rangoon

/ræŋˈɡuːn//ræŋˈɡuːn/

شهر رنگون (پایتخت کشور برمه یا میانمار - yangon هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the seaport capital of Myanmar; Yangon.

جمله های نمونه

1. We docked at Rangoon the next morning.
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد در رانگون لنگر انداختیم
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد در استخر لنگر انداختیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rangoon is surrounded on three sides by water.
[ترجمه گوگل]رانگون از سه طرف توسط آب احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]در رنگون با استفاده از آب از سه طرف احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On 5 September the Rangoon police went on strike, demanding better pay.
[ترجمه گوگل]در 5 سپتامبر، پلیس رانگون دست به اعتصاب زد و خواستار پرداخت بهتر شد
[ترجمه ترگمان]در روز ۵ سپتامبر، پلیس رنگون دست به اعتصاب زد و خواستار پرداخت بهتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But Joe soon discovered that naval officials in Rangoon had no record of his Kunming telegram.
[ترجمه گوگل]اما جو خیلی زود متوجه شد که مقامات نیروی دریایی در رانگون هیچ سابقه ای از تلگرام کونمینگ او ندارند
[ترجمه ترگمان]اما جو به زودی پی برد که مقامات نیروی دریایی در شرایطی هستند که هیچ سابقه ای از آن تلگرام Kunming نداشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The disaster in Rangoon had touched off an extensive reorganization of the bureaucracy dealing with North-South and international affairs.
[ترجمه گوگل]فاجعه در رانگون سازماندهی مجدد گسترده ای را در بوروکراسی که با امور شمال-جنوب و بین المللی سروکار دارد، تحت تأثیر قرار داده بود
[ترجمه ترگمان]فاجعه ای که در رنگون دست به گریبان بود، تجدید سازمان دهی گسترده بوروکراسی با مسائل شمال - جنوب و بین المللی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Delta towns, and even Rangoon, came under threat.
[ترجمه گوگل]شهرهای دلتا و حتی رانگون در معرض تهدید قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]شهرهای دلتا و حتی رانگون نیز در معرض تهدید قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rangoon reacted to the charges by organising a vehement press campaign and restricting imports from its neighbour.
[ترجمه گوگل]رانگون با سازماندهی یک کمپین مطبوعاتی شدید و محدود کردن واردات از همسایه خود به این اتهامات واکنش نشان داد
[ترجمه ترگمان]رانگون در رنگون با سازمان دهی یک فعالیت مطبوعاتی شدید و محدود کردن واردات از کشور همسایه خود به این اتهامات واکنش نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We then send a sample to Rangoon for tests but his is number three.
[ترجمه گوگل]سپس نمونه ای را برای آزمایش به رانگون می فرستیم اما او شماره سه است
[ترجمه ترگمان]سپس یک نمونه را برای کسب آزمایش به رانگون می فرستیم، اما شماره او برابر با شماره سه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Risking a court-martial, he returned to Rangoon to join Chennault.
[ترجمه گوگل]او با خطر یک دادگاه نظامی، به رانگون بازگشت تا به چنولت بپیوندد
[ترجمه ترگمان]داره به یه دادگاه نظامی وارد می شه … او به Rangoon برگشت تا به Chennault ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Since last month four tow hi in Rangoon have reported bird flu cases.
[ترجمه گوگل]از ماه گذشته چهار نفر در رانگون موارد آنفولانزای پرندگان را گزارش کرده اند
[ترجمه ترگمان]از ماه گذشته چهار نفر در رنگون به بیماری آنفلوآنزای مرغی گزارش داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The old bus progressed to Rangoon at a gentle speed.
[ترجمه گوگل]اتوبوس قدیمی با سرعتی ملایم به سمت رانگون پیش رفت
[ترجمه ترگمان]این اتوبوس قدیمی به سرعت در حال پیشرفت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. While Chinese influence on Myanmar is increasing, Rangoon will be unlikely to become China's satellite state.
[ترجمه گوگل]در حالی که نفوذ چین بر میانمار در حال افزایش است، بعید است که رانگون به کشور اقماری چین تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]در حالی که تاثیر چین بر میانمار در حال افزایش است، تا رانگون که در کشور چین قرار دارند، به کشور چین تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 200 he arranged peace talks in Rangoon between the Karen National Union, led by the late Gen Saw Bo Mya, and a government delegation led by former Burmese Premier Gen Khin Nyunt.
[ترجمه گوگل]در سال 200 او مذاکرات صلحی را در رانگون بین اتحادیه ملی کارن به رهبری ژنرال فقید Saw Bo Mya و یک هیئت دولتی به رهبری ژنرال Khin Nyunt نخست وزیر سابق برمه ترتیب داد
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰، او مذاکرات صلح را در رنگون بین اتحادیه ملی کارن، به رهبری ژنرال late بو Mya و یک هیات دولتی به سرپرستی نخست وزیر سابق برمه، ژنرال Khin Nyunt ترتیب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Japanese aim to open the Bangkok - Rangoon section by the middle of May.
[ترجمه گوگل]ژاپنی ها قصد دارند تا اواسط ماه می بخش بانکوک - رانگون را باز کنند
[ترجمه ترگمان]هدف ژاپن افتتاح بخش بانکوک - رانگون تا وسط ماه مه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• former name of yangon (capital city of burma)
rangoon, also known as yangon, is the capital of burma and its largest city. population: 2,513,000 (1983).

پیشنهاد کاربران

بپرس