stage whisper

/ˈsteɪdʒˈwɪspər//steɪdʒˈwɪspə/

نجوای روی صحنه (که تماشاگران هم آن را می شنوند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an actor's loud whisper that is intended to be heard by the audience but not by the other actors.

(2) تعریف: any loud whisper that is meant to be overheard.

جمله های نمونه

1. He dropped to a conspiratorial stage whisper with Margaret: Where is she anyway?
[ترجمه گوگل]او به سمت مرحله توطئه‌آمیز با مارگارت زمزمه کرد: به هر حال او کجاست؟
[ترجمه ترگمان]او در حالی که با مارگارت پچ پچ می کرد گفت: به هر حال او کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A stage whisper was heard from the percussion section: And if he can't handle even that, they take away one of his sticks and make him a conductor.
[ترجمه گوگل]زمزمه صحنه ای از قسمت ضرب به گوش رسید: و اگر حتی از عهده آن برنیامد، یکی از چوب هایش را برمی دارند و او را رهبر ارکستر می کنند
[ترجمه ترگمان]صدای گوش خراشی از بخش آن شنیده شد: و اگر هم نتواند این کار را انجام دهد، یکی از چوب ها را برمی دارند و او را رهبر ارکستر می سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A stage whisper was heard from the percussion section: "And if he can't handle that, they take away one of his sticks and make him a conductor. "
[ترجمه گوگل]زمزمه صحنه از قسمت سازهای کوبه ای شنیده شد: "و اگر از عهده آن برنیاید، یکی از چوب هایش را برمی دارند و او را رهبر ارکستر می کنند "
[ترجمه ترگمان]یک زمزمه صحنه از قسمت پرکاشن شنیده شد: \" و اگر او نمی تواند این کار را انجام دهد، آن ها یکی از چوب او را می گیرند و او را به یک رهبر تبدیل می کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the two - stage whisper from time to time low laugh.
[ترجمه گوگل]در دو مرحله زمزمه گاهی کم خنده
[ترجمه ترگمان]در دو مرحله بعد از زمان تا زمان خنده کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. 'I knew this would happen,' he said in a stage whisper ".
[ترجمه گوگل]او با زمزمه ای صحنه ای گفت: "می دانستم که این اتفاق خواهد افتاد "
[ترجمه ترگمان]با صدای زمزمه وار گفت: می دونستم که این اتفاق می افته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. 'I knew this would happen,' she said in a stage whisper.
[ترجمه گوگل]او با زمزمه ای صحنه ای گفت: "می دانستم که این اتفاق خواهد افتاد "
[ترجمه ترگمان]او آهسته گفت: می دونستم که این اتفاق می افته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At the door she caught Bloggs's sleeve and said in a stage whisper, " Tell me - what is he? "
[ترجمه گوگل]جلوی در، آستین بلاگز را گرفت و با زمزمه ای صحنه ای گفت: "به من بگو - او چیست؟"
[ترجمه ترگمان]در آستانه در آستین کتی را گرفت و با صدای آهسته ای گفت: به من بگو، اون چیه؟ \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the table, the man addressed his friend in a stage whisper.
[ترجمه گوگل]مرد پشت میز با زمزمه ای صحنه ای دوستش را مخاطب قرار داد
[ترجمه ترگمان]در کنار میز، مرد با صدای آهسته ای دوست خود را مخاطب قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "I would love to know what they're saying in there, " says Shareen in a stage whisper.
[ترجمه گوگل]شرین با زمزمه ای صحنه ای می گوید: "من دوست دارم بدانم آنها در آنجا چه می گویند "
[ترجمه ترگمان]Shareen در یک زمزمه چند مرحله ای می گوید: \" دوست دارم بدانم در آنجا چه می گویند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• loud voice that is intended to sound like a whisper
a stage whisper is a loud whisper that is meant to be heard by several people.

پیشنهاد کاربران

بپرس