renaissance

/ˌrenəˈsɑːns//rɪˈneɪsns/

معنی: رنسانس
معانی دیگر: (r بزرگ) رنسانس، دوره ی باززایی علم و هنر در اروپا، باززایش، تولد مجدد، باززاد، نوزایی، دوره تجدد ادبی و فرهنگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a rebirth, renewal, or revival.
مشابه: revival

(2) تعریف: (cap.) a cultural movement in Europe, dating from the fourteenth to the seventeenth century, that begin with a revival of interest in classical Greek and Roman culture and learning and gave rise to the development of new forms and ideas in science, art, architecture, and literature (prec. by the).

- The works of the artists Michelangelo and Leonardo da Vinci were inspired by the Renaissance.
[ترجمه گوگل] آثار هنرمندان میکل آنژ و لئوناردو داوینچی از رنسانس الهام گرفته شده است
[ترجمه ترگمان] آثار هنرمندان میکلانژ و لیوناردو داوینچی از رنسانس الهام گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (cap.) this period in European history, which marks the end of the medieval period and the beginning of the modern period (prec. by the).
صفت ( adjective )
(1) تعریف: (cap.) pertaining to the artistic, intellectual, and architectural styles of ancient Greece and Rome which were revived in Europe primarily during the fifteenth and sixteenth centuries.

(2) تعریف: (cap.) relating to the cultural manifestations of the Renaissance.

جمله های نمونه

1. Her book captures the quintessence of Renaissance humanism.
[ترجمه گوگل]کتاب او ماهیت اومانیسم رنسانس را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]کتاب او عصاره انسان گرایی رنسانس را در برگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The theme of the conference is renaissance Europe.
[ترجمه گوگل]موضوع کنفرانس اروپای رنسانس است
[ترجمه ترگمان]موضوع کنفرانس اروپا رنسانس اروپا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Renaissance art is not really his province - he specializes in the modern period.
[ترجمه گوگل]هنر رنسانس واقعاً استان او نیست - او در دوره مدرن تخصص دارد
[ترجمه ترگمان]هنر رنسانس واقعا استانی نیست که در دوره معاصر تخصص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Popular art is experiencing a renaissance.
[ترجمه گوگل]هنر عامه پسند در حال تجربه یک رنسانس است
[ترجمه ترگمان]هنر مردمی دارد یک رنسانس را تجربه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some excerpts from a Renaissance mass are spatchcocked into Gluck's pallid Don Juan music.
[ترجمه گوگل]برخی از گزیده‌هایی از یک توده رنسانس در موسیقی دون‌ژوان رنگ‌آمیز گلوک قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]برخی از گزیده آثار سبک رنسانس به سبک موسیقی دون ژوان pallid گلوک سرازیر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His paintings prefigure the development of perspective in Renaissance art.
[ترجمه گوگل]نقاشی های او پیش از توسعه دیدگاه در هنر رنسانس است
[ترجمه ترگمان]نقاشی های او پیشرفت پرسپکتیو را در هنر رنسانس نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fry was a connoisseur of Renaissance art.
[ترجمه گوگل]فرای خبره هنر رنسانس بود
[ترجمه ترگمان]فرای یک هنر رنسانس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Architecturally, these churches reflected the impact of the Renaissance.
[ترجمه گوگل]از نظر معماری، این کلیساها منعکس کننده تأثیر رنسانس بودند
[ترجمه ترگمان]این کلیساها تاثیرات رنسانس را منعکس می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Folk music is currently enjoying a renaissance.
[ترجمه گوگل]موسیقی محلی در حال حاضر در حال لذت بردن از یک رنسانس است
[ترجمه ترگمان]موسیقی محلی در حال حاضر از یک رنسانس لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Opera in Britain is enjoying a long-awaited renaissance.
[ترجمه گوگل]اپرا در بریتانیا از رنسانس مورد انتظار لذت می برد
[ترجمه ترگمان]اپرا در بریتانیا از یک رنسانس طولانی مدت لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some of the Renaissance buildings are gorgeous.
[ترجمه گوگل]برخی از ساختمان های رنسانس بسیار زیبا هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از ساختمان های دوره رنسانس بسیار عالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Renaissance W door sits strangely with the Gothic.
[ترجمه گوگل]درب رنسانس W به طرز عجیبی با گوتیک می نشیند
[ترجمه ترگمان]در دوره رنسانس با سبک گوتیک به طرز عجیبی نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Renaissance must have been a very interesting time to have been alive.
[ترجمه گوگل]رنسانس باید زمان بسیار جالبی برای زنده بودن بوده باشد
[ترجمه ترگمان]رنسانس باید زمان بسیار جالبی بوده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To do so is perhaps to judge the Renaissance too much by present-day criteria.
[ترجمه گوگل]انجام این کار شاید قضاوت بیش از حد در مورد رنسانس با معیارهای امروزی باشد
[ترجمه ترگمان]انجام این کار شاید برای قضاوت درباره دوره رنسانس بیش از حد از معیارهای زمان حاضر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The renaissance was not destined to endure; predictably, it led to no enlightenment.
[ترجمه گوگل]مقدر نبود که رنسانس دوام بیاورد به طور قابل پیش بینی، منجر به هیچ روشنگری نشد
[ترجمه ترگمان]دوره رنسانس قرار نبود که آن را تحمل کند، همان طور که قابل پیش بینی بود، به هیچ روشنی منتهی نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنسانس (اسم)
renaissance

انگلیسی به انگلیسی

• (c. 1350-1600) revival of the arts and learning that began in italy and spread throughout europe (most often associated with the works of michelangelo, machiavelli, dante, and da vinci)
of or pertaining to the renaissance
rebirth, revival, renewal of life
the renaissance was the period in europe during the 14th, 15th, and 16th centuries during which there was a great revival of interest in art, literature, and learning.
when there is a renaissance, there is a revival of interest in a particular type of activity, especially in the arts.

پیشنهاد کاربران

a period between the 14th and 17th centuries.
باززایش
جنبش فرهنگی در اروپا که منجر به قدرت و پیشرفت کشورها شد
رنسانس ( به فرانسوی: Renaissance ) یا دورهٔ نوزایی یا دورهٔ نوزایش یا دوره تجدید حیات، جنبش فرهنگی مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلاب علمی، اصلاحات مذهبی و پیشرفت هنری در اروپا شد. دوران نوزایش، دوران گذار بین سده های میانه ( قرون وسطی ) و دوران جدید است. نخستین بار، واژهٔ رنسانس را فرانسوی ها در سده ۱۶ میلادی به کار بردند. آغاز دورهٔ نو زایش را در سدهٔ ۱۴ میلادی در شمال ایتالیا می دانند. این جنبش در سدهٔ ۱۵ میلادی، شمال اروپا را نیز فراگرفت. رنسانس، یک تحول ۳۰۰ساله است که از فلورانس در ایتالیا آغاز شد و به عصر روشنگری در اروپا انجامید.
...
[مشاهده متن کامل]

رنسانس در سال های ۱۳۰۰ میلادی از ایتالیا آغاز شد و در طول سه سده در سراسر اروپا انتشار یافت. به ندرت در دوره ای چنین کوتاه ازنظر تاریخی، رخدادهای گوناگونی به وقوع می پیوندد؛ حال آنکه این سده ها سرشار از تغییرات اساسی و فعالیت های بزرگ است. جهان امروزی نتیجهٔ همین فعالیت هاست، زیرا رنسانس پایه های اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدن های کنونی غرب را بنا نهاد.
دانش و هنر پیشرفت های عظیمی در ایتالیای سدهٔ ۱۵ و ۱۶ میلادی به وجود آوردند. این احیای فرهنگی به �رُنِسانس� ( یعنی �نوزایش� ) مشهور شده است. دانشمندان، سرایندگان و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام گرفتن از میراث روم و یونان، با دیدگانی تازه تر به جهان می نگریستند. نقاش ها به مطالعهٔ کالبد انسان پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوهٔ واقع گرایانه ای نقاشی می کردند. فرمانروایان، ساخت ساختمان ها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه به سرعت در سراسر اروپا گسترش یافت.
رنسانس در علوم
به تعبیری، دورهٔ رنسانس دورهٔ خردگرایی، ریاضیات، منطق و انسان مداری است. در این دوره کلیسا راهبری تحولات نوین فرهنگی را در دست می گیرد و یک جنبش مردم سالارانه به وجود می آید و پیشرفت علمی مطرح می شود و رنسانس به وجود می آید. در این دوره، ما شاهد اختراعات زیادی هستیم، مانند باروت، صنعت چاپ، دریانوردی، کشف قطب نما، اختراع تلسکوپ و. . دوران رنسانس برای اروپاییان عصر جدیدی بود سرشار از کامیابی های عظیم. بسیاری از افراد با ژان فرسنل موافق هستند. او در سال های آغازینِ سدهٔ ۱۵ میلادی چنین نوشت:
جهان چرخید. یکی از بزرگ ترین قاره های زمین، یعنی قارهٔ آمریکا، کشف شد… صنعت چاپ بذر دانش را کاشت. باروت، انقلابی در روش جنگ پدیدآورد. دست نوشته های باستانی احیا شد… این ها همگی گواه پیروزی عصر جدید ( رنسانس ) هستند.
نقش نهضت ترجمه بر رنسانس در علوم
در قرون ۱۲ و ۱۳ میلادی، نهضت ترجمهٔ کتب مسلمانان به طور گسترده ای در اروپا پدید آمد. این نهضت از پایه های اصلی رنسانس علمی و فکری و عامل اساسی رویکرد اروپاییان به علم و دانش بود. در این دوران، آثار مهمی در پزشکی همچون کتاب طب الملکی علی بن عباس اهوازی، کتاب الحاوی، دائرةالمعارف بزرگ طب، و قانون ابن سینا به عبری و لاتین ترجمه شد. موضوع دیگر مورد توجه مترجمان اروپایی، مباحث علم حساب ( arithmetic ) و هندسه بود. اولین آثاری که در این زمینه از عربی به لاتینی ترجمه شد کتاب های دانشمندان یونانی بود؛ مانند چهار مقاله اقلیدس و پانزده مقاله اصولی او و نیز کتاب الاربعه بطلمیوس ( Ptolemaios ) . اما به سرعت ترجمه تألیفات و شرح های دانشمندان مسلمان آغاز شد. از مهم ترین کتاب های ترجمه شده جبر و مقابله خوارزمی بود که آغازگر علم جبر در اروپا شد. این کتاب دو بار ترجمه شد با نام های Algebra و Liber Algorithmi ( یا کتاب خوارزمی ) ترجمه شد که هم اکنون بعضی نسخه های آن در دسترس است.
همچنین ترجمه گسترده از متون باستانی یونانی و لاتین بر اساس منابعی که در امپراتوری بیزانس موجود بود، انجام گرفت.

از نو زیستی، دوباره زیستی
تحولی شگرف

بپرس