sought

/sɔːt//sɔːt/

معنی: مطلوب
معانی دیگر: زمان گذشته و اسم مفعول: seek، گذشته وقسمت سوم kees

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past tense and past participle of seek.

جمله های نمونه

1. he sought the king's permission
او از شاه اجازه می خواست.

2. because of misadventure we have sought refuge here
از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

3. Love sought is good, but given unsought is better. William Shakespeare
[ترجمه مجتبی محمدی] عشق بدست آمده با زحمت و پیجویی به، اما بی زحمت بهتر
|
[ترجمه گوگل]عشق به دنبال خوب است، اما با توجه به ناخواسته بهتر است ویلیام شکسپیر
[ترجمه ترگمان]عشق به دنبال خوب است، اما با توجه به unsought بهتر است ویلیام شکسپیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Love sought is good, but give unsought is better.
[ترجمه مهدیس] طلبیدن عشق خوب است ولی عشق نطلبیده بهتر است.
|
[ترجمه هلیا] جست و جو کردن عشق خوب است، ولی بی قید عشق ورزیدن بهتر است
|
[ترجمه گوگل]عشق به دنبال خوب است، اما ناخواسته دادن بهتر است
[ترجمه ترگمان]عشق به دنبال خوب است، اما به unsought بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He sought vainly for the answer.
[ترجمه گوگل]او بیهوده به دنبال پاسخ بود
[ترجمه ترگمان]بی هوده دنبال جواب می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We sought long and hard but found no answer.
[ترجمه مهدیس] ما برای مدت طولانی و به سختی جستجو کردیم ولی پاسخی نیافتیم.
|
[ترجمه مجتبی محمدی] طولانی وسخت جستجو کردیم اما پاسخی نیافتیم.
|
[ترجمه گوگل]خیلی دنبالش رفتیم اما جوابی نیافتیم
[ترجمه ترگمان]دراز و سخت جستجو کردیم اما جوابی پیدا نکردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She claims she never sought the limelight.
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که هرگز به دنبال کانون توجه نبوده است
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که هرگز به دنبال جلب توجه نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With equal passion I have sought knowledge. I have wished to understand the hearts of men. I have wished to know why the stars shine. And I have tried to apprehend the Pythagorean power by which number holds sway above the flux. A little of this, but not much, I have achieved.
[ترجمه گوگل]با همان اشتیاق به دنبال دانش بوده ام آرزو کرده ام که دل آدم ها را بفهمم آرزو داشتم بدانم چرا ستاره ها می درخشند و من سعی کرده ام قدرت فیثاغورثی را درک کنم که به وسیله آن عدد بالاتر از شار نوسان دارد کمی از این، اما نه زیاد، به دست آورده ام
[ترجمه ترگمان]با همان شور و هیجانی که در پی دانستن آن هستم دلم می خواست قلب آدم ها را درک کنم می خواهم بدانم چرا ستاره ها می درخشند و من هم سعی کرده ام نیرویی نامریی را که در آن بر فراز the قرار دارد به تصرف درآورده باشم کمی از این، اما نه زیاد، به من دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We sought an answer to the question, but couldn't find one.
[ترجمه گوگل]ما به دنبال پاسخی برای این سوال بودیم، اما نتوانستیم پاسخی برای آن پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به این سوال جواب دادیم، اما نتونستیم یکی پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dictator sought to aggrandise himself by new conquests.
[ترجمه گوگل]دیکتاتور در پی آن بود که با فتوحات جدید خود را بزرگ کند
[ترجمه ترگمان]دیکتاتور به دنبال تصرف مجدد خود با فتوحات تازه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Marshall Plan sought to regenerate the shattered Europe of 194
[ترجمه گوگل]طرح مارشال به دنبال بازسازی اروپای متلاشی شده 194 بود
[ترجمه ترگمان]طرح مارشال به دنبال بازسازی اروپا از (۱۹۴)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He sought oblivion in a bottle of whisky.
[ترجمه گوگل]او به دنبال فراموشی در یک بطری ویسکی بود
[ترجمه ترگمان]به دنبال فراموشی در یک بطری ویسکی می گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Six journalists sought to challenge in court the legality of the ban on broadcasting.
[ترجمه گوگل]شش روزنامه‌نگار خواستند قانونی بودن ممنوعیت پخش رادیو و تلویزیون را در دادگاه به چالش بکشند
[ترجمه ترگمان]شش روزنامه نگار به دنبال چالش کشیدن در دادگاه قانونی بودن ممنوعیت پخش برنامه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Illegal immigrants found/sought/took sanctuary in a local church.
[ترجمه گوگل]مهاجران غیرقانونی در کلیسایی محلی یافتند/جستجویند/محفظه گرفتند
[ترجمه ترگمان]مهاجران غیرقانونی، پناه گاه خود را در یک کلیسای محلی یافتند \/ جستجو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مطلوب (صفت)
favorite, desirable, favorable, demanded, desired, eligible, needed, sought

انگلیسی به انگلیسی

• sought is the past tense and past participle of seek.

پیشنهاد کاربران

past tense: sought; past participle: sought
در صَدَدِ ( انجام کاری )
Spies say جاسوس ها مگن
For year they have sought to get inside putin's mind , to better understand his intentions
سالها به دنبال این بودن وارد ذهن یا مخ پوتین بشن که بهتر بفهمن توی کله اش چی میگذره
...
[مشاهده متن کامل]

Now , Putin is trapped in a closed world of his own making
و اکنون پوتین گرفتار دنیای بسته ای شده که خودش با دست خودش درست کرده
یعنی اینکه آمریکایی ها پوتین رو خر کردن که حمله کنه به اکراین ، هی بهش گفتن آخ چه قدرتی چه عظمتی چقدر پوتین سرش میشه اگر حمله کنه ی ساعت نشده اکراین رو گرفته است و ما بیچاره میشیم تورو خدا حمله نکن

جلب کردن ( توجه )
جستجو کردن
خواهان
دنبال کردن
sought after = مطلوب
جست و جو کردن
ریشه ( ریاضی )
مطلوب
موردنظر، مدنظر، مقصود
دنبال کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس