیل آلمانی، ۱۸ ماه، نژاد، یک وام با مردم، قابل مذاکره قیمت، علاقمند به تماس گرفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pet breeding - Purebred pets can be quite value, especially if you can verify their pedigree.
[ترجمه گوگل]پرورش حیوانات خانگی - حیوانات خانگی اصیل می توانند بسیار ارزشمند باشند، به خصوص اگر بتوانید شجره نامه آنها را تأیید کنید
[ترجمه ترگمان]حیوان خانگی پرورش حیوان خانگی می تواند بسیار ارزشمند باشد، به خصوص اگر بتوانید شجره نامه آن ها را تایید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When and if we do, we'll get purebred.
[ترجمه گوگل]وقتی و اگر این کار را بکنیم، اصیل می شویم
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را بکنیم، اصیل خواهیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We AKC's understanding of China's purebred dog emergence, and the need for a Chinese National Registry.
[ترجمه گوگل]ما درک AKC از ظهور سگ اصیل چین و نیاز به ثبت ملی چین را داریم
[ترجمه ترگمان]ما درک خود از ظهور سگ purebred چینی و نیاز به ثبت ملی چینی را درک می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] خالص ؛ یک حیوان از یک نژاد معین که در اتحادیه ثبتب آن نژاد به ثبت رسیده و دارای اصل و نسب است.

انگلیسی به انگلیسی

• thoroughbred animal, animal of unmixed ancestry, pedigreed animal
thoroughbred, having unmixed ancestry, pedigreed

پیشنهاد کاربران

پاک نژاد، اصیل، از نژاد خالص!
A pure - bred horse
یک اسب اصیل!

بپرس