proportionable

/prəˈpɔːrʃnəbəl//prəˈpɔːʃnəbəl/

(قدیمی) رجوع شود به: proportional

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of proportion.

جمله های نمونه

1. Such services do not seem to demand any proportionable recompense .
[ترجمه گوگل]چنین خدماتی به نظر نمی رسد که هیچ گونه پاداش متناسبی را طلب کند
[ترجمه ترگمان]چنین خدماتی به نظر نمی رسد که هیچ پاداش مناسبی را طلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some Chinese travelers ' behaviors are not proportionable with Chinese economy force and the increasing situation in international .
[ترجمه گوگل]رفتارهای برخی از مسافران چینی با نیروی اقتصاد چین و وضعیت فزاینده بین المللی تناسبی ندارد
[ترجمه ترگمان]برخی از رفتارهای مسافران چینی به نسبت نیروی اقتصادی چین و شرایط رو به افزایش در سطح بین المللی کافی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Singers on the tramp, as a proportionable part of subaltern, play the lead both in Floating, an independent documentary, and in Go!
[ترجمه گوگل]خوانندگان روی ولگرد، به عنوان بخش متناسبی از subaltern، هم در Floating، یک مستند مستقل و هم در Go!
[ترجمه ترگمان]خوانندگان روی مرد ولگرد، به عنوان بخش بزرگی از subaltern، هر دو در شناور، یک مستند مستقل و در راه رفتن، نقش را بازی می کنند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We must have profits proportionable to our expense and hazard.
[ترجمه گوگل]ما باید سودی متناسب با هزینه و خطرمان داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید نسبت به هزینه و خطرات ما سود داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The division of labour, however, so far as it can be introduced, occasions, in every art, a proportionable increase of the productive powers of labour.
[ترجمه گوگل]با این حال، تقسیم کار، تا آنجا که می توان معرفی کرد، در هر هنری باعث افزایش متناسب قدرت تولید کار می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال تقسیم کار تا آنجا که می تواند در هر هنر و در هر زمینه و در هر هنر افزایش بزرگی از نیروی تولیدی کار را به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dionysia, the wicked wife of Cleon, met with an end proportionable to her deserts.
[ترجمه گوگل]دیونیزیا، همسر شریر کلئون، با پایانی متناسب با بیابان های او روبرو شد
[ترجمه ترگمان]Dionysia، زن شریر cleon با پایانی نسبت به بیابان های خود آشنا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] متناسب

انگلیسی به انگلیسی

• proportionate, suitable

پیشنهاد کاربران

بپرس