superabundance

/ˌsuːpərəˈbʌndəns//ˌsuːpərəˈbʌndəns/

معنی: فراوانی، وفور، وفور نعمت
معانی دیگر: وفور، وفور، وفور نعمت، فراوانی

جمله های نمونه

1. Justice should be done but not in superabundance, he added.
[ترجمه گوگل]وی افزود: عدالت باید اجرا شود، اما نه به وفور
[ترجمه ترگمان]وی افزود که عدالت باید انجام شود، اما نه در حد وفور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Rebirthing, we were told, offered a superabundance of all good things with no sacrifice whatsoever.
[ترجمه گوگل]به ما گفته شد که تولد دوباره انبوهی از همه چیزهای خوب را بدون هیچ گونه فداکاری ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]ما به او گفتیم که یک مقدار از همه چیزهای خوب را بدون قربانی کردن به ما پیشنهاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For Britain, the result was a superabundance of inexpensive labour.
[ترجمه گوگل]برای بریتانیا، نتیجه کار بسیار زیاد و ارزان بود
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، نتیجه مقدار زیادی نیروی کار ارزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Once, there had been a superabundance of leaves and spores close to the ground.
[ترجمه گوگل]یک بار، انبوهی از برگ ها و هاگ ها در نزدیکی زمین وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک بار مقداری از برگ ها و هاگ رید به زمین نزدیک شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Superabundance of salinity in the soil imperils the growth of the mass of plants, especially does more harm to croppers which have lower tolerance to salinity.
[ترجمه گوگل]فراوانی شوری در خاک رشد توده گیاهان را به خطر می اندازد، به ویژه به کشتزارهایی که تحمل کمتری نسبت به شوری دارند آسیب بیشتری می رساند
[ترجمه ترگمان]افزایش شوری خاک منجر به رشد انبوه گیاهان می شود، به ویژه آسیب بیشتر به croppers که تحمل آن را تحمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unfortunately a superabundance of dreams is paid for by a growing potential for nightmares.
[ترجمه گوگل]متأسفانه انبوهی از رویاها با پتانسیل رو به رشد کابوس هزینه می شود
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، مقدار زیادی از خواب ها به خاطر پتانسیل رو به رشد برای کابوس، پرداخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But is it not clear that superabundance for some is only possible at the cost of the needs of others?
[ترجمه گوگل]اما آیا روشن نیست که ابرفراوانی برای برخی تنها به قیمت نیازهای دیگران امکان پذیر است؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا روشن نیست که superabundance برای برخی فقط با هزینه نیازهای دیگران ممکن است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Furthermore, two or plural boards as a superabundance can be designed to digital system, as long as it can achieve the necessary function.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تا زمانی که بتواند عملکرد لازم را به دست آورد، می توان دو یا چند تخته را به عنوان یک ابرفراوانی برای سیستم دیجیتال طراحی کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، دو یا چهار صفحه جمع به عنوان یک superabundance می تواند برای سیستم دیجیتال طراحی شود، تا زمانی که بتواند به عملکرد لازم دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The superabundance of money supply is an important reason in price increase.
[ترجمه گوگل]فراوانی حجم پول یکی از دلایل مهم افزایش قیمت است
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از منابع پولی دلیل مهمی در افزایش قیمت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In spite of the superabundance of its martial spirit, it could not escape an early death.
[ترجمه گوگل]با وجود فراوانی روحیه رزمی اش، نتوانست از مرگ زودهنگام بگریزد
[ترجمه ترگمان]با وجود the روحی جنگی آن، نمی توانست از یک مرگ زودرس جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You are a fountain always filled with superabundance!
[ترجمه گوگل]شما فواره ای هستید که همیشه پر از فراوانی است!
[ترجمه ترگمان]تو یه چشمه همیشه پر از superabundance
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That superabundance of cheap money didn't come from Americans, since we haven't been saving for years.
[ترجمه گوگل]این انبوه پول ارزان از سوی آمریکایی ها نیامد، زیرا ما سال هاست که پس انداز نکرده ایم
[ترجمه ترگمان]این مقدار زیادی از پول ارزان از جانب آمریکایی ها نیامده است، زیرا ما سال ها در حال پس انداز نبودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But absorbing superabundance copper can lead to copper toxicity, inducing arrhythmia, even renal failure, uraemia, and shock.
[ترجمه گوگل]اما جذب مس فوق العاده می تواند منجر به مسمومیت مس، ایجاد آریتمی، حتی نارسایی کلیوی، اورمی و شوک شود
[ترجمه ترگمان]اما جذب بیش از حد مس می تواند منجر به سمیت مس، ایجاد بی نظمی و حتی نارسایی کلیه، uraemia و شوک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The noise of engines never varied and there was a huge superabundance of utterly empty sky to look at.
[ترجمه گوگل]صدای موتورها هرگز تغییر نمی کرد و انبوه عظیمی از آسمان کاملاً خالی برای تماشا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]صدای موتورها هرگز تغییر نکرد و بخشی بزرگ از آسمان کاملا خالی وجود داشت که به آن نگاه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But it is certain that until recently a powerful stimulus was the superabundance of labour.
[ترجمه گوگل]اما مسلم است که تا همین اواخر یک محرک قدرتمند، فراوانی کار بود
[ترجمه ترگمان]اما مسلم است که تا همین اواخر یک محرک قدرتمند، مقدار زیادی نیروی کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فراوانی (اسم)
plenty, aboundness, abundance, affluence, redundancy, profusion, amplitude, exuberance, ampleness, plenitude, great supply, lavishness, redundance, plentifulness, plentitude, superabundance

وفور (اسم)
abundance, affluence, profusion, wealth, bounty, exuberance, luxuriance, plenitude, lavishness, plurality, pluralism, opulence, plentitude, rout, superabundance

وفور نعمت (اسم)
superabundance

انگلیسی به انگلیسی

• state or quality of being superabundant, overabundance; excessive amount

پیشنهاد کاربران

بپرس