space flight

/ˈspeɪsˈflaɪt//speɪsflaɪt/

معنی: پرواز فضایی
معانی دیگر: پرواز فضایی، پرواز فضایی، فضاپرواز، اسپاش گردی، سپهرگردی، فضاپیمایی، کیهان پیمایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the action or an instance of a flight beyond the earth's atmosphere.

جمله های نمونه

1. They began to start on a new spaceflight plan.
[ترجمه گوگل]آنها شروع به شروع یک برنامه جدید پرواز فضایی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به شروع یک برنامه فضایی جدید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Spaceflight dropped off the front pages — though on Saturday, all will report the successful launching of the Atlantis, at 11:29 a. m. Eastern time Friday, two and a half minutes behind schedule.
[ترجمه گوگل]پرواز فضایی از صفحات اول خارج شد - اگرچه روز شنبه، همه پرتاب موفقیت آمیز آتلانتیس را در ساعت 11:29 صبح گزارش خواهند کرد متر جمعه به وقت شرقی، دو دقیقه و نیم عقب تر از برنامه
[ترجمه ترگمان]Spaceflight صفحات اول را رها کرد - هر چند روز شنبه، همه این پرتاب موفقیت آمیز آتلانتیس را در ساعت ۱۱: ۲۹ a گزارش خواهند داد متر وقت شرقی، جمعه، دو و نیم بعد از برنامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Without doubt, prospective spin and spaceflight will be more close contact.
[ترجمه گوگل]بدون شک، چرخش آینده نگر و پرواز فضایی تماس نزدیک تری خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]بدون شک، اسپین آینده و پروازه ای فضانوردی می تواند ارتباط نزدیکی با آن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Except for spaceflight consortiums and nuclear insurance consortiums, no reinsurance company may join a coinsurance group.
[ترجمه گوگل]به جز کنسرسیوم های پرواز فضایی و کنسرسیوم های بیمه هسته ای، هیچ شرکت بیمه اتکایی نمی تواند به یک گروه بیمه مشترک بپیوندد
[ترجمه ترگمان]بجز سفره ای فضایی پروازهای فضایی و شرکت های بیمه هسته ای، هیچ شرکت بیمه اتکایی ممکن است به گروه coinsurance بپیوندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With the development of spaceflight engineering, more and more micro - satellites have adopted propulsion system.
[ترجمه گوگل]با توسعه مهندسی پروازهای فضایی، تعداد بیشتری از ریزماهواره ها از سیستم پیشرانه استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]با توسعه مهندسی فضایی، ماهواره ها بیش از پیش سیستم propulsion را به کار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Despite providing no funds for human spaceflight, science minister Paul Drayson is optimistic that a British astronaut could one day walk on the moon.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه هیچ بودجه ای برای پروازهای فضایی انسان فراهم نمی کند، وزیر علوم، پل درایسون، خوشبین است که یک فضانورد انگلیسی روزی می تواند بر روی ماه قدم بزند
[ترجمه ترگمان]پاول Drayson، وزیر علوم، با وجود اینکه هیچ بودجه ای برای سفره ای فضایی انسان فراهم نکرده است، خوش بین است که یک فضانورد بریتانیایی روزی بتواند در ماه قدم بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I think enormous sums are wasted on manned spaceflight that continually crowd out science missions.
[ترجمه گوگل]من فکر می‌کنم مبالغ هنگفتی صرف پروازهای فضایی سرنشین‌دار می‌شود که دائماً مأموریت‌های علمی را از بین می‌برند
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم مبالغ هنگفتی صرف این کار می کنند که پیوسته به ماموریت های علمی می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Aviation, spaceflight, war Industry and Automobile Industry.
[ترجمه گوگل]هوانوردی، پروازهای فضایی، صنعت جنگ و صنعت خودرو
[ترجمه ترگمان]هوانوردی، پروازهای فضایی، صنعت جنگی و صنعت خودرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Human spaceflight gains $ 2 billion, but its situation is hardly to be envied either.
[ترجمه گوگل]پرواز فضایی انسان 2 میلیارد دلار سود دارد، اما وضعیت آن نیز به سختی قابل رشک است
[ترجمه ترگمان]سفره ای فضایی انسان ۲ میلیارد دلار است، اما وضعیت آن به سختی مورد رشک و حسد قرار نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. China's Department of aviation and spaceflight is striving to research, exploder, and generalize HLA .
[ترجمه گوگل]وزارت هوانوردی و پروازهای فضایی چین در تلاش برای تحقیق، انفجار و تعمیم HLA است
[ترجمه ترگمان]اداره هوانوردی و پروازهای فضایی چین در حال تلاش برای تحقیق، انفجار انفجار و تعمیم آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In passing, we can note that one proposal for spaceflight is to use the pressure of photons from the Sun.
[ترجمه گوگل]به طور گذرا، می‌توان به این نکته اشاره کرد که یک پیشنهاد برای پرواز فضایی، استفاده از فشار فوتون‌های خورشید است
[ترجمه ترگمان]در گذر، می توانیم توجه کنیم که یک پیشنهاد مربوط به پروازه ای فضانوردی، استفاده از فشار فوتون از خورشید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such safety-related questions loom large over the industry and inject a note of caution into any projected timetable for human spaceflight.
[ترجمه گوگل]چنین پرسش‌های مرتبط با ایمنی در صنعت مطرح است و احتیاط را به هر جدول زمانی پیش‌بینی‌شده برای پروازهای فضایی انسان القا می‌کند
[ترجمه ترگمان]چنین سوالات مربوط به ایمنی بر روی صنعت پدیدار می شوند و یک نکته احتیاط را در هر برنامه زمانی پیش بینی شده برای پروازهای فضایی انسان تزریق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the new century, impressive achievements have been scored in manned spaceflight and lunar probe projects.
[ترجمه گوگل]در قرن جدید، دستاوردهای چشمگیری در پروژه های پرواز فضایی سرنشین دار و کاوشگر ماه به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]در قرن جدید، دستاوردهای قابل توجه در پروازه ای فضانوردی و کاوشگر قمری به ثبت رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The fine effect was gained to improve welding quality of a certain spaceflight igniter by the intelligent spot welding machine with waveform control.
[ترجمه گوگل]اثر خوب برای بهبود کیفیت جوش یک جرقه زن پرواز فضایی خاص توسط دستگاه جوش نقطه ای هوشمند با کنترل شکل موج به دست آمد
[ترجمه ترگمان]تاثیر جریمه برای بهبود کیفیت جوشکاری یک پرواز فضایی خاص توسط ماشین جوشکاری نقطه ای هوشمند با کنترل موج موج به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرواز فضایی (اسم)
space flight

پیشنهاد کاربران

بپرس