pudge


معنی: خپله، خپل
معانی دیگر: ادم خپل، جانور چاق

مترادف ها

خپله (اسم)
half-pint, punch, butterball, shorty, dumpling, runt, podge, pudge, snippet, roly-poly, stump

خپل (اسم)
butterball, podge, pudge

پیشنهاد کاربران

خپل، تپل
Get your pudgy fingers off of me
هیرو بوچر در dota2 . قصاب
مرد خرفت و چاق و بوگندو که هوک می کند
قصاب
Pudge
ی جورایی غصاب هم گفته میشه

بپرس