sill

/ˈsɪl//sɪl/

معنی: پایه، سده، سیل، آستان در، تیر پایه، آستان، طوفان یا گرداب شدید، گسله بستری
معانی دیگر: (نجاری و بنایی)، (سنگ چین یا الوار که دیوار یا ساختمان بر آن بنا شده) زیر بنا، زیرساز، بنلاد، (در) درگاه، تخته ی جلوی در، پله ی جلوی در، (پنجره) تاقچه ی جلو پنجره، تخته ی زیر پنجره، cill : استانه، استانه در، دارای استانه یاپایه نمودن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: sill-like (adj.)
(1) تعریف: a horizontal strip or block serving as the foundation for a window or door frame.
مشابه: ledge, threshold

(2) تعریف: a heavy, horizontal timber or beam that serves as a load-bearing support for the wall of a building.

جمله های نمونه

1. A cat was basking on the window sill.
[ترجمه زهرا] یک گربه روی درگاه پنجره نشسته بود
|
[ترجمه گوگل]گربه ای روی طاقچه در حال لم دادن بود
[ترجمه ترگمان]یک گربه روی درگاه پنجره نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Royal Airforce sill remained dangerously short of bombers.
[ترجمه گوگل]اسکله نیروی هوایی سلطنتی به طور خطرناکی از بمب افکن ها کم بود
[ترجمه ترگمان]چارچوب سلطنتی Airforce سلطنتی هنوز به طور خطرناکی از بمب گذاران باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He fell from the window sill and put his shoulder out.
[ترجمه گوگل]از طاقچه افتاد و شانه اش را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]از پنجره به زمین افتاد و شانه هایش را بیرون انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Whitlock was perched on the sill of the room's only window.
[ترجمه گوگل]ویتلاک روی طاقچه تنها پنجره اتاق نشسته بود
[ترجمه ترگمان]ویت لاک روی لبه پنجره اتاق نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you used a hardwood sill, you could fix draught-strip to it instead of the door.
[ترجمه گوگل]اگر از طاقچه چوب سخت استفاده می‌کردید، می‌توانید به جای در، نوار کششی را روی آن نصب کنید
[ترجمه ترگمان]اگر از درگاه چوبی استفاده می کردید، می توانید به جای در آن را به آن چسب بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One moment he was there on the sill, and then suddenly he was gone.
[ترجمه گوگل]یک لحظه او آنجا روی آستانه بود، و سپس ناگهان او رفت
[ترجمه ترگمان]یک لحظه او روی درگاه پنجره نشسته بود و بعد ناگهان ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Outside, a wood dove burbled on my sill.
[ترجمه گوگل]بیرون، یک کبوتر چوبی روی طاقچه ام ترکید
[ترجمه ترگمان]بیرون، یک کبوتر جنگلی روی درگاه پنجره من فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She sat out on the sill to wash the windows, lowering the sash to her thighs.
[ترجمه گوگل]روی طاقچه نشست تا پنجره ها را بشوید و ارسی را تا ران هایش پایین آورد
[ترجمه ترگمان]روی لبه پنجره نشست تا پنجره ها را بشوید، و کمربند را تا ران خود پایین آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Things are sill being sorted out.
[ترجمه گوگل]اوضاع در حال مرتب شدن است
[ترجمه ترگمان]همه چیز در حال مرتب شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Not far from her, on the stone sill, perched a redbreast, picking up the crumbs she had scattered.
[ترجمه گوگل]نه چندان دور از او، روی آستانه سنگی، سینه قرمزی نشسته بود و خرده هایی را که پراکنده کرده بود جمع می کرد
[ترجمه ترگمان]نه چندان دور از او، روی درگاه سنگی، روی درگاه سنگی نشسته بود و خرده های نان را که پراکنده بودند جمع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is hoped the fight sill still be filmed and be picked up by one of the other satellite companies.
[ترجمه گوگل]امید است که آستانه مبارزه همچنان فیلمبرداری شود و توسط یکی از شرکت های ماهواره ای دیگر انتخاب شود
[ترجمه ترگمان]امید می رود که چارچوب مبارزه با مقاومت همچنان فیلم برداری شود و توسط یکی از دیگر شرکت های ماهواره ای برداشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I reached under the sill, lifted it, and spread the curtains.
[ترجمه گوگل]دستم را زیر طاقچه بردم، آن را بلند کردم و پرده ها را باز کردم
[ترجمه ترگمان]دستم را دراز کردم، آن را بلند کردم و پرده ها را باز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sam thrust his leg over the sill.
[ترجمه گوگل]سام پایش را روی طاقچه گذاشت
[ترجمه ترگمان]سام پایش را روی درگاه پنجره گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This extra special "Bon Voyage" comes to you to say hope you sill enjoy your trip in every kind of way.
[ترجمه گوگل]این "بن سفر" ویژه فوق العاده به شما می آید تا بگوید امیدواریم از هر نظر از سفر خود لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]این سفر ویژه به شما برای گفتن این است که می توانید از سفر خود به هر نحوی لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A thin, glistening thread of moisture ran along the rough concrete sill.
[ترجمه گوگل]نخ نازک و درخشانی از رطوبت در امتداد آستانه بتنی خشن می چرخید
[ترجمه ترگمان]یک رشته باریک و درخشان از رطوبت، روی درگاه دراز و ناهمواری دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایه (اسم)
base, stand, stock, measure, leg, ground, pile, status, prop, mark, degree, grade, basis, stalk, root, stage, mount, rank, stratum, buttress, stanchion, foundation, bedrock, radix, fulcrum, headstock, outrigger, cantilever, sill, column, pillar, phase, footpath, fundament, groundsel, groundwork, mounting, pediment, principium, thallus

سده (اسم)
projection, obstruction, prominence, centenary, century, centennial, sill, oppilation

سیل (اسم)
sill, flood, spate, torrent, flux, deluge, overflow, mudflow

آستان در (اسم)
sill, doorstep

تیر پایه (اسم)
skid, sill, ground sill

آستان (اسم)
sill, limen, threshold

طوفان یا گرداب شدید (اسم)
sill

گسله بستری (اسم)
sill

تخصصی

[عمران و معماری] آستانه - آبپایه - قرنیز کف پنجره - کف درگاه - کف درگاه - چینه آذرین
[زمین شناسی] سیل - سنگ آذرین نفوذی نسبتا افقی است که در میان سنگ دربرگیرنده خود بطور موازی قرار گرفته است
[معدن] آستانه (زمین آمار) - سیل (سنگ شناسی)
[آمار] اِزاره
[آب و خاک] آستانه، آب پایه،سکو

انگلیسی به انگلیسی

• horizontal piece beneath a window; threshold, doorsill, horizontal piece at the base of a doorway; horizontal foundational element (i.e. beam, block, etc.)
a sill is a ledge at the bottom of a window.

پیشنهاد کاربران

لبه پنجره
windowsill / window ledge / sill = طاقچه پنجره
sill
sill ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: آذرین‏لایه
تعریف: تودۀ نفوذی آذرین و تخت که موازی با ساختار صفحه‏ای سنگ های پیرامون خود قرار گرفته باشد
با این وجود

بپرس