particulate

/pərˈtɪkjələt//pɑːˈtɪkjələt/

معنی: بصورت ذره، دارای ذرات ریز
معانی دیگر: وابسته به یا دارای ذرات بسیار ریز، ریزچه ای، خردیزه ای

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: relating to or made of distinct particles.
اسم ( noun )
• : تعریف: any substance made of distinct particles, such as smoke or other waste from combustion.

جمله های نمونه

1. This means that the total reduction in particulate emissions will be 90% compared to an untreated engine.
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که کل کاهش انتشار ذرات در مقایسه با یک موتور تصفیه نشده 90٪ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این بدان معنی است که کاهش کل گازهای گلخانه ای در مقایسه با یک موتور تصفیه نشده ۹۰ درصد خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Current direct-injection diesels are comparatively high on particulate output, though specific fuel consumption is good.
[ترجمه گوگل]دیزل های تزریق مستقیم فعلی نسبتاً دارای ذرات ذرات بالایی هستند، اگرچه مصرف سوخت خاص خوب است
[ترجمه ترگمان]تزریق مستقیم جریان مستقیم در خروجی ذرات نسبتا بالا است، با این حال مصرف سوخت خاص خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Source apportionment of particulate matter is important in the field of environmental administration.
[ترجمه گوگل]تقسیم منابع ذرات معلق در حوزه مدیریت زیست محیطی مهم است
[ترجمه ترگمان]تخصیص منبع ذرات معلق در حوزه مدیریت محیط زیست اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Particulate matter (PM) consists of a heterogeneous mixture of solid and liquid particles suspended in air.
[ترجمه گوگل]ذرات معلق (PM) از مخلوط ناهمگنی از ذرات جامد و مایع معلق در هوا تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]ذرات معلق (PM)از مخلوطی از ذرات جامد و جامد معلق در هوا تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Background - Particulate air pollution has been associated with cardiovascular mortality and morbidity.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف - آلودگی هوا با ذرات معلق با مرگ و میر و عوارض قلبی عروقی همراه است
[ترجمه ترگمان]پیشینه - ذرات معلق آلودگی هوا با مرگ و میر و بیماری های قلبی و عروقی مرتبط بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The exhaust stream is routed first through the particulate filter.
[ترجمه گوگل]جریان اگزوز ابتدا از فیلتر ذرات عبور می کند
[ترجمه ترگمان]جریان اگزوز در ابتدا از طریق فیلتر ذرات از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fouling mechanism is crystallization fouling combined with particulate fouling.
[ترجمه گوگل]مکانیسم رسوب، رسوب تبلور همراه با رسوب ذرات است
[ترجمه ترگمان]رسوب رسوب در ترکیب با رسوب ذرات رسوب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The preliminary results of dense polycrystal particulate hydroxylapatite artificial bone grafting procedures in a group of thirteen residual maxillary alveolar cleft patients are reported.
[ترجمه گوگل]نتایج اولیه روش‌های پیوند استخوان مصنوعی هیدروکسی‌لاپاتیت ذرات پلی‌کریستالی متراکم در یک گروه سیزده نفری از بیماران شکاف آلوئولار باقی‌مانده فک بالا گزارش شده‌اند
[ترجمه ترگمان]نتایج اولیه of ذرات ریز ذرات متراکم، رونده ای پیوند استخوان مصنوعی را در گروهی از سیزده maxillary باقیمانده نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The half vertex angle was determined by particulate solid and hopper materials.
[ترجمه گوگل]زاویه نیم راس با ذرات جامد و مواد قیف تعیین شد
[ترجمه ترگمان]زاویه راس نیمه توسط مواد چسبنده و متراکم تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a result, particulate emissions from automotive diesel engine may be controlled also.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، انتشار ذرات از موتور دیزل خودرو نیز ممکن است کنترل شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، انتشار ذرات از موتور دیزلی خودرو ممکن است کنترل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. RESULTS: The particulate matter increased obviously.
[ترجمه گوگل]نتایج: ذرات معلق به وضوح افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج: ماده ویژه ای به طور بدیهی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Production launch of silicon carbide particulate filters for the PSA Peugeot Citro? n diesel vehicles.
[ترجمه گوگل]راه اندازی تولید فیلتر ذرات کاربید سیلیکون برای PSA پژو سیترو؟ n وسیله نقلیه دیزلی
[ترجمه ترگمان]راه اندازی تولید ذرات particulate سیلیکون کاربید برای PSA پژو Citro؟ n وسیله نقلیه دیزل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Finally, the way to effectively control particulate emission is pointed out.
[ترجمه گوگل]در نهایت، راه کنترل موثر انتشار ذرات اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، روش کنترل موثر انتشار ذرات نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The composition comprises a particulate abrasive material in combination with lysine, an optional oxidizing agent, and an aqueous carrier therefor.
[ترجمه گوگل]این ترکیب شامل یک ماده ساینده ذره ای در ترکیب با لیزین، یک عامل اکسید کننده اختیاری و یک حامل آبی برای آن است
[ترجمه ترگمان]ترکیب شامل یک ماده ساینده ذرات در ترکیب با lysine، یک عامل اکسید کننده اختیاری و یک حامل حامل آبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A special group was organized to dig up the particulate of the case.
[ترجمه گوگل]یک گروه ویژه برای کشف ریزگردها تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]یک گروه ویژه برای کشف ذرات خاص این پرونده تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

به صورت ذره (صفت)
particulate

دارای ذرات ریز (صفت)
particulate

تخصصی

[برق و الکترونیک] ذره ای مشخصه دارا بودن شکلی از ذرات بسیار ریز مجزا .

انگلیسی به انگلیسی

• substance that is composed of separate particles

پیشنهاد کاربران

Particulate
ریز گرد
ذرات معلق
ماده ای که از ذرات مجزا تشکیل شده است
ریزگرد

بپرس