scarred

جمله های نمونه

1. generations of students had scarred the walls of the school
نسل های متفاوتی از دانش آموزان دیوارهای دبستان را پر از خدشه کرده بودند.

2. His face was badly scarred by the fire.
[ترجمه گوگل]صورتش به شدت از آتش سوخته بود
[ترجمه ترگمان]صورتش بدجوری زخمی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The past has been scarred by countless mistrials and perversions of justice.
[ترجمه گوگل]گذشته توسط بی‌شماری و انحرافات عدالت زخمی شده است
[ترجمه ترگمان]گذشته توسط mistrials بی شمار و انحراف اخلاقی، از بین رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cut on her face scarred over finally.
[ترجمه گوگل]بریدگی صورتش در نهایت زخمی شد
[ترجمه ترگمان]زخم روی صورتش بالاخره زخمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The arena was scarred by deep muddy ruts.
[ترجمه گوگل]عرصه توسط شیارهای عمیق گل آلود زخمی شده بود
[ترجمه ترگمان]ورزشگاه از چاله های پر از گل و لای افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His face was badly scarred after the car accident.
[ترجمه گوگل]صورتش بعد از تصادف اتومبیل به شدت زخمی شده بود
[ترجمه ترگمان]بعد از تصادف اتومبیل صورتش بدجوری زخم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The accident scarred him for life .
[ترجمه گوگل]تصادف او را مادام العمر زخمی کرد
[ترجمه ترگمان]تصادف او را از زندگی پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His hands were badly scarred by the fire.
[ترجمه گوگل]دستانش به شدت از آتش زخمی شده بود
[ترجمه ترگمان]دست هایش بدجوری زخمی شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was profoundly scarred by her father's suicide.
[ترجمه گوگل]او از خودکشی پدرش به شدت زخمی شده بود
[ترجمه ترگمان]او از خودکشی پدرش سخت رنجیده خاطر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their minds were scarred with bitterness.
[ترجمه گوگل]ذهنشان از تلخی زخمی شده بود
[ترجمه ترگمان]ذهنشان از تلخی پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The accident left him permanently scarred.
[ترجمه گوگل]این تصادف او را برای همیشه زخمی کرد
[ترجمه ترگمان]تصادف او را به طور دائم جای زخم گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He showed his scarred arm.
[ترجمه گوگل]بازوی زخمی اش را نشان داد
[ترجمه ترگمان]بازوی شکسته اش را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She was both physically and mentally scarred by the accident.
[ترجمه گوگل]او در اثر این تصادف هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی آسیب دیده بود
[ترجمه ترگمان]او هم از نظر جسمی و هم از لحاظ ذهنی، براثر حادثه زخمی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She may have been scarred for life.
[ترجمه گوگل]او ممکن است مادام العمر زخم شده باشد
[ترجمه ترگمان]ممکنه تو زندگیش جای زخم داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The land was scarred with bomb craters.
[ترجمه گوگل]زمین با دهانه های بمب زخمی شده بود
[ترجمه ترگمان]زمین با گودال های ناشی از بمباران زخمی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• marked with a scar, having a permanent marking on the skin

پیشنهاد کاربران

زخمی
زخم دیده مثلا در متن to support scarred generation after pandemic، حمایت از نسل زخم دیده
زخم خورده، ضربه خورده از، زخمی، اسیب و زخم خورده ازکسی یا چیزی
زخم خورده

بپرس