sultry

/ˈsəltri//ˈsʌltri/

معنی: داغ، شرجی، خیلی گرم ومرطوب
معانی دیگر: گرم و مرطوب، پرشور، شهوانی، آتشی، پر تب وتاب، شهوت انگیز، بسیار گرم، سوزان، مستهجن، زشت، قبیح، ناپسند، سخت، داه، خفه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: sultrier, sultriest
مشتقات: sultrily (adv.), sultriness (n.)
(1) تعریف: uncomfortably hot and humid.
مترادف: muggy, sticky, sweltering
متضاد: refreshing
مشابه: hot, humid, oppressive, stifling

- It was a sultry afternoon and sweat poured down his cheeks.
[ترجمه گوگل] بعدازظهر گرمی بود و عرق روی گونه هایش جاری شد
[ترجمه ترگمان] بعد از ظهر گرم و سوزان بود و عرق از گونه هایش سرازیر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: inspiring sensual attraction.
مترادف: alluring, seductive, sensual
مشابه: erotic, provocative, sexy, torrid

- Her sultry movements made him stare.
[ترجمه گوگل] حرکات تند او باعث شد که خیره شود
[ترجمه ترگمان] صدای گرم و سوزان او باعث شد به او خیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. sultry deserts
صحراهای سوزان

2. sultry weather
هوای شرجی

3. sultry words
کلمات قبیح

4. a sultry actress
هنر پیشه ی شهوت انگیز

5. The weather was still very heavy and sultry.
[ترجمه گوگل]هوا هنوز خیلی سنگین و گرم بود
[ترجمه ترگمان]هوا هنوز گرم و شرجی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sultry weather in the tropics encourages tourists to lead an indolent life.
[ترجمه گوگل]آب و هوای گرم در مناطق استوایی، گردشگران را تشویق می کند تا زندگی تنبلی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]هوای شرجی در مناطق استوایی، گردشگران را تشویق می کند تا زندگی تنبل خود را ازسر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My mind travelled back to a hot sultry day in the little town.
[ترجمه گوگل]ذهن من به یک روز گرم و گرم در شهر کوچک بازگشت
[ترجمه ترگمان]ذهنم به یک روز گرم و گرم در شهر کوچک بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The climax came one sultry August evening.
[ترجمه گوگل]اوج یک غروب داغ اوت بود
[ترجمه ترگمان]یک شب گرم و سوزان اوت به اوج رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She threw Carlo a sultry glance.
[ترجمه Edris nozari] او نگاهی شهوت انگیز به کارلو انداخت
|
[ترجمه گوگل]او نگاهی عبوس به کارلو انداخت
[ترجمه ترگمان]نگاهی گرم و سوزان به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This talented five-piece pours a sweet and sultry mix of original torch melodies with a twist of crisp and snappy swing sounds.
[ترجمه گوگل]این پنج قطعه با استعداد، ترکیبی شیرین و تند از ملودی های اصلی مشعل را با صدای نوسانی واضح و تند پخش می کند
[ترجمه ترگمان]این پنج قطعه با استعداد، ترکیبی شیرین و گرم از ملودی های اصلی را با چرخش تند و تند به صدا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Forecasters said the weather was set to remain sultry and oppressive today, with temperatures in the 70s but little sun.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی‌ها می‌گویند که هوا امروز سرد و طاقت‌فرسا باقی می‌ماند، دمای هوا در دهه ۷۰ اما خورشید کم است
[ترجمه ترگمان]پیش بینی ها حاکی از آن است که هوا امروز گرم و خفقان آور است و دما در حدود ۷۰ درجه اما آفتاب کمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It reminded us of our sultry Sunday afternoons in El Salvador.
[ترجمه گوگل]ما را به یاد بعدازظهرهای داغ یکشنبه مان در السالوادور انداخت
[ترجمه ترگمان]این موضوع ما را به یاد بعدازظهرهای یکشنبه در آل سالوادور می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The weather was still heavy and sultry, the promised storm still not having broken.
[ترجمه گوگل]هوا هنوز سنگین و گرم بود، طوفان موعود هنوز شکسته نشده بود
[ترجمه ترگمان]هوا هنوز سنگین و شرجی بود و طوفان به طور قطع هنوز شکسته نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As sultry as a sweltering day in August.
[ترجمه گوگل]مثل یک روز طوفانی در ماه اوت
[ترجمه ترگمان]مثل روز گرم ماه اوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. From sultry crooners to hillbilly boogie, Case's voice always sounds at home in her material.
[ترجمه گوگل]صدای کیس، از آهنگسازهای خجالتی گرفته تا بوگی های تپه ای، همیشه در مطالبش در خانه به گوش می رسد
[ترجمه ترگمان]از sultry گرم و سوزان به موسیقی جنگلی، صدای Case همیشه در خانه به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

داغ (صفت)
scorching, hot, sultry, warmish

شرجی (صفت)
sultry

خیلی گرم ومرطوب (صفت)
sultry

انگلیسی به انگلیسی

• hot and humid, stifling; extremely hot; sensuous
sultry weather is unpleasantly hot and humid.
if you describe the way a person looks as sultry, you mean that they are attractive in a way that suggests hidden passion.

پیشنهاد کاربران

در دیکشنری زیر برای این کلمه دو تعریف وجود دارد:
New Oxford American Dictionary ⬇️
1. ( of the air or weather ) hot and humid.
( در مورد هوا و یا آب و هوا ) گرم و مرطوب؛ شرجی
Example 1: 👇
...
[مشاهده متن کامل]

The sultry late summer weather had brought swarms of insects.
هوای گرم و مرطوب ( شرجیِ ) اواخر تابستان انبوهی از حشرات را به همراه آورده بود.
Example 2: 👇
The air was warm, slightly humid but not sultry.
هوا گرم و کمی مرطوب بود اما شرجی نبود.
2. suggesting or expressing a passionate or strongly sexual nature or attraction.
( چیزی یا کسی که ) دال بر شهوانی بودن یا جاذبه ی شدید جنسی است.
Example 1: 👇
She delivered a sultry look to the camera.
او نگاهی شهوانی را در جلوی دوربین به نمایش گذاشت.
Example 2: 👇
This is a role normally reserved for sultry models and actors.
این نقشی است که معمولاً برای مدل ها و بازیگران شهوت انگیز کنار گذاشته شده است.

sultry
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : sultriness
✅️ صفت ( adjective ) : sultry
✅️ قید ( adverb ) : sultrily
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان آب و هوای نامساعد:
✅️ bone - dry – completely without water or moisture
✅️ fierce – very strong or severe
✅️ foul – unpleasant, with rain, snow, or wind
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ gale - force – an extremely strong wind
✅️ gusty – the wind blowing in gusts
✅️ harsh – extremely cold and unpleasant
✅️ humid – hot and wet in a way that makes you feel uncomfortable
✅️ muggy – warm in an unpleasant way because the air feels wet
✅️ murky – dark and unpleasant because of fog, clouds, etc.
✅️ severe – extremely unpleasant and likely to cause harm or damage
✅️ sultry – the air is hot and slightly wet
✅️ threatening – clouds, skies, or seas show that the weather is likely to be bad
✅️ torrential – rain falling in large amounts
✅️ unseasonable – not the type of weather that you expect in a particular season
✅️ windy – with a lot of wind
منبع: www. writerswrite. co. za

بپرس