spinneret

/ˈspɪnəˌret//ˈspɪnəret/

معنی: نخ ریس، تارریس
معانی دیگر: (عنکبوت و کرم ابریشم و غیره) اندام تارساز، اندام تننده، ن  ریس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an organ in spiders and caterpillars that produces the silky thread for webs and cocoons.

(2) تعریف: a metal plate with small holes in it through which a chemical solution is extruded into the filaments of synthetic fabrics.

جمله های نمونه

1. From one of her spinnerets, she extrudes a thin filament of silk.
[ترجمه گوگل]از یکی از نخ ریسی خود، رشته نازکی از ابریشم را بیرون می کشد
[ترجمه ترگمان]از یکی از her، یک رشته نخ ابریشمی به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The effect of spinneret hole diameter on the filament diameter and birefringence of PET POY was studied by using the same spinneret.
[ترجمه گوگل]اثر قطر سوراخ اسپینر بر قطر رشته و انکسار دوگانه PET POY با استفاده از همان اسپینر مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر قطر سوراخ spinneret بر قطر رشته و شکست مضاعف of PET با استفاده از همان spinneret مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tantalum spinneret is a key part in chemical fibre silk spinning_machine.
[ترجمه گوگل]نخ ریسی تانتالیوم یک بخش کلیدی در ماشین ریسندگی ابریشم الیاف شیمیایی است
[ترجمه ترگمان]The tantalum یک بخش کلیدی در ماشین اسپین ابریشم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And also effect of spinneret draw-ratio on fibre aggregated structure and the properties was discussed.
[ترجمه گوگل]و همچنین تأثیر نسبت کشش اسپینر بر ساختار الیاف و خواص آن مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]همچنین نسبت کشش جاذبه ای در ساختار تجمعی فیبر و خصوصیات مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The effects of spinneret hole shape, characteristic dimension of spinneret, hole arrangement and cool conditions on degree of profile were discussed.
[ترجمه گوگل]اثرات شکل سوراخ اسپینر، ابعاد مشخصه اسپینر، آرایش سوراخ و شرایط خنک بر درجه پروفیل مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات تغییر شکل حفره، بعد مشخصه of، آرایش حفره ای و شرایط خنک بر درجه پروفایل مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Usually the number of holes in the spinneret determines the number of filament in the yarn.
[ترجمه گوگل]معمولا تعداد سوراخ های نخ ریسی تعداد رشته های نخ را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]معمولا تعداد حفره ها در the تعداد رشته رشته را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any one spider can produce different kinds of silk from different spinnerets.
[ترجمه گوگل]هر عنکبوت می تواند انواع مختلف ابریشم را از نخ ریسی های مختلف تولید کند
[ترجمه ترگمان]هر عنکبوت می تواند انواع مختلفی از ابریشم را از spinnerets مختلف تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "But if you look at a silkworm, it only has one kind of spinneret," she added.
[ترجمه گوگل]او افزود: "اما اگر به کرم ابریشم نگاه کنید، فقط یک نوع نخ ریسی دارد "
[ترجمه ترگمان]او افزود: \" اما اگر به یک کرم ابریشم نگاه کنید، تنها یک نوع of دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shine and flat polyester staple fiber was produced by using profiled spinneret and special spinning and drawing process.
[ترجمه گوگل]الیاف منگنه پلی استر براق و تخت با استفاده از اسپینرت پروفیلی و فرآیند ریسندگی و کشش ویژه تولید شد
[ترجمه ترگمان]درخشش و فیبر اصلی پلی استر با استفاده از spinneret برش دار و فرآیند طراحی و طراحی خاص تولید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An automatic inspection system was presented according to the characteristics of the circular spinneret.
[ترجمه گوگل]یک سیستم بازرسی خودکار با توجه به ویژگی های اسپینر دایره ای ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم بازرسی اتوماتیک با توجه به خصوصیات of دایروی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many tiny tubes connect each silk gland with a spinneret.
[ترجمه گوگل]بسیاری از لوله های کوچک هر غده ابریشم را با یک نخ ریسی متصل می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از لوله های کوچک هر غده ابریشمی را با یک spinneret متصل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many tiny tubes connect each silk gland with a spinneret. The sticky fluid which coats the strands in orb webs and catching lines is applied in these tubes.
[ترجمه گوگل]بسیاری از لوله های کوچک هر غده ابریشم را با یک نخ ریسی متصل می کنند مایع چسبنده ای که رشته ها را در تارهای گوی و خطوط گیر می پوشاند در این لوله ها اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از لوله های کوچک هر غده ابریشمی را با یک spinneret متصل می کنند سیال چسبنده که رشته های تار را نشان می دهد و خطوط در این لوله ها اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The practical experiments showed that fiber spinnability was optimized when spinneret negative draw ratio was - 73 %.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های عملی نشان داد که چرخش‌پذیری فیبر زمانی بهینه می‌شود که نسبت کشش منفی اسپینر 73 درصد باشد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها عملی نشان داد که وقتی نسبت کشش منفی spinneret - ۷۳ % بود، الیاف fiber بهینه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Using NaSCN as solvent, acrylic fiber was produced by one-step wet spinning process. The effect of spinneret negative draw ratio on fiber formation was discussed.
[ترجمه گوگل]با استفاده از NaSCN به عنوان حلال، فیبر اکریلیک با فرآیند ریسندگی مرطوب یک مرحله ای تولید شد اثر نسبت کشش منفی اسپینر بر تشکیل فیبر مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]با استفاده از NaSCN به عنوان حلال، الیاف آکریلیک با یک فرآیند spinning تک مرحله ای ایجاد شد تاثیر نسبت کشش منفی spinneret بر تشکیل الیاف مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نخ ریس (اسم)
spinner, spinneret

تارریس (اسم)
spinneret

تخصصی

[شیمی] رشته ساز
[پلیمر] رشته ساز

پیشنهاد کاربران

اسپینرت
رشته ساز، نخ ریس، صفحه ای با روزنه های ریز جهت تولید الیاف مصنوعی

بپرس