riveting


معنی: پرچین

جمله های نمونه

1.
پرچکاری

مترادف ها

پرچین (اسم)
paling, fence, hedge, haw, riveting, palisade

تخصصی

[عمران و معماری] پرچکاری
[ریاضیات] پرچکاری

پیشنهاد کاربران

شدیدا جذاب
# It was a riveting story
# The last chapter was so riveting
جذاب
گیرا
خیره کننده
مسحور کننده
Fascinating
Compelling
A riveting article
engrossing/interesting در ژانر های فیلم این معنی رومیتونه بده .

میخکوب کننده، جذب کننده، خیره کننده، ( محکم کننده )
برای مثال:اگر فیلمی سبب آن شود که شما خیره و میخکوب آن شوید ، آن فیلم، riveting ( خیره کننده ) است. . .
مجاب کردن قانع کردن
میخ کوب کننده
میخکوب کردن
خیره کننده
چشم دوختن و توجه زیاد - خیره شدن

بپرس