stiletto

/stəˈletoʊ//stɪˈletəʊ/

معنی: دشنه، کارد
معانی دیگر: خنجر، چاقوی نوک تیز، (برای سوراخ کردن چرم یا درز دار کردن پارچه و غیره) درفش، سوراخ کن، (انگلیس - پاشنه ی بلند و باریک کفش زنانه) پاشنه تیز، پاشنه سوزنی (stiletto heel و spike هم می گویند)، دشنه زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: stilettoes, stilettos
(1) تعریف: a short dagger with a slender, tapering blade.

(2) تعریف: a small pointed instrument used to make holes for eyelets in cloth.

جمله های نمونه

1. In the interests of conservation, stiletto heels are not permitted in the house.
[ترجمه زباری] برای داشتن یک گفتگوی سالم، پوشیدن کفش پاشنه بلند در خانه ممنوع است.
|
[ترجمه گوگل]برای حفظ محیط زیست، کفش های پاشنه دار در خانه مجاز نیستند
[ترجمه ترگمان]در راستای حفاظت از نگهداری، پاشنه پا در خانه مجاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Popular songs and stiletto heels are examples.
[ترجمه گوگل]آهنگ‌های محبوب و کفش‌های پاشنه‌دار نمونه‌هایی از آن هستند
[ترجمه ترگمان]آوازهای مردمی و پاشنه های پا، مثال هایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Alert, she stalked the jackrabbit, her stiletto poised for a deft jab.
[ترجمه گوگل]هوشیار، خرگوش جک را تعقیب کرد، رکاب او آماده ضربه زدن ماهرانه بود
[ترجمه ترگمان]او با چاقو تیز کرد و گفت: هشدار بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There were thick bulbous calf muscles teetering on stiletto heels.
[ترجمه گوگل]ماهیچه‌های پیازی ضخیم ساق پا روی پاشنه‌های رکابی فرو رفته بودند
[ترجمه ترگمان]عضلات درشت هیکلی درشت و درشت به پا داشتند و روی پاشنه stiletto حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Aside from the engine failure Stiletto suffered a tyre blow out.
[ترجمه گوگل]جدا از خرابی موتور، استیلتو دچار لاستیک شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر عدم موفقیت موتور، stiletto به شدت آسیب دیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cute as lace pants, sharp as a stiletto and hungry as a Bengal tiger.
[ترجمه گوگل]زیبا مثل شلوار توری، تیز مثل رکابی و گرسنه مثل ببر بنگال
[ترجمه ترگمان]با شلوار تنگ، تیز مثل چاقو و گرسنه مثل یه ببر بنگال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Contemporary sterling silver stiletto earrings with links forged to represent connection.
[ترجمه گوگل]گوشواره‌های استیلتو نقره عیار معاصر با پیوندهایی که برای نشان دادن ارتباط ساخته شده‌اند
[ترجمه ترگمان]گوشواره های طلا استرلینگ با لینک هایی که برای نشان دادن ارتباط جعلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Widely used in art, stiletto, lineation, cutting margin.
[ترجمه گوگل]به طور گسترده در هنر، رکاب، خط کشی، حاشیه برش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]بطور گسترده در هنر، stiletto، lineation، حاشیه برش استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She wore black stiletto heels, dark stockings, a short, flared skirt, and a tight-fitting blouse with a plunging neckline.
[ترجمه گوگل]او کفش‌های پاشنه بلند مشکی، جوراب‌های تیره، یک دامن کوتاه و گشاد و یک بلوز تنگ با یقه‌ای بلند پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]کفش پاشنه بلند مشکی، جوراب های تیره، یک دامن کوتاه، یک بلوز تنگ و تنگ با یقه باز که یقه باز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our specialty in stiletto embroidery of cotton, polyester, linen, wool fabric and cotton blends!
[ترجمه گوگل]تخصص ما در رکاب دوزی از پنبه، پلی استر، کتان، پارچه پشمی و ترکیب پنبه!
[ترجمه ترگمان]تخصص ما در استفاده از گلدوزی پنبه، پلی استر، کتان، پارچه پشمی و الیاف پنبه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. 'pillar', he invented the stiletto heel.
[ترجمه گوگل]"ستون"، او پاشنه رکابی را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]ستون، اون پاشنه stiletto را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The race on the P. C. Hooft street called the "Stiletto Run" is only three years old but has quickly grown in popularity and spawned imitation races in Germany, Sweden, Poland and Russia.
[ترجمه گوگل]مسابقه در خیابان P C Hooft به نام "Stiletto Run" تنها سه سال از عمر آن می گذرد، اما به سرعت محبوبیت خود را افزایش داد و باعث ایجاد مسابقات تقلیدی در آلمان، سوئد، لهستان و روسیه شد
[ترجمه ترگمان]مسابقه روی P ج خیابان Hooft به نام \"تیزرو تیزرو\" تنها سه سال قدمت دارد اما به سرعت محبوبیت پیدا کرده و نژاد تقلید را در آلمان، سوئد، لهستان و روسیه تولید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When he turned the stiletto was in his band.
[ترجمه گوگل]وقتی چرخید، رکاب در گروهش بود
[ترجمه ترگمان]وقتی چاقو رو زد توی گروه اون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hummingbirds have stiletto - like bills to probe the deepest nectar - bearing flowers.
[ترجمه گوگل]مرغ مگس خوار دارای گل های رکابی - مانند منقارهایی برای بررسی عمیق ترین شهد است
[ترجمه ترگمان]Hummingbirds برای بررسی عمیق ترین گل حامل شهد، stiletto را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. No one noticed the dark stain of blood that spread from the tip of a razor sharp stiletto knife in his coat pocket.
[ترجمه گوگل]هیچ کس متوجه لکه تیره خونی نشد که از نوک یک تیغ تیغی تیز در جیب کتش پخش شد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس متوجه لکه تیره خون نشده بود که از نوک چاقوی خنجری تیز در جیب کتش پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دشنه (اسم)
dirk, poniard, stylet, bowie knife, sticker, stiletto, spit

کارد (اسم)
gully, knife, stiletto

انگلیسی به انگلیسی

• short dagger; pointed tool for making small eyelets in needlework; (british) high-heeled shoes
stilettos or stiletto heels are women's shoes that have high, very narrow heels.

پیشنهاد کاربران

ی مدل طراحی ناخن ک بلند و کشیدس
نوعی خنجر
stiletto
به این نوع کفش پاشنه سوزنی میگن stiletto یا stiletto heel
stiletto
کفش پاشنه بلند زنانه

بپرس