telefilm

/ˈteləˌfɪlm//ˈtelɪfɪlm/

فیلم تلویزیونی

جمله های نمونه

1. Second, the short telefilm creation system.
[ترجمه گوگل]دوم، سیستم ایجاد تله فیلم کوتاه
[ترجمه ترگمان]دوم، سیستم خلق telefilm کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The short telefilm director is a control centre of an artistic creation, and the quality request to him is prime to improve the creating level.
[ترجمه گوگل]کارگردان تله‌فیلم کوتاه مرکز کنترل یک آفرینش هنری است و درخواست کیفی از او برای ارتقای سطح خلقت مهم است
[ترجمه ترگمان]مدیر کوتاه telefilm مرکز کنترل یک خلق هنری است و درخواست کیفیت برای او نخست وزیر است تا سطح ایجاد شده را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I think it worthwhile watching this telefilm.
[ترجمه گوگل]به نظر من ارزش دیدن این تله فیلم را دارد
[ترجمه ترگمان]فکر کنم ارزش نگاه کردن به این \"telefilm\" داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I think it worthwhile watch this telefilm.
[ترجمه گوگل]به نظر من ارزش دیدن این تله فیلم را دارد
[ترجمه ترگمان] فکر کنم ارزش این \"telefilm\" رو داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Caption is an essential part of telefilm and important complementarity of telefilm information transmission.
[ترجمه گوگل]زیرنویس یک بخش اساسی از تله فیلم و مکمل مهم انتقال اطلاعات تله فیلم است
[ترجمه ترگمان]عنوان یک بخش اساسی از telefilm و مکمل مهم انتقال اطلاعات telefilm است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the course of creation of the short telefilm, the director's plot is carried throughout short telefilm, as a kind of creative individualized activity.
[ترجمه گوگل]در جریان خلق تله فیلم کوتاه، طرح کارگردان در سراسر تله فیلم کوتاه به عنوان نوعی فعالیت فردی خلاقانه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در مسیر ایجاد of کوتاه، پلات مدیر در طول telefilm کوتاه به عنوان نوعی فعالیت فردی خلاق انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Through selling telefilm and advertising it has amassed quite a sum of money and now is totally independent, says Samir, chief producer of news programs.
[ترجمه گوگل]سمیر، تهیه کننده ارشد برنامه های خبری، می گوید که از طریق فروش تله فیلم و تبلیغات، سرمایه زیادی جمع کرده و اکنون کاملاً مستقل است
[ترجمه ترگمان]سمیر، تولید کننده اصلی برنامه های خبری می گوید: از طریق فروش telefilm و تبلیغات، پول زیادی جمع کرده است و اکنون کاملا مستقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Present there are showing various short telefilm creation, but they are inclined to one production form of assembly line because of the influence of column.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، ساخت تله‌فیلم‌های کوتاه مختلفی نمایش داده می‌شود، اما به دلیل تأثیر ستون، به یک شکل تولید خط مونتاژ تمایل دارند
[ترجمه ترگمان]حال حاضر به دلیل تاثیر ستون به یک شکل تولید خط مونتاژ تمایل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She acted the chang, the play won National Art Telefilm Prize of Traditional Opera.
[ترجمه گوگل]او نقش چانگ را بازی کرد، این نمایش برنده جایزه تله فیلم ملی اپرای سنتی شد
[ترجمه ترگمان]او نقش بازی را بازی کرد، نمایشنامه برنده جایزه ملی هنر اپرا سنتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This part carries on more systematic summary to short telefilm creation in terms of artistic creation.
[ترجمه گوگل]این بخش از نظر آفرینش هنری، خلاصه‌ای منظم‌تر از خلق تله‌فیلم کوتاه دارد
[ترجمه ترگمان]این بخش به طور خلاصه به دنبال یک خلاصه نظام مند برای ایجاد telefilm کوتاه از نظر ایجاد هنری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Audience rating is a general standard of appraising the TV program at present, but the appraisal system of the short telefilm should be look forward further improvement.
[ترجمه گوگل]رتبه بندی مخاطب در حال حاضر یک استاندارد کلی برای ارزیابی برنامه تلویزیونی است، اما سیستم ارزیابی تله فیلم کوتاه باید به دنبال بهبود بیشتر باشد
[ترجمه ترگمان]درجه بندی حضار یک استاندارد عمومی برای ارزیابی برنامه تلویزیونی در حال حاضر است، اما سیستم ارزیابی of کوتاه باید به دنبال بهبود بیشتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The thesis launches describing from several following respects mainly:First, about the short telefilm.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه با توصیف از چندین جنبه زیر آغاز می شود: اول، در مورد تله فیلم کوتاه
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه چندین مورد زیر را به طور عمده شرح می دهد: اول، درباره the کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The stunt is a way of TV picture editor, widely used in the telefilm nowadays. How to use this kind of technology in it properly is very important.
[ترجمه گوگل]شیرین کاری روشی برای ویرایشگر تصویر تلویزیونی است که امروزه به طور گسترده در تله فیلم استفاده می شود نحوه استفاده صحیح از این نوع فناوری در آن بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]این ترفند راهی برای ویرایشگر تصویر تلویزیونی است که امروزه به طور گسترده در telefilm مورد استفاده قرار می گیرد اینکه چگونه از این نوع تکنولوژی در آن استفاده کنیم، بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. According to biographies of the actress, she reportedly agreed to do this obscure telefilm just for the fun of it.
[ترجمه گوگل]با توجه به بیوگرافی این بازیگر، گفته می شود که او موافقت کرده است که این تله فیلم مبهم را صرفاً برای سرگرمی انجام دهد
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها منتشر شده از سوی این بازیگر، او بر این باور است که این کار را فقط برای سرگرمی و سرگرمی اش انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• full-length film that has been adapted for broadcast on television

پیشنهاد کاربران

بپرس