simulacrum

/ˌsɪmjʊˈleɪkrəm//ˌsɪmjʊˈleɪkrəm/

معنی: خیال، شبح، تمثال، صورت خیالی، نمودناک، شباهت وهمی، شباهت ریایی، شباهتتصنعی
معانی دیگر: تصویر، فرتور، وانمودگر، تظاهر، ریاکاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: simulacra
(1) تعریف: a likeness or semblance of something.
مشابه: likeness

(2) تعریف: something slightly or vaguely resembling something else; poor or fraudulent imitation.

جمله های نمونه

1. His outer housing alone presented astonishing simulacrum in the relaxed pose of the back and shoulders, the realistic voicings.
[ترجمه گوگل]محفظه بیرونی او به تنهایی شبیه سازی شگفت انگیزی را در حالت آرام پشت و شانه ها، صداهای واقع گرایانه ارائه می کرد
[ترجمه ترگمان]خانه های بیرونی او به تنهایی در حالت سست و راحت پشت و شانه و the واقع گرایانه حیرت انگیز به نمایش گذاشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From the first, our face is a simulacrum, captured in and by the image.
[ترجمه گوگل]از اول، صورت ما شبیه‌سازی است که در تصویر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]از همان ابتدا، صورت ما یک simulacrum است که در داخل و کنار تصویر گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For the face as simulacrum can only refer us to yet another image, there being no true face behind the mask.
[ترجمه گوگل]زیرا چهره به عنوان شبیه‌سازی تنها می‌تواند ما را به تصویر دیگری ارجاع دهد، هیچ چهره واقعی پشت ماسک وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]برای صورتی که simulacrum تنها می تواند ما را به تصویر دیگری ارجاع دهد، چهره واقعی پشت این ماسک وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lit in this way a room is a simulacrum of a dream world.
[ترجمه گوگل]اتاقی که به این شکل روشن می‌شود، شبیه‌سازی دنیای رویایی است
[ترجمه ترگمان]در این راه، یک اتاق به صورت یک شبح به یک دنیای رویایی شباهت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Put simply, a simulacrum is an identical copy without an original.
[ترجمه گوگل]به زبان ساده، یک شبیه‌سازی یک کپی یکسان بدون نسخه اصلی است
[ترجمه ترگمان]به عبارت ساده تر یک کپی یک کپی یک سان بدون یک نسخه اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But Lodge's Rummidge, that reductive simulacrum of Birmingham, was too obviously a conceit for his fictional games.
[ترجمه گوگل]اما لاج رامیدج، آن شبیه‌سازی تقلیل‌دهنده بیرمنگام، آشکارا برای بازی‌های تخیلی‌اش غرورآفرین بود
[ترجمه ترگمان]اما Rummidge's Lodge، که simulacrum reductive بیرمنگام بود، برای بازی های خیالی خود بسیار بدیهی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now that's the kind of hyperreal simulacrum I'd have paid good money to watch.
[ترجمه گوگل]حالا این همان شبیه سازی هایپررئال است که برای تماشای آن پول خوبی می پرداختم
[ترجمه ترگمان]این طور است که من پول خوبی برای تماشا دادن دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It all adds up to a simulacrum of French village life – but without the tedium, because you are in the epicentre of civilisation.
[ترجمه گوگل]همه اینها شبیه به زندگی روستایی فرانسوی است - اما بدون خستگی، زیرا شما در مرکز تمدن هستید
[ترجمه ترگمان]همه اینها به یک simulacrum زندگی روستایی فرانسوی اضافه می شود - اما بدون تحمل ناپذیری، چون شما در مرکز تمدن قرار دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Simulacrum of signs has attracted wide attention in the present society full of information.
[ترجمه گوگل]شبیه سازی نشانه ها در جامعه پر اطلاعات کنونی توجه گسترده ای را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]ظهور علایم توجه زیادی را به جامعه حاضر پر از اطلاعات جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Baudrillard Shit is no longer possible, only the simulacrum of shit.
[ترجمه گوگل]شیت بودریار دیگر ممکن نیست، فقط شبیه سازی شیت است
[ترجمه ترگمان]لعنتی دیگه امکان پذیر نیست، فقط یک simulacrum لعنتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unlike Spell Reflection, Dark Simulacrum does not cancel the incoming spell.
[ترجمه گوگل]برخلاف Spell Reflection، Dark Simulacrum طلسم ورودی را لغو نمی کند
[ترجمه ترگمان]بر خلاف بازتاب هجی کردن، simulacrum تاریک، افسون ورود را باطل نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You might think that technology could provide a simulacrum of nature with all the bad parts scrubbed out.
[ترجمه گوگل]ممکن است فکر کنید که فناوری می‌تواند شبیه‌سازی طبیعت را با تمام قسمت‌های بد پاک شده ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است فکر کنید که تکنولوژی می تواند نوعی از طبیعت را با تمام قسمت های بد شسته شده فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mine is a simulacrum for life, a reflection on experience and a metaphor for understanding my existence.
[ترجمه گوگل]مال من شبیه سازی برای زندگی، تأملی در تجربه و استعاره ای برای درک وجود من است
[ترجمه ترگمان]زندگی من برای زندگی، بازتاب تجربه و یک استعاره برای درک هستی من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dark Simulacrum (level 8: The death knight strikes a target, applying a debuff that allows the death knight to copy the opponent's next spell cast and unleash it.
[ترجمه گوگل]Dark Simulacrum (سطح 8: شوالیه مرگ به هدف می زند، با استفاده از یک دباف که به شوالیه مرگ اجازه می دهد طلسم بعدی حریف را کپی کرده و آن را آزاد کند
[ترجمه ترگمان]شوالیه مرگ (سطح ۸: شوالیه مرگ به یک هدف حمله می کند و a را به کار می گیرد که به شوالیه اجازه می دهد تا افسون بعدی حریف را تقلید کند و آن را آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیال (اسم)
illusion, fiction, impression, vision, apparition, deliberation, intention, guess, thought, design, fancy, idea, notion, imagination, phantom, ghost, mind, meditation, plan, whim, whim-wham, reverie, cogitation, hallucination, figment, dream, simulacrum, spectrum, fantom, speculation, phantasma, wraith

شبح (اسم)
apparition, target, phantom, ghost, silhouette, specter, sprite, spook, caddy, simulacrum, eidolon, spectrum, fantom, phantasm, phantasma, umbra, wraith

تمثال (اسم)
representation, image, picture, effigy, statue, icon, simulacrum

صورت خیالی (اسم)
simulacrum

نمودناک (اسم)
simulacrum

شباهت وهمی (اسم)
simulacrum

شباهت ریایی (اسم)
simulacrum

شباهت تصنعی (اسم)
simulacrum

انگلیسی به انگلیسی

• likeness, image, representation; semblance, something that somewhat resembles something else

پیشنهاد کاربران

بپرس