stunted

/ˈstʌntɪd//ˈstʌntɪd/

معنی: کوتاه

جمله های نمونه

1. the stunted trees of the desert
درختان رشد کاسته ی صحرا

2. government interference stunted the economy
دخالت دولت پیشرفت اقتصادی را کند کرد

3. disease and hunger stunted the children's growth
بیماری و گرسنگی جلو رشد بچه هارا گرفت.

4. An abnormal climate stunted the crops.
[ترجمه گوگل]آب و هوای غیرعادی باعث کاهش رشد محصولات شد
[ترجمه ترگمان]آب و هوای غیر عادی محصولات کشاورزی را از پا درمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lack of food had stunted his growth.
[ترجمه گوگل]کمبود غذا رشد او را متوقف کرده بود
[ترجمه ترگمان]کمبود غذا رشد او را افزایش داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The heart condition had stunted his growth a bit.
[ترجمه علی] مشکل قلبی رشد وی را کند کرده بود.
|
[ترجمه گوگل]ناراحتی قلبی رشد او را کمی کند کرده بود
[ترجمه ترگمان]مشکل قلبی کمی رشد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The constant winds had stunted the growth of plants and bushes.
[ترجمه گوگل]بادهای مداوم رشد گیاهان و بوته ها را متوقف کرده بود
[ترجمه ترگمان]باد مدام رشد گیاهان و بوته ها را رشد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His personality was stunted by the brutal treatment in his childhood.
[ترجمه گوگل]شخصیت او در اثر رفتار وحشیانه در دوران کودکی اش از بین رفت
[ترجمه ترگمان]شخصیت او براثر رفتار وحشیانه در دوران کودکی اش رشد یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His illness had not stunted his creativity.
[ترجمه گوگل]بیماری او مانع خلاقیت او نشده بود
[ترجمه ترگمان]بیماری او مانع خلاقیت او نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A few stunted trees were the only vegetation visible.
[ترجمه گوگل]چند درخت کوتاه رشد تنها پوشش گیاهی قابل مشاهده بود
[ترجمه ترگمان]چند درخت که از آن رشد کرده بودند تنها گیاهی بود که در آن دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Damage may result in stunted growth and sometimes death of the plant.
[ترجمه گوگل]آسیب ممکن است منجر به توقف رشد و گاهی اوقات مرگ گیاه شود
[ترجمه ترگمان]آسیب ممکن است منجر به رشد رشد و گاهی مرگ گیاه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wars stunted the development of science in the world.
[ترجمه گوگل]جنگ‌ها مانع از پیشرفت علم در جهان شدند
[ترجمه ترگمان]جنگ ها رشد علم در جهان را از پا در آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Beneath a stunted row an tree the group was busily engaged, perhaps feasting on a rabbit carcase.
[ترجمه گوگل]در زیر ردیف درختی که از رشد کوتاهی برخوردار بود، گروه به شدت مشغول بودند، شاید با لاشه خرگوش جشن می گرفتند
[ترجمه ترگمان]در زیر یک ردیف درخت صنوبر، گروهی مشغول کار بودند و شاید با لاشه خرگوش جشن گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He returned an hour later with a few stunted bushes he had managed to prise from the rock.
[ترجمه گوگل]او یک ساعت بعد با چند بوته رشد نکرده که توانسته بود از روی سنگ جایزه بگیرد، بازگشت
[ترجمه ترگمان]یک ساعت بعد، با چند بوته وحشی که موفق شده بود از سنگ بیرون بکشد، بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Roots of wheat which have been stunted by excessive water in spring will be less able to withstand a summer drought.
[ترجمه گوگل]ریشه های گندمی که در فصل بهار در اثر آب زیاد از بین رفته اند کمتر می توانند در برابر خشکسالی تابستان مقاومت کنند
[ترجمه ترگمان]ریشه های گندم که توسط آب بیش از حد در فصل بهار رشد یافته اند، قادر به تحمل خشکسالی در فصل تابستان نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. A terrestrial plant will always be stunted in growth and assimilation and can never be a match for a true aquatic plant.
[ترجمه گوگل]یک گیاه زمینی همیشه در رشد و جذب متوقف می شود و هرگز نمی تواند با یک گیاه آبزی واقعی برابری کند
[ترجمه ترگمان]یک گیاه خاکی همیشه در رشد و جذب رشد می کند و هرگز نمی تواند یک مسابقه برای یک گیاه آبی واقعی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کوتاه (صفت)
concise, short, little, miniature, succinct, dumpy, stocky, transient, laconic, stunted, pygmy, synoptic, synoptical

انگلیسی به انگلیسی

• something that is stunted has been prevented from growing to its full height.

پیشنهاد کاربران

Stunted growth : رشد نیافته - از رشد بازمانده
نابالغ
جلو رشد را گرفتن
رشد نیافته
بازمانده از پیشرفت
از رشد بازمانده

بپرس