prince of wales

/ˈprɪnsəvˈweɪlz//prɪnsəvweɪlz/

عنوان ولیعهد انگلیس، ولیعهد ذکور وارک تاج وتخت انگلیس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a title held by the heir apparent to the British throne.

جمله های نمونه

1. He is equerry to the Prince of Wales.
[ترجمه گوگل]او به دنبال شاهزاده ولز است
[ترجمه ترگمان]او در حال بازگشت به پرینس آو ویلز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prince Charles was invested with Prince of Wales in 196
[ترجمه گوگل]شاهزاده چارلز در سال 196 با شاهزاده ولز سرمایه گذاری شد
[ترجمه ترگمان]شاهزاده چارلز در سال ۱۹۶ میلادی با شاهزاده ولز سرمایه گذاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Prince Charles was invested as Prince of Wales in 196
[ترجمه گوگل]شاهزاده چارلز در سال 196 به عنوان شاهزاده ولز سرمایه گذاری شد
[ترجمه ترگمان]شاهزاده چارلز در سال ۱۹۶ میلادی به عنوان شاهزاده ولز سرمایه گذاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was created Prince of Wales.
[ترجمه گوگل]او شاهزاده ولز خلق شد
[ترجمه ترگمان]او پرنس ولز را خلق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is grander and even richer than the Prince of Wales.
[ترجمه گوگل]او بزرگتر و حتی ثروتمندتر از شاهزاده ولز است
[ترجمه ترگمان]او grander و even از شاهزاده ولز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Prince of Wales is the heir apparent to the throne.
[ترجمه گوگل]شاهزاده ولز وارث ظاهری تاج و تخت است
[ترجمه ترگمان]پرینس آو ویلز وارث تاج و تخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Edward II to the Welsh people as Prince of Wales, a title held by the heir to the throne ever since.
[ترجمه گوگل]ادوارد دوم به مردم ولز به عنوان شاهزاده ولز، عنوانی که از آن زمان تاکنون توسط وارث تاج و تخت حفظ شده است
[ترجمه ترگمان]ادوارد دوم به مردم ولز به عنوان ولیعهد ولز، عنوانی که از آن زمان وارث تاج و تخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Prince Charles was invested as Prince of Wales in 199
[ترجمه گوگل]شاهزاده چارلز در سال 199 به عنوان شاهزاده ولز سرمایه گذاری شد
[ترجمه ترگمان]پرنس چارلز در سال ۱۹۹ به عنوان پرنس ولز سرمایه گذاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Prince of Wales has had unsatiated curiosity about him, but in vain.
[ترجمه گوگل]شاهزاده ولز در مورد او کنجکاوی سیری نکرده است، اما بیهوده
[ترجمه ترگمان]شاهزاده ولز کنجکاوی شدیدی نسبت به او داشت، ولی سودی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The investiture of Charles as Prince of Wales took place in the castle here.
[ترجمه گوگل]حضور چارلز به عنوان شاهزاده ولز در این قلعه انجام شد
[ترجمه ترگمان]مراسم انتصاب چارلز به عنوان شاهزاده ولز در این قلعه برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Four Royal babies - The Prince of Wales, The Princess Royal, The Duke of York and Prince William - were all christened by the Archbishop of Canterbury in the Music Room.
[ترجمه گوگل]چهار نوزاد سلطنتی - شاهزاده ولز، پرنسس رویال، دوک یورک و شاهزاده ویلیام - همگی توسط اسقف اعظم کانتربری در اتاق موسیقی تعمید گرفتند
[ترجمه ترگمان]چهار کودک سلطنتی - پرنس ولز، شاهزاده سلطنتی، دوک یورک و شاهزاده ویلیام - همگی توسط اسقف اعظم کانتربری در اتاق موسیقی نامگذاری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His paintings beguiled the Prince of Wales.
[ترجمه گوگل]نقاشی های او شاهزاده ولز را فریب داد
[ترجمه ترگمان]نقاشی های وی شاهزاده ولز را فریب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ladies and gentlemen, I give Royal Highness, the Prince of Wales.
[ترجمه گوگل]خانم ها و آقایان، اعلیحضرت سلطنتی، شاهزاده ولز را تقدیم می کنم
[ترجمه ترگمان]خانم ها و آقایان، من والاحضرت سلطنت، شاهزاده ولز را می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. the Prince of Wales.
[ترجمه گوگل]شاهزاده ولز
[ترجمه ترگمان]شاهزاده ولز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• english heir apparent, prince charles
the prince of wales is the eldest son of the british monarch. he is the person who will be the next king.

پیشنهاد کاربران

بپرس