striking distance

جمله های نمونه

1. We live within striking distance of both Baltimore and Washington.
[ترجمه گوگل]ما در فاصله قابل توجهی از بالتیمور و واشنگتن زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در فاصله قابل توجه هر دو بالتیمور و واشنگتن زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If you are within striking distance of Speyside, visit the lakes.
[ترجمه گوگل]اگر در فاصله قابل توجهی از Speyside هستید، از دریاچه ها دیدن کنید
[ترجمه ترگمان]اگر در فاصله striking از Speyside قرار داشته باشید، از دریاچه ها بازدید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The beach is within striking distance.
[ترجمه گوگل]ساحل در فاصله قابل توجهی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]ساحل در فاصله ای قابل توجه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cat was now within striking distance of the duck.
[ترجمه گوگل]گربه اکنون در فاصله قابل توجهی از اردک قرار داشت
[ترجمه ترگمان]حالا گربه فاصله زیادی از اردک داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The French team are within striking distance of the world record.
[ترجمه گوگل]تیم فرانسه در فاصله قابل توجهی از رکورد جهانی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]تیم فرانسه در فاصله قابل توجهی از رکورد جهانی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By now they were within striking distance of the shore.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها در فاصله قابل توجهی از ساحل بودند
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان آن ها در فاصله ای دور از ساحل قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We are within striking distance of our goal.
[ترجمه گوگل]ما در فاصله بسیار زیادی با هدف خود قرار داریم
[ترجمه ترگمان]ما در فاصله تیررس از goal قرار داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For photographs, however, we are still outside striking distance for quality.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای عکس‌ها، ما هنوز از نظر کیفیت خارج از فاصله قابل توجهی هستیم
[ترجمه ترگمان]با این حال برای عکس، ما هنوز خارج از فاصله قابل توجه برای کیفیت هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Victory would take them within striking distance of Premier League leaders Fareham.
[ترجمه گوگل]پیروزی آنها را در فاصله بسیار نزدیک فرهام، رهبر لیگ برتر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]پیروزی آن ها را در فاصله تیررس رهبران لیگ برتر لیگ برتر قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Besides, we might be within striking distance of the well, a place to camp if necessary.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ممکن است در فاصله چشمگیری از چاه باشیم، در صورت لزوم مکانی برای کمپ زدن
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، اگر لازم باشد، ممکن است در فاصله تیررس ما قرار بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We are within striking distance of completing the dictionary.
[ترجمه گوگل]ما در فاصله بسیار زیادی با تکمیل فرهنگ لغت هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در فاصله قابل توجهی از تکمیل فرهنگ لغت هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hard luck! You came within striking distance of beating the record.
[ترجمه گوگل]شانس سخت! شما به فاصله قابل توجهی از شکستن رکورد رسیدید
[ترجمه ترگمان]موفق باشی! شما خیلی فاصله داشتید که رکورد را بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The champion, within striking distance, gave the challenger a severe blow.
[ترجمه گوگل]قهرمان در فاصله ی ضربه ای ضربه سختی به حریف وارد کرد
[ترجمه ترگمان]قهرمان در فاصله ای دور ضربه محکمی به او زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I believe we are within striking distance of an agreement.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که ما در فاصله بسیار کمی از توافق هستیم
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که ما مسافت زیادی رو با یه توافق فاصله داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• distance within which a target can be hit

پیشنهاد کاربران

در واقع معمولا با within میاد به شکل
within striking distance
در فاصله بسیار نزدیک ( از یک شخص یا مکان یا شیء )
در فاصله ی قابل دسترس ( تا رسیدن به جایگاه شایسته )
در تیر رس یک موفقیت بودن

بپرس