spot check

/ˈspɑːtˈt͡ʃek//spɒtt͡ʃek/

الله بختی آزمایش کردن یا سنجیدن، نمونه سنجی کردن، مقابله موضعی، بررسی موضعی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an inspection carried out in an occasional, partial, or random fashion.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: spot-checks, spot-checking, spot-checked
• : تعریف: to check or inspect on a partial, usu. random, basis.

- He spot-checks his manuscripts for errors.
[ترجمه گوگل] او نسخه های خطی خود را از نظر خطا بررسی می کند
[ترجمه ترگمان] او متوجه می شود که نسخه های خطی خود را برای اشتباه چک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. In a series of spot checks, police searched buses crossing the border.
[ترجمه گوگل]در یک سری بررسی های نقطه ای، پلیس اتوبوس هایی را که از مرز عبور می کردند، جستجو کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس در یک سری بازرسی نقطه ای، اتوبوس ها را بازرسی کرد که از مرز عبور می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We carry out spot checks on the vehicles before they leave the depot.
[ترجمه گوگل]ما قبل از خروج وسایل نقلیه از انبار، چک های نقطه ای را انجام می دهیم
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه از ایستگاه خارج شوند، یک دسته چک را برای ماشین حمل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The campaign against drinking and driving will include spot checks on motorists.
[ترجمه گوگل]کمپین مبارزه با مشروبات الکلی و رانندگی شامل بررسی های نقطه ای رانندگان می شود
[ترجمه ترگمان]مبارزه علیه نوشیدن و رانندگی شامل کنترل نقاط بر روی رانندگان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The police are doing spot checks on motorists to test alcohol levels.
[ترجمه گوگل]پلیس در حال بررسی های نقطه ای از رانندگان برای آزمایش میزان الکل است
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال انجام بازرسی های محلی برای رانندگان جهت آزمایش میزان الکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We spot check everyone's work.
[ترجمه گوگل]ما به صورت نقطه ای کار همه را بررسی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما محل کار همه را بررسی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Perhaps random spot checks could be carried out in the same way as breathalyser tests.
[ترجمه گوگل]شاید بررسی‌های نقطه‌ای تصادفی را بتوان به همان روشی که آزمایش‌های تنفسی انجام داد
[ترجمه ترگمان]شاید یک چک تصادفی هم می توانست به همان طریق انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Most drivers pass the spot check, not so this Volkswagen.
[ترجمه گوگل]اکثر رانندگان از چک نقطه ای عبور می کنند، نه این فولکس واگن
[ترجمه ترگمان]بیشتر راننده ها محل را بررسی می کنند، نه این یکی را
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But spot checks by the agency have indicated travelers are informed only about two-thirds of the time.
[ترجمه گوگل]اما بررسی‌های نقطه‌ای توسط آژانس نشان می‌دهد که مسافران تنها در دو سوم مواقع مطلع می‌شوند
[ترجمه ترگمان]اما بررسی های نقطه ای توسط این آژانس حاکی از آن است که مسافران تنها در حدود دو سوم از زمان مطلع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Spot checks by customs officers led to the arrest of several drug smugglers.
[ترجمه گوگل]بازرسی های نقطه ای ماموران گمرک به دستگیری چند قاچاقچی مواد مخدر منجر شد
[ترجمه ترگمان]بازرسی نقطه ای توسط ماموران گمرک منجر به دستگیری چندین قاچاقچی مواد مخدر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Customs officers make random spot checks.
[ترجمه گوگل]ماموران گمرک به صورت تصادفی چک می کنند
[ترجمه ترگمان]افسران گمرک ایست های بازرسی تصادفی را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The paper review the spot check for excavator in his own unit in recent two years.
[ترجمه گوگل]این مقاله بررسی نقطه ای برای بیل مکانیکی در واحد خود در دو سال اخیر را بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله بررسی نقطه بررسی در واحد خود را در دو سال اخیر مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The date in this dissertation is from a spot check of households in the main city zoon of Chongqing.
[ترجمه گوگل]تاریخ این پایان نامه مربوط به بررسی لحظه ای خانواده ها در منطقه اصلی شهر چونگ کینگ است
[ترجمه ترگمان]تاریخ این پایان نامه از بررسی نقطه بررسی خانوار در شهر اصلی شهر چانگ کینگ (Chongqing)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Spot check on purchases, stocks, portion cuts.
[ترجمه گوگل]بررسی دقیق خرید، سهام، کاهش سهم
[ترجمه ترگمان]بررسی نقطه ای در مورد خریده ای، سهام، کاهش سهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Spot check of surfaces preservation and protection systems ( sandblasting, painting, cladding, etc ).
[ترجمه گوگل]بررسی نقطه ای سیستم های حفاظت و حفاظت سطوح ( سندبلاست، رنگ آمیزی، روکش و غیره)
[ترجمه ترگمان]بررسی نقطه ای از سطوح نگهداری و حفاظت از سطوح (ماسه زنی، نقاشی، روکش و غیره)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quick test; random investigation
a spot check is a random inspection of one of a group of things.

پیشنهاد کاربران

"Spot check" refers to a process of examining a sample of something to ensure that it meets certain standards or requirements.
This process is often used in quality control, where a small number of items are randomly selected and inspected to ensure that they meet the required specifications.
...
[مشاهده متن کامل]

به فرآیند بررسی نمونه ای از چیزی برای اطمینان از مطابقت با استانداردها یا الزامات خاص اشاره دارد.
این فرآیند اغلب در کنترل کیفیت استفاده می شود، جایی که تعداد کمی از اقلام به طور تصادفی انتخاب و بازرسی می شوند تا اطمینان حاصل شود که آنها با مشخصات مورد نیاز مطابقت دارند.
"The supervisor conducted a spot check of the production line to ensure that all the machines were working correctly. "
"The teacher performed a spot check of the students' homework to ensure that they were following the correct format. "
"The auditor conducted a spot check of the company's financial records to ensure that there were no discrepancies. "

منابع• https://www.britannica.com/dictionary/spot–check• https://www.dictionary.com/browse/spot-check

بپرس