presumptively

جمله های نمونه

1. Now fevers are no longer being treated presumptively, and Senegal knows from every single district exactly how many malaria cases it has every month.
[ترجمه گوگل]اکنون تب‌ها دیگر به‌طور فرضی درمان نمی‌شوند و سنگال از هر ناحیه دقیقاً می‌داند که ماهانه چند مورد مالاریا دارد
[ترجمه ترگمان]امروزه fevers دیگر مورد درمان قرار نمی گیرد، و سنگال از تک تک مناطق هر ماه می داند که هر ماه بسیاری از بیماران مبتلا به مالاریا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A positive finding will presumptively conclude that the patient has the new, previously unseen strain of H1N1 swine flu.
[ترجمه گوگل]یک یافته مثبت احتمالاً به این نتیجه می رسد که بیمار دارای سویه جدید و قبلاً دیده نشده آنفولانزای خوکی H1N1 است
[ترجمه ترگمان]یک یافته مثبت نتیجه خواهد گرفت که بیمار مبتلا به نژاد جدید، که قبلا ندیده بود، دچار آنفلوآنزای خوکی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Violence and theft are presumptively wrong,(Sentence dictionary) and calling yourself "the government" does nothing to rebut these presumptions.
[ترجمه گوگل]خشونت و دزدی به احتمال زیاد اشتباه است (فرهنگ لغت جملات) و نامیدن خود "دولت" کاری برای رد این فرضیات ندارد
[ترجمه ترگمان]خشونت و سرقت بسیار اشتباه هستند (فرهنگ لغت نامه)و تماس با خودتان \"دولت\" هیچ کاری برای تایید این فرضیات نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Since thinking beyond this prescription is presumptively beyond my abilities, obviously someone must be putting these strange ideas into my mind and my opinions.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که فکر کردن فراتر از این نسخه احتمالاً فراتر از توانایی های من است، بدیهی است که کسی باید این ایده های عجیب را در ذهن و نظرات من وارد کند
[ترجمه ترگمان]از انجایی که فکر می کنم فراتر از توانایی من فراتر از توانایی های من است، مسلما یکی باید این ایده های عجیب را در ذهنم و عقاید من مطرح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He says medical licensing boards "must make it clear. . . that painful deaths are presumptively ones that are incompetently managed and should result in license suspension. "
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که هیئت‌های صدور مجوز پزشکی "باید روشن کنند مرگ‌های دردناک احتمالاً مواردی هستند که با ناتوانی مدیریت می‌شوند و باید منجر به تعلیق مجوز شوند "
[ترجمه ترگمان]او می گوید که تابلوهای صدور مجوز پزشکی \" باید آن را روشن کنند … که مرگ و میر دردناک آن هایی هستند که اداره می شوند و باید منجر به تعلیق مجوز شوند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For fourteen years, under the framers' system, a work would be presumptively controlled. After fourteen years, it would be presumptively uncontrolled.
[ترجمه گوگل]برای چهارده سال، تحت سیستم قاب‌سازها، یک اثر به طور فرضی کنترل می‌شد پس از چهارده سال، احتمالاً کنترل نشده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای چهارده سال، تحت سیستم framers، یک اثر تحت کنترل خواهد بود پس از چهارده سال، غیرقابل کنترل خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If the Emperor loses his throne, it is because he has already lost "Heaven's decree, " which is presumptively transferred to whoever can hold the Empire.
[ترجمه گوگل]اگر امپراتور تاج و تخت خود را از دست می دهد، به این دلیل است که او قبلاً «حکم بهشت» را از دست داده است، که احتمالاً به هر کسی که می تواند امپراتوری را نگه دارد، منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]اگر امپراطور تاج و تخت خود را از دست بدهد، به این دلیل است که \"حکم بهشت\" را از دست داده است که به هر کسی که بتواند امپراطوری را نگه دارد منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The main function and using of Aspen Plus are presumptively introduced.
[ترجمه گوگل]عملکرد اصلی و استفاده از Aspen Plus احتمالاً معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]کارکرد اصلی و استفاده از شرکت \"آسپن\" نیز معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And copyright's reach has changed, as every action becomes a copy and hence presumptively regulated.
[ترجمه گوگل]و دامنه حق نسخه‌برداری تغییر کرده است، زیرا هر اقدامی به یک کپی تبدیل می‌شود و از این رو احتمالاً تنظیم می‌شود
[ترجمه ترگمان]و دسترسی کپی رایت تغییر کرده است، همان طور که هر کنش یک کپی می شود و از این رو نظم و قانون تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The effect and purpose of these restraining laws will presumptively be little or even frustrated, which is eventually detrimental to government's reputation in law enforcement.
[ترجمه گوگل]اثر و هدف این قوانین بازدارنده احتمالاً اندک یا حتی ناامید کننده خواهد بود، که در نهایت برای شهرت دولت در اجرای قانون مضر است
[ترجمه ترگمان]تاثیر و هدف این قوانین بازدارنده، کم و یا حتی ناامید کننده خواهد بود، که در نهایت برای شهرت دولت در اجرای قانون زیان آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• plausibly, in a reasonable manner; as an assumption, supposedly

پیشنهاد کاربران

بپرس