sniper

/ˈsnaɪpər//ˈsnaɪpə/

معنی: تیرانداز از خفا
معانی دیگر: تیرانداز (از کمینگاه)، تیرانداز پنهان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a soldier who shoots at enemy troops from a concealed position.

- Snipers aimed at the enemy officers as they approached in their vehicle.
[ترجمه سهند] هنگامیکه فرماندهان دشمن به خودروی خود نزدیک میشدند، تک تیراندازان آنها را نشانه رفته بودند.
|
[ترجمه گوگل] تک تیراندازها هنگام نزدیک شدن افسران دشمن با خودروی خود به سمت آنها نشانه رفتند
[ترجمه ترگمان] هنگامی که به خودروی خود نزدیک می شدند صدای شلیک توپ ها به سوی افسران دشمن نشانه رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: anyone who shoots at defenseless people from a concealed position.

جمله های نمونه

1. A sniper behind the bushes picked off three of our men.
[ترجمه گوگل]یک تک تیرانداز پشت بوته ها، سه نفر از مردان ما را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]یک تک تیرانداز پشت بوته ها سه نفر از افراد ما را انتخاب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A Navy medic was wounded by sniper fire.
[ترجمه hamid afshar] با آتش تک تیرانداز ، یک پزشک نیروی دریایی مجروح شد
|
[ترجمه گوگل]یک پزشک نیروی دریایی بر اثر شلیک تک تیرانداز زخمی شد
[ترجمه ترگمان]یه پزشک نیروی دریایی از شلیک تیر انداز مجروح شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our sniper teams observed them manning an anti-aircraft gun.
[ترجمه گوگل]تیم‌های تک‌تیرانداز ما آنها را در حال نگه‌داری یک اسلحه ضد هوایی مشاهده کردند
[ترجمه ترگمان]teams ما مشاهده کردند که آن ها یک مسلسل ضد تانک را حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was shot and fatally injured by a sniper.
[ترجمه سهند] او توسط یک تک تیرانداز، مورد اصابت قرار گرفت و بشدت مجروح شد.
|
[ترجمه گوگل]او مورد اصابت گلوله تک تیرانداز قرار گرفت و به شدت مجروح شد
[ترجمه ترگمان]او توسط یک تک تیرانداز کشته شد و به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was hit by a sniper.
[ترجمه گوگل]او مورد اصابت یک تک تیرانداز قرار گرفت
[ترجمه ترگمان] یه تک تیرانداز با تیر زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sniper fire has claimed countless lives these past few weeks.
[ترجمه گوگل]تیراندازی تک تیرانداز در چند هفته اخیر جان بی شماری را گرفته است
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی در چند هفته گذشته جان بی شماری را گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A sniper hidden on a roof picked off three of the soldiers on patrol.
[ترجمه گوگل]یک تک تیرانداز که روی پشت بام پنهان شده بود، سه سرباز را که در حال گشت زنی بودند، بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]یک تک تیرانداز روی پشت بام، سه نفر از سربازان را برای گشت زدن انتخاب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was shot by a sniper when she went out in search of firewood.
[ترجمه گوگل]زمانی که به دنبال هیزم بیرون رفت، مورد اصابت یک تک تیرانداز قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]وقتی برای جستجوی هیزم بیرون می رفت تیر انداز به او شلیک کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was shot in the leg by a sniper.
[ترجمه گوگل]او از ناحیه پا مورد اصابت گلوله تک تیرانداز قرار گرفت
[ترجمه ترگمان] تیر به پای یه تک تیرانداز شلیک شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sniper picked off the enemy soldiers as they tried to leave their hut.
[ترجمه گوگل]تک تیرانداز سربازان دشمن را در حالی که می خواستند کلبه خود را ترک کنند، بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]همان طور که می خواستند کلبه خود را ترک کنند، تیرانداز از سربازان دشمن پیاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sniper got him when he was halfway there.
[ترجمه گوگل]تک تیرانداز زمانی که او در نیمه راه بود او را گرفت
[ترجمه ترگمان] وقتی نصف راه رو رفته اون تک تیرانداز گیرش آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They sent him to sniper school, put a scope on his rifle, and that was the last of it.
[ترجمه گوگل]آنها او را به مدرسه تک تیرانداز فرستادند، یک تفنگ روی تفنگش گذاشتند و این آخرین مورد بود
[ترجمه ترگمان]او را به مدرسه تیرانداز فرستادند، a را روی تفنگش قرار دادند و این آخریش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Soldier shot by sniper A soldier has died after being shot by a sniper whilst on duty in Northern Ireland.
[ترجمه گوگل]شلیک تک تیرانداز به سرباز یک سرباز در حین انجام وظیفه در ایرلند شمالی بر اثر شلیک یک تک تیرانداز جان خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]سرباز تک تیرانداز پس از اینکه توسط یک تک تیرانداز در حین انجام وظیفه در ایرلند شمالی کشته شد، مورد اصابت گلوله تک تیرانداز کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The second sniper could be anywhere.
[ترجمه گوگل]تک تیرانداز دوم می تواند هر جایی باشد
[ترجمه ترگمان] تیرانداز دوم میتونه هر جایی باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیرانداز از خفا (اسم)
sniper

انگلیسی به انگلیسی

• one who shoots from a concealed or distant position, sharpshooter; one who shoots snipe
a sniper is someone who shoots at people from a hidden position.

پیشنهاد کاربران

اون بازی که یه وسیله ای رو از دور پرت میکنی تا بیوفته توی یه سطل/جعبه. . .
بمب ساز
کسی ک دیگران را ترور می کند از جای پنهانی
تک تیرانداز

بپرس