set loose


آزاد کردن (از اسارت یا تله یا گرفتاری و غیره)، رهایی بخشیدن

جمله های نمونه

1. In charge of 60 diseases he can set loose on mankind.
[ترجمه گوگل]او می تواند 60 بیماری را بر سر بشر رها کند
[ترجمه ترگمان]او مسئول ۶۰ بیماری است که می تواند بر روی بشر آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Prisoners of war were all set loose.
[ترجمه گوگل]اسیران جنگی همه آزاد شدند
[ترجمه ترگمان]زندانیان جنگ همه جا رها شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His resignation set loose a flood of rumors as to who his successor would be.
[ترجمه گوگل]استعفای او سیل شایعات را در مورد اینکه جانشین او چه کسی خواهد بود، به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]استعفای او باعث شد که شایعاتی مبنی بر اینکه جانشین او چه کسی خواهد بود، رها شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Job growth may also set loose what economists call "shadow demand".
[ترجمه گوگل]رشد شغل ممکن است آنچه را که اقتصاددانان «تقاضای سایه» می‌نامند، از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]رشد شغلی نیز می تواند آنچه را که اقتصاددانان \"تقاضای سایه\" می نامند رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why didn't you tell me she'd been set loose?
[ترجمه گوگل]چرا به من نگفتی او آزاد شده است؟
[ترجمه ترگمان]چرا به من نگفتی که اون آزاد شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A scientist modeled on J. Robert Oppenheimer set loose the machines, but also sparked life in the numbered doll heroes (including voiced by Elijah Wood).
[ترجمه گوگل]دانشمندی با الگوبرداری از جی رابرت اوپنهایمر ماشین‌ها را شل کرد، اما همچنین جرقه‌ای برای زندگی در قهرمانان عروسک شماره‌دار (از جمله با صداپیشگی الیجا وود) ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]دانشمندی که در جی (رابرت اوپنهایمر)ماشین ها را رها کرد، اما همچنین باعث جرقه زدن زندگی در تعداد قهرمانان عروسکی شده (از جمله by وود)شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her death, like Daddy's, must have set loose contradictory feelings in Mother.
[ترجمه گوگل]مرگ او، مانند بابا، باید احساسات متناقضی را در مادر ایجاد کرده باشد
[ترجمه ترگمان]مرگ او، مثل بابا، باید احساسات متضادی را در مادر برانگیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They set loose in a traveling boat.
[ترجمه گوگل]آنها در یک قایق مسافرتی رها شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک قایق سفری آزاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I set loose the bird, and it immediately flew away.
[ترجمه گوگل]پرنده را رها کردم و بلافاصله پرواز کرد
[ترجمه ترگمان]پرنده را رها کردم و بلافاصله پرواز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. More than 50, 000 minks were set loose in the area last weekend, after raids by suspected animal rights activists on two fur farms.
[ترجمه گوگل]بیش از 50000 راسو آخر هفته گذشته پس از یورش فعالان مظنون به حقوق حیوانات در دو مزرعه خز در این منطقه رها شدند
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته، پس از حملات به فعالان حقوق حیوانات در دو مزرعه خز، بیش از ۵۰ هزار minks در این منطقه آزاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Next, I set loose the Blade Fly, whose razor pincers make for nasty weapons.
[ترجمه گوگل]بعد، Blade Fly را که تیغ‌های آن برای سلاح‌های ناخوشایند می‌سازد، شل کردم
[ترجمه ترگمان]بعد، مگسی را که razor به خاطر سلاح های کثیف است رها کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The team set loose the malicious software on a quarantined computer, recording all the files and strings of instructions (processes) created and modified by the malware.
[ترجمه گوگل]تیم، نرم‌افزار مخرب را بر روی یک رایانه قرنطینه‌شده تنظیم کرد و تمام فایل‌ها و رشته‌های دستورالعمل‌ها (فرآیندها) ایجاد شده و اصلاح شده توسط بدافزار را ضبط کرد
[ترجمه ترگمان]تیم نرم افزار مخرب را بر روی یک کامپیوتر قرنطینه باز کرد، همه پرونده ها و رشته های دستورها (فرآیندها)ایجاد شده توسط malware را ثبت و اصلاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such crazed banthas are set loose in the desert.
[ترجمه گوگل]چنین بانتاهای دیوانه ای در بیابان رها می شوند
[ترجمه ترگمان]این banthas دیوانه در صحرا سست شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fanatics such as Obispal were invaluable; yet they were akin to bulls set loose in china shops.
[ترجمه گوگل]متعصبانی مانند اوبیسپال بسیار ارزشمند بودند با این حال آنها شبیه گاوهای نر بودند که در مغازه های چینی آزاد می شوند
[ترجمه ترگمان]fanatics مانند گاوه ای نر بسیار با ارزش بودند، با این حال مثل گاوه ای نر در مغازه های چینی رها شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• release, set free

پیشنهاد کاربران

بپرس