saccule

/ˈsæˌkjuːl//ˈsæˌkjuːl/

(زیست شناسی) چنتیزه، انبانچه (به ویژه در گوش درونی)، ساکول

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: saccules, sacculi
(1) تعریف: a small pouch within an animal or plant, usu. containing a fluid.

(2) تعریف: the smaller of two sacs within the vestibule of the inner ear.

جمله های نمونه

1. The saccule enlarges and expands gradually over time until it presents as a paralaryngeal or submandibular mass.
[ترجمه گوگل]ساکول به مرور زمان بزرگ و منبسط می شود تا جایی که به صورت توده پارا حنجره یا زیر فکی ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]The گسترش می یابد و به تدریج در طول زمان گسترش می یابد تا زمانی که به عنوان یک جرم paralaryngeal یا submandibular نمایش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The utility model provides a saccule expanding tube for treating compression fractures of vertebral bodies, which mainly comprises an expansible elastic saccule and an inner tube.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی یک لوله انبساط کننده ساکول را برای درمان شکستگی های فشاری بدن مهره ها ارائه می دهد که عمدتاً شامل یک ساکول الاستیک قابل انبساط و یک لوله داخلی است
[ترجمه ترگمان]مدل سودمندی یک لوله رو به گسترش saccule برای درمان شکستگی های فشرده بدن فراهم می کند که عمدتا شامل یک لوله الاستیک expansible و یک لوله داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vestibule hair cells were normal at macula of saccule, macula of utricle and ampullary crest vestibule among C57BL/10J mice of varied age.
[ترجمه گوگل]سلول‌های موی دهلیزی در ماکولا ساکول، ماکولای رحم و دهلیز تاج آمپولاری در موش‌های C57BL/10J در سنین مختلف طبیعی بودند
[ترجمه ترگمان]سلول های مویی vestibule در macula of، macula از utricle و ampullary تاج در بین C۵۷BL \/ ۱۰ J با سن متنوع طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Telescopic saccule urinary catheter can increase the one-time success rate, especially for those complicated with hyperplasia of prostate.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری کاتتر ادراری ساکول تلسکوپی می‌تواند میزان موفقیت یک بار مصرف را افزایش دهد، به‌ویژه برای کسانی که با هیپرپلازی پروستات عارضه دارند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری (catheter saccule saccule urinary urinary)می تواند نرخ موفقیت یک - زمان را به ویژه برای آن دسته از complicated با hyperplasia پروستات افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Vestibule hair cells were normal at macula of saccule, macula of utricle and ampullary crest vestibule among C7BL/0J mice of varied age.
[ترجمه گوگل]سلول‌های موی دهلیزی در ماکولا ساکول، ماکولای رحم و دهلیز تاج آمپولاری در موش‌های C7BL/0J با سن‌های مختلف طبیعی بودند
[ترجمه ترگمان]سلول های مویی vestibule در macula of، macula از utricle و ampullary تاج در میان C۷BL \/ ۰ J با سن متنوع طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. RESULTS Ampullary cristae or macula of saccule and utricle were well differentiated in ED 40. There were a layer of hair cells and several layers of supporting cells.
[ترجمه گوگل]ResultsCristae آمپولاری یا ماکولا از ساکول و utricle به خوبی در ED 40 تمایز داده شد یک لایه از سلول های مویی و چندین لایه از سلول های حمایت کننده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج Ampullary یا macula of و utricle در بخش اورژانس ۴۰ به خوبی متمایز شدند یک لایه از سلول های مو و چندین لایه از سلول های حامی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The shapes of utricle, saccule and crista ampullaris tended to mature at E and the shapes of supporting and hair cells also tended to mature. The vestibular organ was mature at P0.
[ترجمه گوگل]شکل‌های اوتریکل، ساکول و کریستا آمپولاریس به بلوغ در E و شکل سلول‌های نگهدارنده و مویی نیز تمایل به بلوغ داشتند اندام دهلیزی در P0 بالغ بود
[ترجمه ترگمان]اشکال of، saccule و crista ampullaris به بلوغ در E تمایل داشتند و اشکال پشتیبانی کننده و مو نیز به بلوغ گرایش داشتند اندام دهلیزی در p۰ بالغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Though we could not identify the basal membrane and sensory epithelia under micro-endoscopy, the utricle and saccule could be clearly identified.
[ترجمه گوگل]اگرچه ما نمی‌توانیم غشای پایه و اپیتلیوم حسی را در میکروآندوسکوپی شناسایی کنیم، اما تریکل و ساکول را می‌توان به وضوح شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]اگرچه ما نتوانستیم غشای پایه و epithelia حسی را تحت میکرو - شناسایی کنیم، the و saccule را می توان به وضوح شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The utility model relates to a neurosurgery device, comprising a latex saccule and a working pipe.
[ترجمه گوگل]مدل کاربردی مربوط به یک دستگاه جراحی مغز و اعصاب است که شامل یک ساکول لاتکس و یک لوله در حال کار است
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به یک دستگاه عصبی، متشکل از یک لوله پلاستیکی و یک لوله کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Laryngocele is an uncommon disease defined as an abnormal dilatation or herniation of the laryngeal saccule, forming an air-filled cavity.
[ترجمه گوگل]لارنگوسل یک بیماری غیر معمول است که به عنوان اتساع یا فتق غیر طبیعی ساکول حنجره تعریف می شود که حفره ای پر از هوا را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]Laryngocele یک بیماری غیرمعمول است که به عنوان یک dilatation غیر عادی یا herniation از the laryngeal تعریف می شود و یک گودال پر از هوا تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The use of imatinib mesylate is effective to GISTs. Multi-slice spiral CT, double-balloon endoscopy, saccule endoscope can increase the diagnosis rate and even early diagnosis.
[ترجمه گوگل]استفاده از imatinib mesylate برای GIST موثر است سی تی اسکن اسپیرال چند برشی، آندوسکوپی با بالون دوبل، آندوسکوپ ساکول می تواند میزان تشخیص و حتی تشخیص زودهنگام را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از imatinib mesylate برای GISTs موثر است CT مارپیچی چند برش، endoscopy double، saccule endoscope می تواند نرخ تشخیص و حتی تشخیص زودهنگام را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The major chamber of the interclavicle air sac is projected anteriorly from clavicle and forms a large craniomedian diverticulum, from the cranial end of which a blind saccule stands convex dorsally.
[ترجمه گوگل]محفظه اصلی کیسه هوایی بین ترقوه به سمت جلو از ترقوه بیرون زده شده و یک دیورتیکول جمجمه ای بزرگ را تشکیل می دهد که از انتهای جمجمه آن یک ساکول کور به صورت محدب پشتی قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]اتاق اصلی کیسه هوای interclavicle، anteriorly را از ترقوه باز می کند و یک diverticulum بزرگ craniomedian را تشکیل می دهد که از انتهای جمجمه که یک saccule کور محدب است، شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When the compliant material is used, the top end saccule can be used to expand the bracket.
[ترجمه گوگل]هنگامی که از مواد سازگار استفاده می شود، می توان از ساکول انتهایی بالایی برای گسترش براکت استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از مواد سازگار استفاده می شود، saccule انتهایی بالا می تواند برای توسعه پرانتز به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Metal mark rings are respectively sheathed on the inner tube in the inner cavity of the elastic saccule and the upper and the lower ends of the elastic saccule.
[ترجمه گوگل]حلقه های علامت فلزی به ترتیب روی لوله داخلی در حفره داخلی ساکول الاستیک و انتهای بالایی و پایینی ساکول الاستیک پوشیده شده اند
[ترجمه ترگمان]حلقه های علامت دهی به ترتیب در لوله داخلی در حفره داخلی of الاستیک و قسمت فوقانی و تحتانی of الاستیک قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small sac, small baglike structure in a plant or animal

پیشنهاد کاربران

saccule ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: ریزکیسَک
تعریف: یکی از دو کیسۀ غشایی داخل دهلیز گوش که کوچک تر از دیگری است
کیسه کوچک، ساختار کیسه مانند کوچک در یک گیاه یا حیوان

بپرس