rapid transit

/ˈræpədˈtrænzət//ˈræpɪdˈtrænsɪt/

(در شهرها - خط اتوبوس یا ترن) ترابری سریع، حمل و نقل سریع مسافربری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a system of metropolitan public transportation, such as a subway, that uses elevated and underground electric trains moving quickly and unimpeded through the city.

جمله های نمونه

1. At least 150 miles of new rapid transit and underground railways are envisaged in the next 20 to 30 years.
[ترجمه گوگل]حداقل 150 مایل ترانزیت سریع و راه آهن زیرزمینی جدید در 20 تا 30 سال آینده پیش بینی شده است
[ترجمه ترگمان]در ۲۰ تا ۳۰ سال آینده حداقل ۱۵۰ مایل از خطوط انتقال سریع و خط آهن زیرزمینی در نظر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Like some other rapid transit systems, this plan utilises only former and existing railway routes.
[ترجمه گوگل]مانند برخی دیگر از سیستم های حمل و نقل سریع، این طرح تنها از مسیرهای راه آهن سابق و موجود استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]همانند برخی سیستم های ترانزیت سریع دیگر، این برنامه تنها از مسیرهای قبلی و فعلی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Today, a modern and financially self-sustaining bus rapid transit system, TransMilenio, has 114 stations and 84 kilometers of segregated bus lanes.
[ترجمه گوگل]امروزه، یک سیستم حمل و نقل سریع اتوبوس مدرن و با قابلیت تامین مالی، TransMilenio، دارای 114 ایستگاه و 84 کیلومتر خط اتوبوس جداگانه است
[ترجمه ترگمان]امروزه، سیستم حمل و نقل سریع و مدرن اتوبوس با اتوبوس، ۱۱۴ ایستگاه و ۸۴ کیلومتر مسیرهای اتوبوس مجزا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Two rapid transit trains collided early this morning in Boston.
[ترجمه گوگل]دو قطار سریع السیر بامداد امروز در بوستون با هم برخورد کردند
[ترجمه ترگمان]دو قطار حمل و نقل سریع در اوایل صبح در بوستون برخورد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At last, with the introduction of Guangzhou Bus Rapid Transit system operating practice, the optimization of bus rapid transit line layout method is put into practice.
[ترجمه گوگل]در نهایت، با معرفی روش عملیاتی سیستم حمل و نقل سریع اتوبوس گوانگژو، بهینه سازی روش طرح بندی خط حمل و نقل سریع اتوبوس در عمل اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]در پایان، با معرفی روش عملیاتی سیستم ترانزیت سریع Guangzhou، بهینه سازی روش چیدمان سریع باس به عمل می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bus rapid transit system, which opened in February 20 "carries an awful lot of people," as many as 800,000 a day, she said, making it one of the world's largest.
[ترجمه گوگل]او گفت که سیستم حمل و نقل سریع اتوبوس، که در 20 فوریه افتتاح شد، "بسیاری از مردم را حمل می کند"، به گفته او، روزانه 800,000 نفر، که آن را به یکی از بزرگترین های جهان تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]او گفت که سیستم حمل و نقل سریع اتوبوس که در روز ۲۰ فوریه افتتاح شد \"تعداد بسیار زیادی از مردم را باخود حمل می کند\"، که آن را به اندازه ۸۰۰۰۰۰ نفر در روز انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In particular, chewing gum stuck on the Mass Rapid Transit train doors stopped the trains from moving.
[ترجمه گوگل]به ویژه، آدامس جویدنی که روی درهای قطار Mass Rapid Transit چسبیده بود، حرکت قطارها را متوقف کرد
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، آدامس می جوید در قطار سریع السیر حمل و نقل قطار قطار را از حرکت باز می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Construct mass rapid transit has already become an important measure to develop fully functional pubic transit.
[ترجمه گوگل]ساخت حمل و نقل سریع انبوه در حال حاضر به یک اقدام مهم برای توسعه حمل و نقل شرمگاهی کاملاً کاربردی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]ساخت سریع و سریع حمل و نقل سریع یک اقدام مهم برای توسعه حمل و نقل عمومی کامل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bus rapid transit, also called BRT, is a new model of public transportation.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل سریع اتوبوس، که BRT نیز نامیده می شود، مدل جدیدی از حمل و نقل عمومی است
[ترجمه ترگمان]حمل و نقل سریع اتوبوس ها، یک مدل جدید حمل و نقل عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Construction of the mass rapid transit system is of great importance both to rational utilization of the economical resource and optimization of overall arrangement of urban land use.
[ترجمه گوگل]ساخت سیستم حمل و نقل سریع انبوه هم برای استفاده منطقی از منابع اقتصادی و هم بهینه سازی آرایش کلی کاربری زمین شهری از اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]ساخت سیستم حمل و نقل سریع جمعی هم برای بهره برداری منطقی از منابع اقتصادی و بهینه سازی ترتیبات کلی استفاده از زمین شهری اهمیت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. BEIJING, Oct. 14 Taiwan Kaohsiung mass rapid transit electric train women become a stage show pipe.
[ترجمه گوگل]پکن، 14 اکتبر تایوان زنان قطار برقی حمل و نقل سریع دسته جمعی Kaohsiung تبدیل به لوله نمایش صحنه می شوند
[ترجمه ترگمان]پکن، ۱۴ اکتبر - در روز ۱۴ اکتبر، قطار سریع السیر حمل و نقل هوایی در تایوان به یک لوله نمایش مرحله ای تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Bus and rapid transit fares are certain to rise following wage settlements.
[ترجمه گوگل]کرایه های اتوبوس و حمل و نقل سریع به دنبال تسویه دستمزدها قطعا افزایش خواهند یافت
[ترجمه ترگمان]اتوبوس ها و کرایه های حمل و نقل سریع به دنبال settlements حقوق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The goal of Mass Rapid Transit system is to provide good service quality.
[ترجمه گوگل]هدف سیستم حمل و نقل سریع انبوه ارائه خدمات با کیفیت خوب است
[ترجمه ترگمان]هدف سیستم ترانزیت سریع ارائه کیفیت خدمات خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mass Rapid Transit System?
[ترجمه گوگل]سیستم حمل و نقل سریع انبوه؟
[ترجمه ترگمان]سیستم انتقال سریع جمعی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Historians have tended to overlook the possibilities of more rapid transit where the cargo concerned was profitable enough to merit it.
[ترجمه گوگل]مورخان تمایل به نادیده گرفتن احتمالات حمل و نقل سریعتر در جایی که محموله مورد نظر به اندازه کافی سودآور بوده است را نادیده گرفته اند
[ترجمه ترگمان]مورخان مایل به نادیده گرفتن احتمال حمل و نقل سریع هستند که در آن کالا به اندازه کافی سود آور بود که سزاوار آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس