piglet

/ˈpɪɡlət//ˈpɪɡlɪt/

معنی: بچه خوک
معانی دیگر: خوک شیرخوار، خوکچه

جمله های نمونه

1. The piglet they bred at school has been declared supreme champion at one of the country's top farming shows.
[ترجمه گوگل]خوکچه ای که آنها در مدرسه پرورش دادند در یکی از برترین نمایشگاه های کشاورزی کشور به عنوان قهرمان برتر معرفی شد
[ترجمه ترگمان]The که در مدرسه پرورش داده می شوند، در یکی از بزرگ ترین نمایشگاه های کشاورزی این کشور، قهرمان برتر اعلام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He treated the piglet tenderly, played games with it, and spoke to it as if to a child.
[ترجمه گوگل]او با مهربانی با خوکچه رفتار می کرد، با آن بازی می کرد و طوری با آن صحبت می کرد که گویی با یک بچه است
[ترجمه ترگمان]با the با مهربانی رفتار می کرد، با آن بازی می کرد، و طوری با آن حرف می زد که انگار به یک بچه می مانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Ocean-Warming Piglet Long ago, on the far side of our planet, there lived a farmer named Li-pin.
[ترجمه گوگل]خوکچه گرم کننده اقیانوس مدت ها پیش، در سمت دور سیاره ما، کشاورزی به نام لی پین زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]\"Warming -\" (Warming Piglet)، در قسمت دور کره زمین، یک کشاورز به نام لی پین زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Finally they heaved the trussed piglet into a waiting truck.
[ترجمه گوگل]سرانجام آنها خوکچه خرپایی را به داخل کامیونی که منتظر بود بردند
[ترجمه ترگمان]سرانجام خوک خوک را به یک کامیون انتظار کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Piglet who I improved with blue and green crayons was here, huge powerful incandescent unreachable and in motion!
[ترجمه گوگل]خوکچه ای که با مداد رنگی آبی و سبز آن را بهبود بخشیدم اینجا بود، لامپ رشته ای بسیار قدرتمند غیرقابل دسترس و در حال حرکت!
[ترجمه ترگمان]Piglet که با crayons آبی و سبز بهبود پیدا کردم، در اینجا بود، بسیار قدرتمند و در حرکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The piglet made short little satisfied grunts and turned ever sharper corners.
[ترجمه گوگل]خوکک غرغرهای کوتاه کوتاهی کرد و گوشه های تیزتر را چرخاند
[ترجمه ترگمان]بچه خوک کوچولو خر خر کرد و پیچ خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After Alphie the piglet was abandoned by his mother, the owner Claire, who lived in Cape Town, South Africa, decided to bottle-feed him.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه آلفی بچه خوک را توسط مادرش رها کرد، مالک کلر که در کیپ تاون آفریقای جنوبی زندگی می کرد تصمیم گرفت به او شیر بدهد
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه piglet the توسط مادرش رها شد، مالک کلر که در کیپ تاون آفریقای جنوبی زندگی می کرد، تصمیم گرفت که به او غذا بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Does Piglet look brave, when he hides under his bed at night?
[ترجمه گوگل]آیا Piglet وقتی شبها زیر تخت خود پنهان می شود شجاع به نظر می رسد؟
[ترجمه ترگمان]وقتی شب ها زیر تختش قایم می شه خیلی شجاع به نظر می رسه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Art design & Piglet, I hope you find something you need!
[ترجمه گوگل]طراحی هنری و Piglet، امیدوارم چیزی را که نیاز دارید پیدا کنید!
[ترجمه ترگمان]ارت می گوید: من امیدوارم تو چیزی رو که نیاز داری پیدا کنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Very shortly after birth, piglets will nurse. A heat lamp or pad and a warm farrowing room temperature ensures piglet comfort.
[ترجمه گوگل]خیلی کوتاه پس از تولد، خوکچه ها شیر خواهند داد یک لامپ یا پد گرمایی و دمای اتاق بچه داری گرم، راحتی خوکچه را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]خیلی زود بعد از تولد بچه خوک ها پرستاری خواهند کرد یک لامپ و یا یک تشک گرمایی و دمای اتاق گرم، راحتی piglet را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A piglet specimen standing in a bathtub, whose four legs are covered by the caky lard in it.
[ترجمه گوگل]یک نمونه خوکچه ای که در وان حمام ایستاده و چهار پایش توسط گوشت خوک کیک در آن پوشانده شده است
[ترجمه ترگمان]نمونه بچه خوک که در وان حمام قرار دارد، که چهار پا آن را با چربی خوک پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No call of course, Piglet knew that.
[ترجمه گوگل]البته بدون تماس، پیگلت این را می دانست
[ترجمه ترگمان]نه، البته، Piglet این را می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Piglet: put the umbrella over me. I'm getting wet!
[ترجمه گوگل]خوکچه: چتر را روی من بگذار من خیس شدم!
[ترجمه ترگمان]چتر را روی من بگذار دارم خیس میشم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods Using a well-nourished enteral nutrition piglet model, we tested whether intravenous inorganic sulfate and methionine were fully excreted as sulfur in the urine.
[ترجمه گوگل]MethodsUsing یک مدل خوکچه تغذیه روده ای خوب، ما آزمایش کردیم که آیا سولفات معدنی داخل وریدی و متیونین به طور کامل به عنوان گوگرد در ادرار دفع می شود یا خیر
[ترجمه ترگمان]روش ها با استفاده از مدل piglet تغذیه enteral well، ما آزمایش کردیم که آیا سولفات inorganic تزریقی و methionine به طور کامل به عنوان گوگرد در ادرار دفع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بچه خوک (اسم)
farrow, piglet, shoat

انگلیسی به انگلیسی

• baby hog, young pig; small pig, small hog
a piglet is a young pig.

پیشنهاد کاربران

piglet ( n ) ( pɪɡlət ) =a young pig
piglet
خوک بچه . [ ب َ چ ْ چ َ / چ ِ ] ( اِ مرکب ) بچه خوک . ( ناظم الاطباء ) . خنوص . ذوبل . ( منتهی الارب ) . || خوک شیرده . ( ناظم الاطباء ) .
خوکچه
خوک کوچک
Pig let
Let یعنی کوچک پسوندی است برای چیز های کوچک.
توله خوک
نوزاد خوک

بپرس