play safe


جانب احتیاط را رعایت کردن

جمله های نمونه

1. The bus might be early, so we'd better play safe and leave now.
[ترجمه محمدمهدی آیتی] ممکنه اتوبوس زود حرکت کنه؛ پس بهتره ریسک نکنیم و همین الان بزنیم بیرون.
|
[ترجمه گوگل]اتوبوس ممکن است زود باشد، پس بهتر است ما امن بازی کنیم و همین الان برویم
[ترجمه ترگمان]اتوبوس ممکن است زود باشد، بنابراین بهتر است با احتیاط بازی کنیم و از اینجا برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you want to play safe, cut down on the amount of salt you eat.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید ایمن باشید، مقدار نمکی که می خورید را کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]، اگه میخوای در گاوصندوق بازی کنی مقدار نمکی که می خوری رو کم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To play safe, I'd allow an extra ten minutes, just in case.
[ترجمه گوگل]برای اینکه ایمن بازی کنم، در هر صورت، ده دقیقه بیشتر وقت می گذارم
[ترجمه ترگمان]برای اینکه در امان باشم، اجازه دهم ده دقیقه بیشتر اضافه کنم، فقط برای احتیاط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you are still worried, then play safe and go to the nearest source of help.
[ترجمه گوگل]اگر همچنان نگران هستید، پس ایمن بازی کنید و به نزدیکترین منبع کمک بروید
[ترجمه ترگمان]اگر هنوز نگران هستید، می توانید ایمن بازی کنید و به نزدیک ترین منبع کمک بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My biggest change is that I try to play safe.
[ترجمه گوگل]بزرگترین تغییر من این است که سعی می کنم ایمن بازی کنم
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین تغییر من این است که سعی می کنم ایمن بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm afraid if he gets hurt early, he'll play safe and dog it.
[ترجمه گوگل]می ترسم اگر زودتر صدمه ببیند، بی خطر بازی کند و سگش کند
[ترجمه ترگمان]می ترسم اگه زود صدمه ببینه، گاو و سگ رو بازی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's a rainy day, I will play safe and not go hiking today.
[ترجمه گوگل]این روز بارانی است، من با خیال راحت بازی می کنم و امروز پیاده روی نمی کنم
[ترجمه ترگمان]امروز یک روز بارانی است، من ایمنی را بازی می کنم و امروز پیاده روی نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In such things it's always good to play safe.
[ترجمه گوگل]در چنین چیزهایی همیشه خوب است که ایمن بازی کنید
[ترجمه ترگمان]در این جور چیزها همیشه خوب بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sex is good, just play safe.
[ترجمه گوگل]رابطه جنسی خوب است، فقط ایمن بازی کنید
[ترجمه ترگمان]سکس خوبه فقط بازی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It doesn't look windy, but you'd better play safe and take a wind coat.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد باد باشد، اما بهتر است با خیال راحت بازی کنید و یک کت بادی بردارید
[ترجمه ترگمان]باد به نظر نمی رسد، اما بهتر است در امن بازی کنی و یک کت بادی در بیاوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To be wordly - wise and play safe is one of the manifestations of liberalism.
[ترجمه گوگل]عاقل بودن و ایمن بودن یکی از مظاهر لیبرالیسم است
[ترجمه ترگمان]خردمند بودن و بازی کردن بی خطر، یکی از تجلیات لیبرالیسم می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Try the risky, potentially spectacular shot, or cut his losses and play safe?
[ترجمه گوگل]شوت پرمخاطره و بالقوه تماشایی را امتحان کنید یا ضررهای او را کاهش دهید و ایمن بازی کنید؟
[ترجمه ترگمان]این عکس پر مخاطره، به طور بالقوه تماشایی را امتحان کنید، یا خسارات او را کاهش دهید و ایمن بازی کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The direction of luminiferous evacuation indicator is fixed in complex fire accident scene, that is difficult to play safe and effective role in the evacuation instructions.
[ترجمه گوگل]جهت نشانگر تخلیه روشنایی در صحنه حادثه آتش سوزی پیچیده ثابت است، که ایفای نقش ایمن و موثر در دستورالعمل های تخلیه دشوار است
[ترجمه ترگمان]جهت تخلیه luminiferous در صحنه حادثه آتش سوزی مجتمع ثابت شده است که بازی کردن نقش امن و موثر در دستورالعمل های تخلیه دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• behave in a cautious manner

پیشنهاد کاربران

احتیاط کردن
play ( it ) safe

to be careful and not take risks: محتاط بودن، ریسک نکردن. جانب احتیاط را رعایت کردن، دست به عصا بودن
طفره رفتن

بپرس