shopwindow

جمله های نمونه

1. The salesclerks ranged the goods in good order in the shop-windows.
[ترجمه گوگل]فروشنده ها اجناس را با نظم خوبی در ویترین مغازه ها مرتب می کردند
[ترجمه ترگمان]salesclerks کالاها را به سفارش خوبی در ویترین مغازه قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The little child stared at the toys in the shop-window.
[ترجمه گوگل]کودک کوچک به اسباب بازی های ویترین مغازه خیره شد
[ترجمه ترگمان]کودک کوچک به اسباب بازی های ویترین مغازه خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All the same, she put a little more plastic holly in the shop-window.
[ترجمه گوگل]با این حال، او کمی بیشتر هالی پلاستیکی را در ویترین مغازه گذاشت
[ترجمه ترگمان]در تمام این مدت، هالی یک تکه کوچک پلاستیکی کوچک در ویترین مغازه گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The shop assistant, staring idly through his shop-window, saw the school bus approaching its stop, through almost blinding rain.
[ترجمه گوگل]شاگرد مغازه که بیکار از ویترین مغازه اش خیره شده بود، اتوبوس مدرسه را دید که در میان باران تقریباً کور به ایستگاه نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]شاگرد مغازه که بی هدف به ویترین مغازه نگاه می کرد، اتوبوس مدرسه را دید که نزدیک می شد و از میان باران کور کننده نزدیک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So many shop-window dummies, suddenly bereft of all life.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آدمک‌های ویترین مغازه‌ها که ناگهان از همه زندگی محروم می‌شوند
[ترجمه ترگمان]پس ناگهان از تمام زندگی محروم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The shopwindow display is calculated for effect.
[ترجمه گوگل]نمایش ویترین مغازه برای اثر محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]نمایش shopwindow برای تاثیر محاسبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Various goods were displayed in the shopwindow .
[ترجمه گوگل]اجناس مختلف در ویترین مغازه به نمایش گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]کالاهای گوناگونی در the به نمایش گذاشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Maternity and child welfare programmes are the shopwindow on a nation's health services.
[ترجمه گوگل]برنامه های رفاه مادر و کودک ویترین خدمات بهداشتی یک کشور است
[ترجمه ترگمان]برنامه های رفاهی و رفاهی کودکان در خدمات بهداشت و سلامت یک کشور نقش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's snowing out of shopwindow, snow flakes dancing in the air.
[ترجمه گوگل]از ویترین مغازه برف می بارد، دانه های برف در هوا می رقصند
[ترجمه ترگمان]برف می بارد، برف برف در هوا می رقصند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then never walk close to its shopwindow .
[ترجمه گوگل]سپس هرگز به ویترین آن نزدیک نشوید
[ترجمه ترگمان] پس دیگه هیچوقت به \"shopwindow\" نزدیک نشو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Be in the world of Europe rice eggplant, only high grade and conspicuous watch just can be revealed at even more in the advanced shopwindow of 130 countries.
[ترجمه گوگل]بادمجان برنجی در جهان اروپا باشید، فقط ساعت با درجه بالا و برجسته را می‌توانید در ویترین فروشگاه پیشرفته 130 کشور با قیمتی بیشتر نشان دهید
[ترجمه ترگمان]در جهان بادمجان برنج اروپا وجود داشته باشد، تنها با درجه بالا و مشاهده دقیق تنها می توان آن را در کشورهای پیشرفته ۱۳۰ کشور آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. " that lady replies, "There is to set the cap that has safflower blue part of a historical period in your shopwindow.
[ترجمه گوگل]آن خانم پاسخ می دهد: «باید کلاهی را که قسمتی از یک دوره تاریخی آبی گلرنگ دارد، در ویترین مغازه خود قرار دهید
[ترجمه ترگمان]آن بانو پاسخ می دهد: \" باید سرپوش را تنظیم کنیم که بخش آبی یک دوره تاریخی را در shopwindow داشته باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tom: I think my wife may favor the sweater in the shopwindow .
[ترجمه گوگل]تام: من فکر می کنم همسرم ممکن است طرفدار ژاکت در ویترین مغازه باشد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که همسرم ممکنه به خاطر این ژاکت توی \"shopwindow\" باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To beauty hair industry, the network becomes their very good fictitious shopwindow to reveal, and this fictitious space is infinite and vast, consequence cannot be estimated.
[ترجمه گوگل]برای صنعت زیبایی مو، شبکه تبدیل به ویترین ساختگی بسیار خوب آنها می شود و این فضای ساختگی بی نهایت و وسیع است، نتیجه آن را نمی توان تخمین زد
[ترجمه ترگمان]برای صنعت موی زیبایی، شبکه تبدیل به shopwindow فرضی بسیار خوب آن ها می شود تا آشکار شود، و این فضای فرضی نامحدود و وسیع است، درنتیجه نمی تواند تخمین زده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• window of a shop, store window in which merchandise is displayed
display window of a store

پیشنهاد کاربران

بپرس