stay out

پیشنهاد کاربران

به معنی بیرون ماندن است
دخالت نکردن.
بیرون ماندن
Stay out late
بیرون ماندن تا دیر وقت
نزدیک نشدن، دور ماندن، مداخله نکردن
بکش کنار !
Phrasal verb :
بیرون ماندن از منزل در ساعات عصر و پایان شب
بیرون رفتن
stay out with friends
بیرون رفتن با دوستان
دور ماندن، بیرون ماندن!
Please stay out until we are ready
لطفا بیرون بمانید تا ما حاضر بشیم.
Stay out of my life
از زندگی من دور بمان!
بیرون ماندن
ساکت ماندن

بپرس