take the form of

انگلیسی به انگلیسی

• assume a shape; appear as

پیشنهاد کاربران

به شکل . . . بودن/ درآمدن
A typical training programme takes the form of a series of workshops.
یک برنامه آموزشی معمولی به شکل مجموعه ای از کارگاه ها می باشد.
پدیدار شدن در قالبِ
قالبِ. . . را به خود گرفتن
رنگ و بوی. . . به خود گرفتن
شکل . . . . را به خود گرفتن، مانند. . . . ظاهر شدن

بپرس