parallel operation

/ˈperəˌlelˌɑːpəˈreɪʃn̩//ˈpærəlelˌɒpəˈreɪʃn̩/

عمل موازی، عملکرد موازی

جمله های نمونه

1. With parallel operation the output voltage is equal to the voltage rating of one winding, or 6 volts in this case.
[ترجمه گوگل]با عملکرد موازی، ولتاژ خروجی برابر با ولتاژ یک سیم پیچ یا 6 ولت در این مورد است
[ترجمه ترگمان]با عملکرد موازی، ولتاژ خروجی برابر با درجه بندی ولتاژ یک سیم پیچ و یا ۶ ولت در این حالت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Under the situation of parallel operation, current - sharing strategy is used to accomplish load - sharing.
[ترجمه گوگل]در شرایط عملیات موازی، استراتژی اشتراک جریان برای انجام بار اشتراک گذاری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط عملیات موازی، از استراتژی اشتراک گذاری جاری برای انجام به اشتراک گذاری بار استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This dissertation focuses on the research of parallel operation control system about modular inverter.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه به بررسی سیستم کنترل عملیات موازی در مورد اینورتر مدولار می پردازد
[ترجمه ترگمان]این رساله بر روی تحقیقات سیستم کنترل عملیات موازی در مورد مبدل مدولار متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pumps installed for standby duty or parallel operation shall be of identical design.
[ترجمه گوگل]پمپ های نصب شده برای کار در حالت آماده به کار یا موازی باید از طراحی یکسانی برخوردار باشند
[ترجمه ترگمان]پمپ ها برای وظیفه آماده به کار یا عمل موازی کار می کنند، طراحی مشابه خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Starting and parallel operation is the same with item
[ترجمه گوگل]شروع و عملیات موازی با آیتم یکسان است
[ترجمه ترگمان]شروع و عملیات موازی یک سان با مورد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Parallel operation must be consist with the standards of the State or the power industry.
[ترجمه گوگل]عملیات موازی باید مطابق با استانداردهای دولت یا صنعت برق باشد
[ترجمه ترگمان]عملیات موازی باید شامل استانداردهای دولت و یا صنعت برق باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The utilized method was to transform the parallel operation of circulating water via condenser to series operation.
[ترجمه گوگل]روش مورد استفاده تبدیل عملیات موازی آب در گردش از طریق کندانسور به عملیات سری بود
[ترجمه ترگمان]روش مورد استفاده برای تبدیل عملیات موازی آب گردش از طریق کندانسور به عملیات سری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Article 22 The State advocates parallel operation between power production enterprises and power networks or among networks.
[ترجمه گوگل]ماده 22 دولت از عملیات موازی بین شرکت های تولید برق و شبکه های برق یا بین شبکه ها حمایت می کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۲ - دفاع دولت از عملکرد موازی بین شرکت های تولید توان و شبکه های قدرت و یا در میان شبکه ها حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Due to the high reverse charging currents, parallel operation of AE-4 modules in combination with capacitor contactors in one low-voltage distribution is only allowed with reactor-protected units.
[ترجمه گوگل]به دلیل جریان های شارژ معکوس بالا، عملکرد موازی ماژول های AE-4 در ترکیب با کنتاکتورهای خازن در یک توزیع ولتاژ پایین تنها با واحدهای محافظت شده از راکتور مجاز است
[ترجمه ترگمان]به خاطر جریان های شارژ معکوس بالا، عملکرد موازی of - ۴ در ترکیب با contactors خازن در یک توزیع ولتاژ پایین تنها با واحدهای حفاظت از رآکتور مجاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After optimal selection of loops, a loop set is built for parallel operation.
[ترجمه گوگل]پس از انتخاب بهینه حلقه ها، یک مجموعه حلقه برای عملیات موازی ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از انتخاب بهینه حلقه ها، یک مجموعه حلقه برای عملیات موازی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper presents a distributed logic control strategy for UPS parallel operation.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک استراتژی کنترل منطقی توزیع شده برای عملیات موازی UPS ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک استراتژی کنترل منطقی توزیعی برای عملیات موازی UPS ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With the continually expanding size of distribution network, problems on parallel operation of various automatic tuning arc, suppression coils occur.
[ترجمه گوگل]با گسترش مداوم اندازه شبکه توزیع، مشکلاتی در عملکرد موازی قوس های تنظیم خودکار مختلف، سیم پیچ های سرکوب رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]با گسترش مستمر شبکه توزیع، مشکلات روی عملکرد موازی of مختلف تنظیم اتوماتیک، سیم پیچ حذف رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition, impedance is important to achieve a proper load division in the parallel operation of transformers.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، امپدانس برای دستیابی به تقسیم بار مناسب در عملکرد موازی ترانسفورماتورها مهم است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مقاومت ظاهری برای دستیابی به یک تقسیم بار مناسب در عملکرد موازی ترانسفورماتور اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Models of parallel system are established to analyze the principle of the parallel operation.
[ترجمه گوگل]مدل‌های سیستم موازی برای تحلیل اصل عملیات موازی ایجاد شده‌اند
[ترجمه ترگمان]مدل های سیستم موازی برای تجزیه و تحلیل اصل عملیات موازی ایجاد شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] عملیات موازی
[ریاضیات] عملیات موازی، عملکرد موازی

پیشنهاد کاربران

بپرس