skit

/ˈskɪt//skɪt/

نمایش کوتاه (و معمولا شاد)، شادمایش کوتاه، هجو ادبی، مسخره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a short, usu. humorous theatrical sketch.
مشابه: sketch

(2) تعریف: a short humorous or satirical literary piece.

جمله های نمونه

1. The comic skit sent up the foolishness of young men in love.
[ترجمه گوگل]طرح طنز حماقت مردان جوان عاشق را به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]آن قطعه فکاهی اشعار فکاهی مردان جوان را به عشق فرا خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I thought the skit on politicians was really funny.
[ترجمه گوگل]من فکر می‌کردم که طرح روی سیاستمداران واقعا خنده‌دار بود
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم اون skit سیاسی واقعا خنده دار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the first skit, a second-rate star is organizing a Wild West charity benefit.
[ترجمه گوگل]در طرح اول، یک ستاره درجه دو در حال سازماندهی کمک خیریه غرب وحشی است
[ترجمه ترگمان]در اولین قطعه فکاهی، یک ستاره درجه دو به نفع خیریه غرب وحشی سازماندهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. W : The granny in this skit is one example. How hard she tries to learn English!
[ترجمه گوگل]W: مادربزرگ در این طرح یک نمونه است چقدر برای یادگیری انگلیسی تلاش می کند!
[ترجمه ترگمان]W: مادربزرگم در این قطعه فکاهی یک نمونه است چه قدر تلاش می کند زبان انگلیسی را بیاموزد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The second skit will bring you into the world of animals, taking place in a farm.
[ترجمه گوگل]طرح دوم شما را وارد دنیای حیوانات می کند که در یک مزرعه اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]دومین قطعه هجو شما را به دنیای حیوانات تبدیل می کند که در یک مزرعه در حال رخ دادن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the skit Molly's friends Bill, Mary, and Tim played the parts of teenagers who smoked.
[ترجمه گوگل]در این بازی دوستان مالی، بیل، مری و تیم نقش نوجوانانی را بازی کردند که سیگار می کشیدند
[ترجمه ترگمان]در آن قطعه فکاهی، دوستان مالی، بیل، مری و تیم بخش هایی از نوجوانانی که سیگار می کشیدند را بازی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They performed a skit to amuse the crowd.
[ترجمه گوگل]آنها برای سرگرم کردن جمعیت یک طرح اجرا کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط یک قطعه فکاهی برای سرگرم کردن جمعیت انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The grandpa in this skit is one example. How hard he tries to learn English!
[ترجمه گوگل]پدربزرگ در این طرح یک نمونه است چقدر برای یادگیری زبان انگلیسی تلاش می کند!
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ در این قطعه فکاهی یک نمونه است چه قدر تلاش می کند زبان انگلیسی بیاموزد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Every skit in our class show was loudly applauded, from the opening scene to the finale.
[ترجمه گوگل]هر اسکیت در نمایش کلاس ما با صدای بلند تشویق می شد، از صحنه افتتاحیه تا پایان
[ترجمه ترگمان]هر قطعه فکاهی از نمایش های کلاس ما با صدای بلند کف زدند و از صحنه باز به قسمت آخر دست زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Using new words to skit is a great way to study English.
[ترجمه گوگل]استفاده از کلمات جدید برای اسکیت یک راه عالی برای مطالعه زبان انگلیسی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از کلمات جدید به هجو ادبی راه خوبی برای مطالعه انگلیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Group Skit: the legal disputes on the journey to the West, by Polytechnic University.
[ترجمه گوگل]طرح گروهی: اختلافات حقوقی در سفر به غرب، توسط دانشگاه پلی تکنیک
[ترجمه ترگمان]گروه skit: اختلاف حقوقی در سفر به غرب توسط دانشگاه پلی تکنیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. a skit on daytime TV programmes.
[ترجمه گوگل]تصویری از برنامه های تلویزیونی در طول روز
[ترجمه ترگمان]یک قطعه هجو در برنامه های تلویزیون روز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The er ren zhuan, or two - skit, has gained in popularly among the Chinese recently.
[ترجمه گوگل]er ren zhuan یا دو - skit اخیراً در بین چینی ها محبوبیت پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]این دو قطعه فکاهی یا دو قطعه فکاهی به تازگی در میان مردم چین به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There's a classic comedy skit from Eddie Izzard about England getting taken by surprise by the Germans in World War II.
[ترجمه گوگل]یک طرح کمدی کلاسیک از ادی ایزارد در مورد غافلگیر شدن انگلستان توسط آلمانی ها در جنگ جهانی دوم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک هجو ادبی کلاسیک از ادی Izzard درباره انگلستان وجود دارد که توسط آلمان ها در جنگ جهانی دوم غافلگیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• short play, theatrical sketch (usually humorous); short humorous literary piece
a skit is a short performance in which actors make fun of people, events, or types of literature by imitating them.

پیشنهاد کاربران

به استنداپ کمدی هم گفته میشه.
مسخره بازی
نمایش کوتاه

بپرس