tempter

/ˈtemptər//ˈtemptə/

معنی: شیطان، اغوا کننده، وسوسه گر
معانی دیگر: اغواگر، وسوسه انگیز، فریبا، تطمیع کننده، فریبنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that tempts, esp. to an immoral act.

(2) تعریف: (cap.) the devil; Satan (usu. prec. by the).

جمله های نمونه

1. It takes side with the tempter, and persuades one to give in.
[ترجمه گوگل]با وسوسه کننده طرف می شود و فرد را متقاعد می کند که تسلیم شود
[ترجمه ترگمان]این کار با وسوسه شیطان همراه است و خود را راضی می کند که تسلیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't lose your tempter, act too aggressive, or harshly criticize your children.
[ترجمه گوگل]وسوسه تان را از دست ندهید، بیش از حد پرخاشگرانه رفتار نکنید، یا از فرزندانتان به شدت انتقاد نکنید
[ترجمه ترگمان]این tempter را از دست نده، رفتار خشنی داشته باش، یا به سختی از بچه هات انتقاد می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And when the tempter came to him, he said, If thou be the Son of God, command that these stones be made bread.
[ترجمه گوگل]و چون وسوسه کننده نزد او آمد، گفت: «اگر پسر خدا هستی، دستور بده که این سنگها نان شوند
[ترجمه ترگمان]و هنگامی که این سودا به او رسید، گفت: اگر تو پسر خدا باشی، این سنگ ها نان درست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's the tempter of greed that led him into crime.
[ترجمه گوگل]این وسوسه طمع است که او را به جنایت کشاند
[ترجمه ترگمان]این وسوسه حرص و طمع بود که او را به جنایت کشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Satan is the great tempter of mankind.
[ترجمه گوگل]شیطان وسوسه گر بزرگ بشر است
[ترجمه ترگمان]شیطان وسوسه بزرگی از نوع بشر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tempter came to him and said, "If you are the Son of God[sentence dictionary], tell these stones to become bread. "
[ترجمه گوگل]وسوسه کننده نزد او آمد و گفت: "اگر پسر خدا هستی، بگو این سنگ ها نان شوند "
[ترجمه ترگمان]این وسوسه کننده نزد او آمد و گفت: \" اگر شما پسر خدا [ فرهنگ لغت [ جمله ] هستید، به این سنگ ها بگویید که نان شوند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Over and over again, the tempter of souls had thrust this idea upon Hester's contemplation, and laughed at the passionate and desperate joy with which she seized, and then strove to cast it from her.
[ترجمه گوگل]بارها و بارها، وسوسه‌گر روح‌ها این ایده را بر تفکر هستر انداخته بود، و به شادی پرشور و ناامیدانه‌ای که او با آن چنگ می‌زد، می‌خندید، و سپس تلاش می‌کرد تا آن را از او دور کند
[ترجمه ترگمان]دوباره و دوباره، وسوسه کننده ارواح این ایده را بر چهره هستر پرتاب کرده بود و با لذتی پر شور و نومیدی که او را گرفته بود، به خنده افتاد و کوشید آن را از او دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was confronted by the tempter with a real opportunity to sin.
[ترجمه گوگل]وسوسه کننده با فرصتی واقعی برای گناه مواجه شد
[ترجمه ترگمان]در برابر وسوسه شیطان، با یک فرصت واقعی برای گناه، روبرو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is no such being as a supernatural tempter.
[ترجمه گوگل]هیچ موجودی به عنوان وسوسه گر ماوراء طبیعی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان] هیچ چیزی به عنوان یه شیطان فوق طبیعی وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But every time the tempter did pop into mind while scribbling, the students had to tick a box.
[ترجمه گوگل]اما هر بار که وسوسه‌گر هنگام نوشتن به ذهن می‌آمد، دانش‌آموزان مجبور بودند یک کادر را علامت بزنند
[ترجمه ترگمان]اما هر بار که این وسوسه کننده به ذهنش خطور می کرد، دانش آموزان باید یک جعبه را تیک می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Let us bravely tread upon tempter!
[ترجمه گوگل]بیایید شجاعانه بر وسوسه کننده قدم بگذاریم!
[ترجمه ترگمان]بگذار شجاعت شجاعت را روی این کار بذاریم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Let us by faith in Jesus tread the tempter down.
[ترجمه گوگل]بگذارید با ایمان به عیسی وسوسه کننده را زیر پا بگذاریم
[ترجمه ترگمان]خدا می داند که مسیح این وسوسه را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She covered the tempter with a book, and another member of the kitchen cabinet got it.
[ترجمه گوگل]او وسوسه گر را با یک کتاب پوشاند و یکی دیگر از اعضای کابینت آشپزخانه آن را گرفت
[ترجمه ترگمان]این وسوسه را با یک کتاب پوشاند و یکی دیگر از اعضای کابینه آشپزخانه آن را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They all say there were no passionate affairs but occasionally the tempters must have been successful.
[ترجمه گوگل]همه آنها می گویند که هیچ رابطه پرشوری وجود نداشته است، اما گاهی اوقات وسوسه کنندگان باید موفق بوده باشند
[ترجمه ترگمان]همه می گفتند که کار پر شوری در کار نیست، اما گاهی اوقات tempters موفق بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیطان (اسم)
devil, archfiend, satan, demon, lucifer, fiend, deuce, beelzebub, bogey, bogie, bogy, daemon, tempter, mephistopheles, papaw, pawpaw

اغوا کننده (اسم)
hustler, lothario, seducer, tempter

وسوسه گر (اسم)
tempter

انگلیسی به انگلیسی

• seducer, one who entices

پیشنهاد کاربران

"Tempter" is a noun that refers to someone or something that tempts or entices others to engage in a particular action or behavior, especially something that is morally wrong or dangerous. In a religious context, "Tempter" can refer to the devil or Satan who, in Christianity and other monotheistic religions, is believed to be a figure that tempts humans to sin against God.
...
[مشاهده متن کامل]

وسوسه گر یا وسوسه کننده اسمی است که به کسی یا چیزی اطلاق می شود که دیگران را وسوسه می کند یا به انجام یک عمل یا رفتار خاص، به ویژه چیزی که از نظر اخلاقی نادرست یا خطرناک است، وسوسه می کند. در یک زمینه مذهبی، "وسوسه کننده" می تواند به شیطان یا ابلیس اشاره کند که در مسیحیت و سایر ادیان توحیدی، اعتقاد بر این است که شخصیتی است که انسان را وسوسه می کند تا در برابر خدا گناه کند.
اغوا گر
1. She knew the dessert was a tempter, but she couldn't resist trying it anyway.
2. The lottery ticket was a tempter that he could not ignore, and it led to him spending all his savings on it.
3. The charismatic politician was seen as a tempter, using his oratory skills to lure people into following his extreme views.
4. She saw the drugs as a tempter that she needed to avoid, but her addiction to them was too strong to resist.
5. The thief used his invincible charm as a tempter to gain access to people's homes and steal their belongings.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : tempt
✅️ اسم ( noun ) : temptation / tempter / temptress
✅️ صفت ( adjective ) : tempting
✅️ قید ( adverb ) : temptingly

بپرس