take a fancy to

جمله های نمونه

1. Laura's taken a fancy to Japanese food.
[ترجمه گوگل]لورا به غذاهای ژاپنی علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]لو را هوس غذای ژاپنی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I've suddenly taken a fancy to detective stories.
[ترجمه گوگل]من ناگهان به داستان های پلیسی علاقه مند شده ام
[ترجمه ترگمان]ناگهان به داستان های کاراگاهی علاقه مند شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I suspectshe surely takes a fancy to you.
[ترجمه گوگل]من گمان می کنم که او مطمئناً به شما علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]من به طور حتم به شما علاقمند هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've taken a fancy to that silly hat.
[ترجمه گوگل]من به آن کلاه احمقانه فکر کرده ام
[ترجمه ترگمان]من با آن کلاه مسخره سر و کار دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And, anyway, the proprietor has taken a fancy to my wife.
[ترجمه گوگل]و به هر حال، مالک به همسرم فانتزی برده است
[ترجمه ترگمان]به هر حال، مالک به زن من علاقه پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She seemed to take a fancy to a green patch further into the field and began to amble slowly towards it.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او به یک تکه سبز رنگ بیشتر در داخل زمین می رود و به آرامی به سمت آن حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او از یک تکه زمین سبز بیشتر در میدان به نظر می آید و آهسته به سوی آن حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They gave her dinner and Mitchum took a fancy to her, suddenly forgetting all about his wife back East.
[ترجمه گوگل]آنها شام را به او دادند و میچوم به او غذای فانتزی برد و ناگهان همه چیز همسرش را در شرق فراموش کرد
[ترجمه ترگمان]شام را به او دادند و mitchum به نظرش آمد، ناگهان همه چیز را در مورد زنش فراموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I think she really took a fancy to you - talked about you all the time when I saw her last summer.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او واقعاً به شما علاقه داشت - وقتی تابستان گذشته او را دیدم، همیشه در مورد شما صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم او واقعا از تو خوشش امده بود - وقتی تابستان گذشته او را دیدم درباره تو صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fruity Fred the bull terrier took a fancy to the leggy lovely and thought he'd try his luck.
[ترجمه گوگل]بول‌تریر میوه‌ای، فرد بول‌تریر، به سمت زیبای ساق بلند رفت و فکر کرد که شانس خود را امتحان می‌کند
[ترجمه ترگمان]وقتی فرد سگ شکاری را دید فکر کرد که شانس او را امتحان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mrs Hill took a fancy to Clara.
[ترجمه گوگل]خانم هیل به سمت کلارا رفت
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که خانم هیل از کلر خوشش آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Can look take a fancy to cure, be necessary to do additionally phlegmy detect!
[ترجمه گوگل]می تواند نگاهی فانتزی برای درمان، لازم است به علاوه تشخیص خلط!
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است تصور کنید که این عمل نیز لازم است که از آنچه در این خصوص اطمینان حاصل می شود انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Feeding birds is something kids take a fancy to. When I took my kids to Hyde Park in Britain, I found that they specially liked to feed the swans.
[ترجمه گوگل]غذا دادن به پرندگان چیزی است که بچه ها به آن علاقه دارند وقتی بچه هایم را به هاید پارک در بریتانیا بردم، متوجه شدم که آنها به طور خاص دوست دارند به قوها غذا بدهند
[ترجمه ترگمان]تغذیه پرندگان چیزی است که بچه ها خیال می کنند وقتی بچه های من را به هایدپارک در انگلستان بردم، دریافتم که به طور خاص دوست دارند قوها را تغذیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She seemed to take a fancy to the strawberry patch in our garden.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید او به تکه توت فرنگی در باغ ما علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او در باغچه ما به گل توت فرنگی فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I take a fancy to dancing.
[ترجمه گوگل]من به رقصیدن علاقه دارم
[ترجمه ترگمان]من خیال رقصیدن دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be attracted to, be fond of -

پیشنهاد کاربران

( اصطلاح ) : مجذوب شدن، علاقه مند شدن به کسی یا چیزی
https://idioms. thefreedictionary. com/take a fancy to

بپرس