slipperiness


لیزی، لغزانی، بی ثباتی

جمله های نمونه

1. He has also displayed a worrying, somewhat Clintonian slipperiness on difficult issues, both trivial (whether he would wear a flag-pin) and significant (whether he would talk to rogue states).
[ترجمه گوگل]او همچنین یک لغزش نگران‌کننده و تا حدودی کلینتونی در مورد مسائل دشوار، هم پیش پا افتاده (این که آیا او یک سنجاق پرچم می‌پوشد) و هم مهم (این که آیا با کشورهای سرکش صحبت می‌کند) از خود نشان داده است
[ترجمه ترگمان]او همچنین نگرانی خود را نسبت به مسائل دشوار، هم جزئی و هم بی اهمیت نشان داده است (چه او یک علامت پرچم به سر خواهد آورد)و قابل توجه (چه او با کشورهای سرکش صحبت کند)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A slipperiness additive to modify the performance of friction LSDs and aid differential break-in.
[ترجمه گوگل]یک افزودنی لغزنده برای اصلاح عملکرد LSDهای اصطکاکی و کمک به شکستن دیفرانسیل
[ترجمه ترگمان]یک افزودنی برای اصلاح عملکرد of اصطکاک و شکست تفاضلی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. IceCube takes advantage of neutrinos' slipperiness, using Earth as a filter of more interactive particles.
[ترجمه گوگل]IceCube از لغزنده بودن نوترینوها استفاده می کند و از زمین به عنوان فیلتر ذرات تعاملی بیشتر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]IceCube از نوترینوها slipperiness استفاده می کند و از زمین به عنوان فیلتر ذرات تعاملی بیشتر استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Elastic mat: The degree of elasticity and slipperiness of the mat must be approved by the WTF before the competition.
[ترجمه گوگل]تشک الاستیک: میزان کشسانی و لغزنده بودن تشک باید قبل از مسابقه توسط WTF تایید شود
[ترجمه ترگمان]mat انعطاف پذیر: درجه کشش و کشش پایه باید قبل از مسابقه توسط the تایید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Th is product contains no slipperiness additives, producing faster shifts and quicker lock-up.
[ترجمه گوگل]این محصول حاوی هیچ افزودنی لغزنده ای نیست و باعث ایجاد تغییرات سریعتر و قفل شدن سریعتر می شود
[ترجمه ترگمان]این محصول حاوی هیچ ماده افزودنی slipperiness، تولید شیفت سریع تر و قفل سریع تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not suitable for use in synchro mesh gearboxes due to the extreme slipperiness.
[ترجمه گوگل]به دلیل لغزنده بودن زیاد، برای استفاده در گیربکس های مش سینکرو مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]برای استفاده در شبکه synchro gearboxes به علت to شدید مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Not suitable for synchro mesh gearbox use, as the extreme slipperiness can cause gear clash.
[ترجمه گوگل]برای استفاده از گیربکس مش سینکرو مناسب نیست، زیرا لغزندگی شدید می تواند باعث برخورد دنده شود
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از جعبه دنده mesh مناسب نیست، چون the شدید می تواند موجب برخورد دنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being slippery; deceitfulness, trickiness; instability, uncertainty

پیشنهاد کاربران

هر آنچه نتوان با قطعیت درباره اش صحبت کرد و یا نظر داد
1 - لغزنده 2 - لغزندگی 3 - لیز
لغزش، اشتباه، فریبندگی
لیزی، لغزانی، بی ثباتی

بپرس