seizing

/ˈsiːzɪŋ//ˈsiːzɪŋ/

معنی: بهم بستن، توقیف، تصرف
معانی دیگر: رجوع شود به: seizure، ضبط، مصادره، قاپیدن

جمله های نمونه

1. relinquishing power is harder than seizing it
رها کردن قدرت از به دست آوردن آن سخت تر است.

2. "Leigh," he said seizing my arm to hold me back.
[ترجمه گوگل]او در حالی که بازویم را گرفت تا جلوی من را بگیرد، گفت: «لی
[ترجمه ترگمان]او گفت: لی، دستم را گرفت تا مرا عقب نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Officers raided an address in south London, seizing bomb-making equipment.
[ترجمه گوگل]افسران به آدرسی در جنوب لندن یورش بردند و تجهیزات ساخت بمب را توقیف کردند
[ترجمه ترگمان]افسران به یک آدرس در جنوب لندن یورش بردند و تجهیزات ساخت بمب را توقیف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Authorities also reported seizing numerous weapons, computers and chips and more than $ 200, 000 in cash.
[ترجمه گوگل]مقامات همچنین از توقیف تعداد زیادی سلاح، رایانه و تراشه و بیش از 200000 دلار پول نقد خبر دادند
[ترجمه ترگمان]مقامات همچنین گزارش دادند که تعداد زیادی اسلحه، کامپیوترها و چیپ ها و بیش از ۲۰۰ هزار دلار پول نقد کشف و ضبط کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Franks took advantage of this by seizing some islands which the Saxons had held.
[ترجمه گوگل]فرانک ها با تصرف برخی جزایری که ساکسون ها در اختیار داشتند، از این فرصت استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]فرانک با گرفتن جزیره ای که the در آن شرکت کرده بود، برتری خود را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Seizing upon this opportunity, the Santanistas worked night and day to undermine the Herrera administration.
[ترجمه گوگل]سانتانیستاها با استفاده از این فرصت، شب و روز برای تضعیف دولت هررا تلاش کردند
[ترجمه ترگمان]the که از این فرصت استفاده می کرد شب و روز کار می کرد تا دولت Herrera را تضعیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rebel soldiers attacked the island, seizing the capital and arresting government officials.
[ترجمه گوگل]سربازان شورشی به جزیره حمله کردند، پایتخت را تصرف کردند و مقامات دولتی را دستگیر کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان شورشی به این جزیره حمله کردند و پایتخت را تصرف کردند و مقامات دولتی را دستگیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Roughly seizing Tarantula, they stripped off his bright clothing and gave it back to Swift-Runner.
[ترجمه گوگل]تقریباً رتیل را گرفتند و لباس روشن او را درآوردند و به سویفت رانر پس دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها تقریبا tarantula را گرفتند و لباس های روشن خود را از تن جدا کردند و به فیلم \"سویفت - سومی\" تحویل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Seizing the opportunity to gain better qualifications actually puts you in charge and gives you a self-confidence charge.
[ترجمه گوگل]استفاده از فرصت برای به دست آوردن شرایط بهتر در واقع شما را مسئول می کند و به شما اعتماد به نفس می دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از این فرصت برای کسب صلاحیت های بهتر در واقع شما را مسئول می کند و به شما یک اتهام اعتماد به نفس می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A brilliant coup, seizing his moment when Black's forces are scattered at the edge of the board.
[ترجمه گوگل]یک کودتای درخشان، لحظه‌ای که نیروهای بلک در لبه تخته پراکنده شده‌اند را غنیمت شمرده است
[ترجمه ترگمان]یک کودتا درخشان، لحظه ای که نیروهای سیاه در کنار تخته پراکنده می شوند، لحظه ای او را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Seizing this opportunity, Dineh quietly loosed his bonds and fled through the night. At daybreak the Utes woke up.
[ترجمه گوگل]دینه با استفاده از این فرصت، بی سر و صدا پیوندهای خود را باز کرد و در طول شب فرار کرد در سپیده دم یوتس از خواب بیدار شد
[ترجمه ترگمان]از این فرصت استفاده کرد و به آرامی بنده ای خود را باز کرد و در تاریکی گریخت سپیده دم، utes بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dole has been more adept at seizing photo opportunities in his out-of-town forays.
[ترجمه گوگل]دول در استفاده از فرصت های عکاسی در هجوم های خارج از شهر خود ماهرتر بوده است
[ترجمه ترگمان]دول در گرفتن فرصت های عکاسی در تاخت و تاز خود در شهر ماهر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The conservatives are seizing the moment to push through deep reforms before the honeymoon ends.
[ترجمه گوگل]محافظه کاران از این لحظه استفاده می کنند تا قبل از پایان ماه عسل اصلاحات عمیقی را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]محافظه کاران در حال دستیابی به اصلاحات عمیق قبل از پایان ماه عسل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Silber will be no more successful at seizing control of education policy statewide.
[ترجمه گوگل]سیلبر دیگر در به دست گرفتن کنترل سیاست آموزشی در سراسر ایالت موفق نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]silber در دستیابی به کنترل سیاست آموزشی در سرتاسر ایالت موفق نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. "Come with me," said Nat, seizing him by the arm.
[ترجمه گوگل]نات در حالی که بازویش را گرفت گفت: با من بیا
[ترجمه ترگمان]نات بازوی او را گرفت و گفت: با من بیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بهم بستن (اسم)
seizing

توقیف (اسم)
suppression, execution, custody, apprehension, arrest, detention, internment, arrestment, seizing, constraint, sequestration, holdup, lockup, nabbing

تصرف (اسم)
inhabitancy, possession, modification, change, seizing, tenure, occupation, seizure, occupancy

انگلیسی به انگلیسی

• act of taking by force; confiscation; act of capturing; act of comprehending; act of taking control; act of quickly taking advantage of; act of attacking

پیشنهاد کاربران

تصرف. ضبط، مصادره، قاپیدن. ربودن
مثال:
But Pharaoh disobeyed the apostle so we seized him with a terrible seizing.
اما فرعون از رسول نافرمانی کرد پس ما او را با یک ربودنی شدید گرفتیم.
�فَعَصَی فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِیلًا�
ربودن
seizing ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: هم بندی 2
تعریف: تاباندن نخ به دو سر یک طناب یا دو طناب یا محور بخو برای جلوگیری از افشان شدن سر طناب یا طناب ها
مغتنم شمردن فرصت ها
seizing opportunities

بپرس