scores

جمله های نمونه

1. scores made by a piston on a cylinder
خط افتادگی سیلندر توسط پیستون

2. scores made on ice by skates
خراشیدگی هایی که توسط کفش بر روی یخ ایجاد شده است

3. scores of people were arrested
افراد زیادی بازداشت شدند.

4. overtime scores were 12 and 15
امتیازات وقت اضافی عبارت بودند از 12 و 15.

5. test scores
نمرات امتحانی

6. each basket scores two points
هر بار که توپ داخل حلقه می شود دو پوئن دارد.

7. to settle scores with somebody
به حساب کسی رسیدن

8. on more scores than one
به دلایل متعدد

9. a bomb that scores a direct hit
بمبی که مستقیما به هدف می خورد

10. there were cuts and scores all over the leather bag
کیف چرمی پر از بریدگی و خراشیدگی بود.

11. at the end of the game, the two teams' scores were even
در پایان مسابقه امتیاز هر دو تیم برابر بود.

12. they took advantage of the situation to settle old scores
آنها برای تلافی کردن از فرصت استفاده کردند.

13. Test scores vary from school to school .
[ترجمه گوگل]نمرات آزمون از مدرسه ای به مدرسه دیگر متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نمرات آزمون از مدرسه به مدرسه متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I will win the game on more scores than one.
[ترجمه گوگل]من بازی را با امتیازهای بیشتر از یک برنده خواهم شد
[ترجمه ترگمان]من بیشتر از یک برنده بازی خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He quitted all scores with his friend.
[ترجمه گوگل]او با دوستش تمام نمره ها را رها کرد
[ترجمه ترگمان]او همه امتیازات را با دوست خود ترک گفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Congress as an institution scores low in public opinion polls.
[ترجمه گوگل]کنگره به عنوان یک نهاد در نظرسنجی های عمومی نمرات پایینی دارد
[ترجمه ترگمان]کنگره به عنوان یک موسسه امتیازات نسبتا پایینی در نظرسنجی های افکار عمومی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. They fled the country by scores.
[ترجمه گوگل]آنها با تعداد زیادی از کشور فرار کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با امتیاز از کشور فرار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The police pulled in scores of protesters during the demonstration.
[ترجمه گوگل]پلیس در جریان این تظاهرات تعداد زیادی از معترضان را تحت فشار قرار داد
[ترجمه ترگمان]پلیس در طی این تظاهرات تعداد زیادی از معترضان را دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large number, many, several

پیشنهاد کاربران

اجرا
( به صورت جمع ) فراوان، انبوه
تعداد زیاد
گل می زند
Iran's taremi scores as Porto beats Gil Vicente
Beats شکست میخورد
نمرات، امتیازات
گروهی از، دسته ای از، آنهمه، مقدار زیاد، آن میزان
نمرات
صدها
scores of people = صدها تن
نتایج
امتیازات ؛ نمرات
شماری ( از )
امتیازات
حساب ، نتیجه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس