stand on ceremony


پایبند رسوم و تشریفات بودن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to act in a formal or ceremonious fashion.

- Don't stand on ceremony; drop in on us any time.
[ترجمه گوگل] سر مراسم نایستاد؛ هر زمان خواستید به ما مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان] معطل نکن، هر وقت خواستی به ما سر بزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Don't stand on ceremony, dinner's ready, dig in!
[ترجمه zohre] تعارف نکن شام آماده است
|
[ترجمه گوگل]سر مراسم نایستید، شام آماده است، حفاری کنید!
[ترجمه ترگمان]شام را آماده نکنید، شام آماده است، شروع کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Please don't stand on ceremony with me.
[ترجمه zohre] با من رودروایسی نکن
|
[ترجمه گوگل]لطفا در مراسم با من نایستید
[ترجمه ترگمان]لطفا با من جشن نگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Come on, Mal, don't stand on ceremony here at home.
[ترجمه گوگل]بیا مال، اینجا تو خونه سر مراسم نایست
[ترجمه ترگمان]زود باش دی گه، بیا اینجا، تو خو نه، اینجا رو جشن نگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I won't stand on ceremony .
[ترجمه zohre] من تعارف نخواهم کرد
|
[ترجمه گوگل]سر مراسم نمی ایستم
[ترجمه ترگمان]من در مراسم شرکت نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't stand on ceremony. I'm no stranger.
[ترجمه Shady] تعارف نکن . غریبه نیستم
|
[ترجمه گوگل]سر مراسم نایستاد من غریبه نیستم
[ترجمه ترگمان]در مراسم شرکت نکن من غریبه نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No, Mama didn't stand on ceremony.
[ترجمه گوگل]نه، مامان سر مراسم نمی ایستاد
[ترجمه ترگمان]نه، مامان قبول نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hostess said kindly, " Please don't stand on ceremony. Help yourself. "
[ترجمه گوگل]مهماندار با مهربانی گفت: لطفا سر مراسم نایستید، به خودتان کمک کنید
[ترجمه ترگمان]مهماندار با مهربانی گفت: \" لطفا در مراسم شرکت نکنید به خودت کمک کن \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't stand on ceremony with us.
[ترجمه Amin] با ما تعارف رو کنار بگذار
|
[ترجمه گوگل]با ما سر مراسم نمانید
[ترجمه ترگمان]با ما جشن نگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Since we are good friends, you need't stand on ceremony with us.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ما دوستان خوبی هستیم، شما نیازی به حضور در مراسم با ما ندارید
[ترجمه ترگمان]از انجایی که ما دوستان خوبی هستیم، تو نباید با ما جشن بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I advise you to stand on ceremony before anyone else.
[ترجمه گوگل]من به شما توصیه می کنم قبل از هر کس دیگری در مراسم بایستید
[ترجمه ترگمان]به شما توصیه می کنم که در مقابل هر کس دیگری در مراسم شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But this was no time to stand on ceremony.
[ترجمه گوگل]اما این زمان برای ایستادن در مراسم نبود
[ترجمه ترگمان]اما وقت آن نبود که در مراسم شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Come on. Don't stand on ceremony.
[ترجمه گوگل]بیا دیگه سر مراسم نایستاد
[ترجمه ترگمان] زود باش در مراسم شرکت نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hostess asked us not to stand on ceremony.
[ترجمه گوگل]مهماندار از ما خواست سر مراسم بایستیم
[ترجمه ترگمان]میزبان از ما خواست که در مراسم شرکت نکنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't stand on ceremony, make yourself at home.
[ترجمه گوگل]سر مراسم نایستید، خودتان را در خانه بسازید
[ترجمه ترگمان]در مراسم شرکت نکن، خودت را به خانه ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

اهل تشریفات بودن
در رودربایستی ماندن
تو رودربایستی موندن
تعارف کردن یا رودربایستی داشتن.
هم معنی اصطلاح don't stand on ceremony می تونه get comfy باشه
تعارف کردن
تعارف کردن و رو در بایستی داشتن
در حالتی واقع شدن که انتخاب عمل و آزادی وجود نداشته باشد.
رو دربایستی داشتن

بپرس