railhead

/ˈreɪlhed//ˈreɪlhed/

(راه آهن) آخرین بخش ریل گذاری شده، ته خط، بار انداز راهآهن

جمله های نمونه

1. Remember the march from the railhead to the bivouac at St Omer?
[ترجمه گوگل]راهپیمایی از سر راه آهن تا دوشاخه در سنت عمر را به خاطر دارید؟
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که از سر خط سر خط جبهه به اردوی آن آقای عمر آمده بودید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The goods will be send to the railhead by lorry.
[ترجمه گوگل]کالا با کامیون به راه آهن ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]کالاها به وسیله کامیون به ایستگاه راه آهن ارسال خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The goods will be sent to the railhead by lorry.
[ترجمه گوگل]کالا با کامیون به راه آهن ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]کالاها به وسیله کامیون به ایستگاه راه آهن ارسال خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The east shore of the bay had no airport landing strip, no railhead, no long-distance bus terminal.
[ترجمه گوگل]ساحل شرقی خلیج نه باند فرود فرودگاه داشت، نه سر راه آهن، و نه ترمینال اتوبوس راه دور
[ترجمه ترگمان]ساحل شرقی خلیج هیچ فرودگاه فرودگاه نداشت، نه سر خط بود و نه سر خط بود، نه سر خط بود و نه پایانه اتوبوس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was a long haul across the highland roads to the nearest airport and railhead at Inverness.
[ترجمه گوگل]مسافت طولانی در سراسر جاده های ارتفاعات تا نزدیکترین فرودگاه و راه آهن در اینورنس بود
[ترجمه ترگمان]این مسافت طولانی در جاده های کوهستانی به نزدیک ترین فرودگاه و خطوط راه آهن در اینورنس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lilting Orcadian voices chattered behind; this line goes to the furthest northern railhead of Britain.
[ترجمه گوگل]صدای تند اورکادی در پشت سر می پیچید این خط به دورترین خط راه آهن شمالی بریتانیا می رود
[ترجمه ترگمان]صداهایی که پشت سر هم به صدا درمی آیند؛ این خط تا دورترین خط مرزی انگلستان امتداد می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Several days later five of us traveled stern - wheel riverboat, to another railhead.
[ترجمه گوگل]چند روز بعد، پنج نفر از ما با قایق رودخانه‌ای عقب، به سمت راه‌آهن دیگری رفتیم
[ترجمه ترگمان]چند روز بعد، پنج روز بعد، پنج نفر از ما با کشتی کش تیرانی رودخانه ای به سر خط دیگر سفر کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beginning in 1866 they began moving long lines of longhorns northward, with the primary destination being the railhead at Sedalia, Missouri.
[ترجمه گوگل]از سال 1866 آنها شروع به حرکت خطوط طولانی شاخ های بلند به سمت شمال کردند که مقصد اصلی آن خط آهن در سدالیا، میسوری بود
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۸۶۶ آن ها شروع به حرکت خطوط طویل of به سمت شمال کردند و مقصد اصلی آن ایستگاه راه آهن در Sedalia در ایالت میسوری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These disruptions meant that the divisions arrived at the railhead in Kharkov in dribs and drabs.
[ترجمه گوگل]این اختلالات به این معنی بود که لشکرها به صورت درهم و برهم به خط آهن در خارکف رسیدند
[ترجمه ترگمان]این اختلالات به این معنا بود که بخش ها به طور پراکنده در خط Kharkov در dribs و drabs وارد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Here in the lower stretch of the line, workers are struggling to build tunnels through soft mountains to bring the track from the railhead in Udhampur, 25 km (15 miles) away.
[ترجمه گوگل]اینجا در قسمت پایین خط، کارگران در تلاشند تا تونل هایی را از میان کوه های نرم بسازند تا مسیر را از خط آهن در اودهامپور، در 25 کیلومتری (15 مایلی) بیاورند
[ترجمه ترگمان]اینجا در بخش پایینی خط، کارگران در تلاش هستند تا تونل ها را از طریق کوه های نرم برای رسیدن به خط آهن در Udhampur، ۲۵ کیلومتری (۱۵ مایلی)بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Inclusion on the rail surface has great influence on the distribution of the elastic-plastic stress and strain in railhead.
[ترجمه گوگل]گنجاندن روی سطح ریل تأثیر زیادی بر توزیع تنش و کرنش الاستیک-پلاستیک در سر ریل دارد
[ترجمه ترگمان]وارد شدن بر روی سطح راه آهن تاثیر زیادی بر توزیع تنش - پلاستیک الاستیک و فشار در خطوط راه آهن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The effects of case parameters on the distribution of elastic-plastic stress hi railhead are analyzed including lateral displacement, gross rail load on axle and constrained conditions of rail bottom.
[ترجمه گوگل]اثرات پارامترهای موردی بر توزیع تنش الاستیک-پلاستیک سلام سر راه آهن از جمله جابجایی جانبی، بار ناخالص ریل بر روی محور و شرایط محدود پایین ریل مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]اثرات پارامترهای مورد بر توزیع تنش - پلاستیک فشار - پلاستیک، شامل جابجایی جانبی، بار کلی ریلی بر روی محور و شرایط محدود کف راه آهن مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This series machine is single column vertical lathe, it has a railhead and a side head.
[ترجمه گوگل]این سری دستگاه تراش عمودی تک ستونی دارای سر ریلی و سر کناری می باشد
[ترجمه ترگمان]این ماشین سری یک ستون تراش عمودی است، که دارای سر خط و یک سر جانبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The narrow gauge railroad was operable as far as Chinhung-ni and it was decided to establish a railhead there.
[ترجمه گوگل]راه آهن باریکه تا چینهونگ-نی قابل اجرا بود و تصمیم گرفته شد که یک راه آهن در آنجا ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]خط باریک راه آهن تا آنجا که به نظر می رسید ni و ni بود و تصمیم گرفته بود سر خط سر تا سر خط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• farthest point to which rails have been laid during construction of a railroad

پیشنهاد کاربران

railhead ( حمل‏ونقل ریلی )
واژه مصوب: تاج ریل
تعریف: قسمت بالایی ریل که چرخ های قطار بر روی آن حرکت می‏کند|||متـ . کلاهک ریل

بپرس