sneering

جمله های نمونه

1. He's always sneering at my suggestions.
[ترجمه گوگل]او همیشه به پیشنهادهای من تمسخر می کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه به پیشنهاد من پوزخند می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I don't like that superior, sneering tone of his.
[ترجمه گوگل]من آن لحن برتر و تمسخر آمیز او را دوست ندارم
[ترجمه ترگمان]من از این لحن superior و ریشخند آمیز او خوشم نمی اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A half-paralysed white sneering fellow-rather handsome head, but eyes with a lot of lashes.
[ترجمه گوگل]نیم فلج سفید پوزخند، سر نسبتا خوش تیپ، اما چشمانی با مژه های فراوان
[ترجمه ترگمان]یک پسر نیمه بی هوش و نیمه بی هوش، اما چشمانی پر از مژه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Daily Express even printed a sneering open letter on the front page at the gall of a selector picking himself.
[ترجمه گوگل]روزنامه دیلی اکسپرس حتی یک نامه سرگشاده تمسخرآمیز را در صفحه اول در حالی که یک انتخاب کننده خودش را انتخاب می کرد چاپ کرد
[ترجمه ترگمان]دیلی اکسپرس حتی یک نامه سرگشاده با پوزخند زدن به روی صفحه اول را چاپ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And today sees his name used as a sneering synonym for the N-word-without-attitude toadying to whitey, and Mrs Stowe derided as that worst sort of white, the liberal sort.
[ترجمه گوگل]و امروز می بیند که نام او به عنوان مترادف تمسخر آمیز برای کلمه N-بدون نگرش به سفیدپوستان استفاده می شود، و خانم استو به عنوان بدترین نوع سفید، نوع لیبرال، مورد تمسخر قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]و امروز نام او را \"synonym sneering\" برای واژه \"N - بی attitude\" (whitey to)تلقی می کند، و خانم Stowe به عنوان بدترین نوع سفید، نوع لیبرال، به سخره گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is always sneering at me.
[ترجمه گوگل]او همیشه به من تمسخر می کند
[ترجمه ترگمان]او همیشه به من پوزخند می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That sneering young cub got taken down a peg or two on that occasion.
[ترجمه گوگل]آن توله جوان مسخره کننده به همین مناسبت یکی دو گیره پایین کشیده شد
[ترجمه ترگمان]این بچه young پوزخند می زد و یکی دو بار در آن فرصت به دست آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She gave him a sideways glance, with a sneering look on her face.
[ترجمه گوگل]با حالتی تمسخر آمیز به او نگاهی از پهلو انداخت
[ترجمه ترگمان]زن با نگاهی ریشخند آمیز به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I hate him . He's a drawling, sneering beast.
[ترجمه گوگل]ازش متنفرم او یک جانوری است که می کشد و تمسخر می کند
[ترجمه ترگمان] ازش متنفرم او یک حیوان کش دار و sneering است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This last with a sneering ring of triumph in it.
[ترجمه گوگل]این آخرین با یک حلقه پیروزی طعنه آمیز در آن است
[ترجمه ترگمان]این آخرین نشانه پیروزی بر آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The ladies'servant stood apart, with a sneering expression on his face.
[ترجمه گوگل]خادم خانم با حالتی تمسخر آمیز از هم جدا ایستاد
[ترجمه ترگمان]زن خدمتکار از هم جدا شد و با نگاهی ریشخند آمیز بر چهره اش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She glanced at him with a sneering expression.
[ترجمه گوگل]با حالتی تمسخر آمیز به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]زن با نگاهی ریشخند آمیز به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Soames smiled a sneering smile, and said, " I wish you luck! "
[ترجمه گوگل]سومز لبخندی تمسخر آمیز زد و گفت: برایت آرزوی موفقیت می کنم!
[ترجمه ترگمان]سومز لبخند تمسخرآمیزی زد و گفت: ای کاش موفق باشی! \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shen Cong - wen accomplished the sneering at urban world by the way of ironic narration strategy.
[ترجمه گوگل]شن کونگ - ون تمسخر به دنیای شهری را با راهبرد روایت کنایه آمیز انجام داد
[ترجمه ترگمان]شن Cong - ون با روشی که استراتژی داستان سرایی طعنه آمیز را نشان می دهد، ریشخند آمیز در دنیای شهری را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I don't buy the view that Hogarth is sneering at lovers here or expressing Puritan fear of the flesh.
[ترجمه گوگل]من این دیدگاه را نمی‌خرم که هوگارت در اینجا به عشاق تمسخر می‌کند یا ترس پیوریتنی از گوشت را ابراز می‌کند
[ترجمه ترگمان]من این منظره را که Hogarth در اینجا عاشقانه ریشخند می کند یا اظهار ترس Puritan از گوشت ندارد، قبول ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mocking, ridiculing, expressing scorn and contempt

پیشنهاد کاربران

تحقیر، اهانت
تحقیرآمیز ، ریشخند کننده، استهزا کننده

بپرس