superman

/ˈsuːpərmæn//ˈsuːpəmæn/

معنی: ابر مرد، موجود مافوق انسان
معانی دیگر: زبرمرد، مافوق انسان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: supermen
(1) تعریف: a man with physical or mental powers beyond normal human capacity.

(2) تعریف: (cap.) the hero of an American radio and comic book series.

جمله های نمونه

1. He's a kind of intellectual superman.
[ترجمه گوگل]او نوعی ابرمرد روشنفکر است
[ترجمه ترگمان] اون یه جورایی یه سوپرمن فکری - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The film portrays Gandhi as a kind of superman.
[ترجمه گوگل]این فیلم گاندی را به عنوان نوعی ابرمرد به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]این فیلم، گاندی را به عنوان نوعی از سوپرمن به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They classed him as a superman.
[ترجمه گوگل]آنها او را به عنوان یک سوپرمن طبقه بندی کردند
[ترجمه ترگمان] اونا اونو به عنوان سوپرمن دسته بندی کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Joe loved to read "Superman" comics.
[ترجمه گوگل]جو عاشق خواندن کمیک های «سوپرمن» بود
[ترجمه ترگمان]جو عاشق خواندن \"سوپرمن\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The superman testing himself with an ax, crushing the skulls of old women.
[ترجمه گوگل]ابرمرد خود را با تبر آزمایش می کند و جمجمه پیرزنان را خرد می کند
[ترجمه ترگمان]سوپرمن خودش رو با تبر آزمایش می کنه و جمجمه زن های پیر رو له می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Superman can leap tall buildings in a single bound.
[ترجمه گوگل]سوپرمن می تواند از ساختمان های بلند در یک حد جهش کند
[ترجمه ترگمان]سوپرمن می تواند به تنهایی ساختمان های بلند را پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Joe Shuster, cartoonist who developed the original Superman comic character, died Los Angeles, aged seventy-eight.
[ترجمه گوگل]جو شوستر، کاریکاتوریست که شخصیت اصلی کمیک سوپرمن را ساخت، در هفتاد و هشت سالگی در لس آنجلس درگذشت
[ترجمه ترگمان]جو Shuster، کاریکاتوریست، که شخصیت کمدی سوپرمن را پرورش داده بود، در سن هفتاد و هشت سالگی، در لس آنجلس درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So Superman, once the most recognized and revered hero in comic books, was sent back to the drawing board.
[ترجمه گوگل]بنابراین سوپرمن که زمانی شناخته شده ترین و مورد احترام ترین قهرمان کتاب های کمیک بود، دوباره به تابلوی نقاشی فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین سوپرمن که مشهورترین و مشهورترین قهرمان در کتاب های کمیک بود به تابلوی نقاشی فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Superman never would have injured his knee in the first place.
[ترجمه گوگل]سوپرمن در وهله اول هرگز زانوی خود را زخمی نمی کرد
[ترجمه ترگمان]سوپرمن هرگز در وهله اول زانوهایش را زخمی نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His costume had the Superman logo across the chest.
[ترجمه گوگل]لباس او نشان سوپرمن را روی سینه داشت
[ترجمه ترگمان] لباسش لوگوی \"سوپرمن\" رو روی سینه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Superman and Batman have become a part of popular culture.
[ترجمه گوگل]سوپرمن و بتمن به بخشی از فرهنگ عامه تبدیل شده اند
[ترجمه ترگمان]سوپرمن و بتمن به بخشی از فرهنگ محبوب تبدیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Superman was also to prove very influential at stud.
[ترجمه گوگل]سوپرمن همچنین قرار بود در مطالعه بسیار تأثیرگذار باشد
[ترجمه ترگمان]سوپرمن هم برای اثبات این موضوع بسیار تاثیرگذار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You're not Superman or Wonder Woman. If you are, you don't need to do everything yourself.
[ترجمه گوگل]شما سوپرمن یا زن شگفت انگیز نیستید اگر هستید، لازم نیست همه کارها را خودتان انجام دهید
[ترجمه ترگمان]تو سوپرمن یا زن شگفت انگیز نیستی اگر هم باشی، لازم نیست همه کارها را خودت انجام بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابر مرد (اسم)
superman

موجود مافوق انسان (اسم)
superman

انگلیسی به انگلیسی

• comic strip character with superhuman strength and ability; comic book about superman; television cartoon series about superman; series of movies about superman
person of extraordinary strength or abilities; superior being that has evolved from man (philosophy)
a superman is a man who has extraordinarily great physical or mental powers.

پیشنهاد کاربران

سوپرمن
قویترین مرد

ابرانسان
ابرمرد
سوپرمن
اَبَر مَرد
ابر مرد

بپرس